به گزارش خبرنگار صدای حوزه، اتفاقات ۴ دهه اخیر شاهد افت و خیز فراوانِ حوادث و اوجِ درگیری بین جبهه حق و باطل بوده است؛ نبردی که ظلم ظالمان در آن جریتر، شدیدتر و آشکارتر شده و به همان میزان، مظلومیت جبهه مستضعفین عالم خصوصا مسلمانان بیش از پیش شدت گرفته است.
مناطق مسلماننشین در دو دهه اخیر، بالاترین شهدا و کشتهها را در طول تاریخ تجربه کرده که حاصل سیاستهای شوم استکبار جهانیست؛ اشغال و کشتار مردم مظلوم افغانستان و عراق، ظلم بیسابقه در یمن، کشتار مسلمانان میانمار و کشمیر، سرکوب و اعدام معترضان و عدالتخواهان در کشورهای اسلامیِ وابسته به غرب از جمله بحرین، عربستان سعودی، مصر، نیجریه و … از جمله آن است.
زخمهای کهنه جهان اسلام نیز هر از چندگاهی لب باز کرده و داغ مسلمانان را تازه میکند؛ مثل داغ ۷۰ ساله اشغال قدس شریف و کشتار مسلمانان بوسنیایی که با بیمحلی عامدانه سازمانهای بینالمللی، از محاکمه و پیگیری قضایی آنان چشمپوشی میگردد.
تصمیم بر تروریست نامیدن و تحریم شخصیتها و نهادهای انقلابی مسلمان، از جمله مسئولین و دانشمندان کشور ایران و عراق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حزب الله لبنان، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و … از دیگر حربههای استکبار جهانیست که عملا از سوی مسلمانان و مستضعفین بیجواب میماند.
شرارتهای مداوم امریکا و اسرائیل در ترور شخصیتهای برجسته مسلمان، و در رأس آنها سردار رشید اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی نه تنها کمتر نشده که سرعت و جسارت بیشتری گرفته است.
دادگاهها و سازمانهای بین المللی در خدمت استکبار
بررسی رفتار سازمانهای بینالمللی از جمله دادگاه بینالمللی لاهه نشان میدهد در غالب موارد نه تنها احقاق حقی به نفع مستضعفین و مسلمانان اتفاق نیوفتاده بلکه حتی بسیاری از جنایات علیه مسلمانان حتی مطرح هم نمیشود؛ یا سازوکار به گونهای طراحی شده تا سردمداران امریکایی و اسرائیلی، نه تنها جنایتکار جنگی نامیده نمیشوند بلکه جوایز صلح نیز بر سینه آنها نصب میگردد.
به طور مثال بیل کلینتون، جرج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ در طول ۲۸ سال به ۹ کشور حمله کرده، میلیونها انسان را کشتند و نه تنها جنایتکار جنگی شناخته نمیشوند که جایزه صلح نبل را نیز دریافت کردهاند!
این تنها گوشهای از جنایات مستقیم ایالات متحده و همدستانش بوده و شرارتها و اقدامات خصمانه استکبار جهانی در هیچ آماری نمیگنجد.
مقدمات تشکیل «جبهه مستضعفین»
به فرموده امام راحل قدس سره الشریف که در پیام تاریخی خود به کنگره عظیم حج ۱۳۵۸ خطاب به مسلمانان فرمودند: “کوشش کنند در به وجود آوردن جبهۀ مستضعفین؛ که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار «لا اله الا الله » از تحت اسارت قدرتهای شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند، و با اُخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند.”
مجاهدت مسلمانان انقلابی، با محوریت انقلاب اسلامی، تحت زعامت حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای مدظله العالی، و فرماندهی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، جبهه واحده مقاومت اسلامی را شکل داده؛ جبههای که ظرفیت بالایی برای ایجاد مقدمات یک سازمان مشترک بین کشورهای مسلمان را فراهم آورده است.
یکی از نهادهای ضروری جبهه واحد مستضعفین، تأسیس «دیوان بینالمللی اسلامی» ست که با حضور فقهایی از مذاهب مختلف اسلامی، به مسائل و چالشهای مسلمانان خواهد پرداخت. دیوانی که در آن، کشورهای مسلمان نه تنها اختلافات خود را در یک دادگاه اسلامی رفع و رجوع خواهند کرد، بلکه جنایات و مظالم دیگر کشورها از جمله استکبار جهانی در این دادگاه بررسی و اعلام رای خواهد شد.
«اینترپل اسلامی» بازوی اجرایی دیوان بینالمللی اسلامی
در کنار دیوان بین المللی اسلامی، سازمانی شبیه به اینترپل، با شرح وظایفی که در خدمت آن دیوان باشد، برای پیگیری مجرمان و جنایتکارانی که حکم جلب آنان صادر شده ضروریست. کشورهای عضو نیز خود را موظف به تحویل مجرمان اعلام شده از سوی دیوان بینالمللی اسلامی در همکاری با اینترپل اسلامی بدانند.
اینترپل اسلامی، ارگانی مستقل و زیر نظر دیوان بینالمللی اسلامی همه مجرمانی که در حوزه استحفاظی کشورهای اسلامی و عضو را دستگیر و برای اجرای عدالت تحویل دیوان خواهند داد. همچنین مقدمات مصادره اموال و دیگر مجازات تأیین شده نیز توسط این ارگان انجام خواهد شد.
مقر اصلی «دیوان بینالمللی و اینترپل اسلامی»
اگر این پیشنهاد با پیشگامی جمهوری اسلامی محقق گردد، هم به دلیل پیشگامی و هم به دلیل استقلال و ابرقدرتیِ جمهوری اسلامی در بین دیگر کشورهای مسلمان، بهترین مقر برای استقرار آن، ایران اسلامی خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران، به پشتوانه عنایت الهی و رهبری مقتدر، نظام سیاسی مستقل، نیروی نظامی قوی و قوت اجتماعی، علاوه بر اینکه قدرت اجماع در بین بسیاری از کشورهای اسلامی را دارد بلکه از قوه قاهره کافی برای تاسیس، اداره و اجرای عدالت در قالب دیوان بینالمللی و اینترپل اسلامی را داراست.
اگر در این سالها دیوان بینالمللی اسلامی داشتیم…
تصور تشکیل این دیوان در سالهایی که جامعه اسلامی مورد ظلمهای فراوانی شد، جرقههای امید را برای شکلگیری یک اراده جمعی در جهت تشکیل دیوان بینالمللی اسلامی زنده میکند.
تصور کنید قاتلان حاج قاسم و ارتش تروریست امریکا در این دیوان محاکمه و قرار جلب آنها صادر میشد، مثلا اگر حکم جلب ترامپ، پمپئو و فرماندهان ارشد سنتکام صادر شده بود، ماموران اینترپل با کمک نیروهای امنیتی عراق و کشورهای عضو، آماده دستگیری هر کدام از این افراد بودند و عملا کشورهای عضو برای آنها ناامن میشد. یا اگر اموالی در یکی از کشورهای عضو داشتند، مصادره و تحویل دیوان میشد.
یا در مورد دولت سعودی، در جنگ ظالمانه علیه یمن، مسئولان مربوطه محاکمه و جنایتکار جنگی اعلام میشدند و منافع آنها در کشورهای عضو ضبط و تحت پیگرد قانونی قرار میگرفتند و کشورهای عضو خود را متعهد به تحویل آنها به دیوان بینالمللی اسلامی میدانستند که عملا این کشورها برای حاکمان و فرماندهان نظامی سعودی نا امن میشد.
تصور کنید اینگونه برخورد در موضوعاتی همچون: جنگ امریکا علیه عراق و افغانستان، اعدام و برخورد خشونتبار علیه مردم حجاز و بحرین، حادثه غمبار منا و … صورت میگرفت چه حقوقی که از مسلمانان احقاق نمیشد و چه عزتی که برای مسلمین خلق نمیشد.
یه نظر میرسد تشکیل نهادهای بینالمللی با محوریت کشورهای اسلامی، از ضروریترین اولویتهای تشکیل «جبهه مستضعفین» است که تأسیس «دیوان بین المللی اسلامی» و «اینترپل اسلامی» از فوریت بیشتری برخوردار است.