سالهاست انتقادات بسیاری درباره انفعال مساجد کشور مطرح میشود و دلسوزان به دنبال احیای کارکردهای مساجد هستند. در مساجد امام جماعت مدیر ذاتی مسجد است، اما زمانی که مسجدی فاقد امام است، چگونه میتواند فعال باشد؟
همه مذاهب الهی و آسمانی و بسیاری از مکتبهای بشری که تکیهگاه اجتماعی داشتهاند، انتخاب و تعیین مکانی را به عنوان یک پایگاه خاص برای انجام برنامهها و مراسم مخصوص خود لازم دانستند. مسیحیان به کلیسا و یهودیان به کنیسه و زرتشتیان به آتشکده میرفتند.اسلام هم از این امر غافل نمانده و لزوم بناء آن را به همه مردم و پیروان خود ابلاغ کرده است. این پایگاه که از مظاهر شکوه و عظمت اسلام به حساب میآید مسجد نام دارد که در آیه ۱۸ سوره توبه داریم: ««إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَـئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ؛ مساجد خدا را تنها کسانی آباد میکنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز برپا میکنند و زکات میدهند و جز از خدا نترسیدهاند. امید است آنان از هدایت یافتگان باشند.»
مساجد در دورانهای مختلفی در کشورمان خوش درخشیدند
اولین اقدام رسول خدا(ص) بعد از هجرت به یثرب آن روزگار و مدینه الرسول(ص)، ساخت مسجد بود؛ چنان که در بدو ورود به محدوده یثرب، مسجد قبا را بنا کردند؛ یعنی مسجد به عنوان اولین رکن زندگی انسان مسلمانِ مومن، نقش بسیار مهمی دارد و ثابت میکند در شکلگیری تمدن اسلامی باز هم مسجد، نقشی مهمی دارد. بعد از نقشآفرینیهای مسجد در صدر اسلام، در کشور خودمان هم کارکردها و اثرگذاریهای بسیاری از این پایگاه دینی دیدهایم. در برهه انقلاب اسلامی و در ابتدای مبارزات، مساجد کانون تجمعات و بصیرتافزاییهای انقلابی بود. سپس در دوران دفاع مقدس، مساجد پایگاه اعزام نیروها و از همه مهمتر پشتیبانی از جبهههای نبرد شد. براساس آمارها بیش از ۹۷ درصد شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تربیت شده مساجد هستند. در بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و ویروس کرونا هم این مساجد هستند که جوانان را بسیج و کمکهای مردمی را جمعآوری میکنند تا ضعفهای نهادهای دولتی را جبران کنند.
از مسجد تراز اسلامی تا گوشت قربانی امروز
مدتهای بسیاری است که عملکرد مساجد کشور مورد انتقاد بسیاری از مردم قرار دارد و روند رو به نزول و افت مساجد قلب بسیاری از دغدغهمندان و دردمندان کشور را به میآزارد. کمپینهای بسیاری هم در سامانه تعاملی فارس من خبرگزاری فارس برای رشد و بهبود وضعیت مساجد و همچنین بازبودن و فعالیت مساجد در طول شبانه روز به ثبت رسیده است. در پروندهای با عنوان «مسجد تراز اسلامی» درخصوص مدیریت مساجد مفصل نوشتیم و موارد مختلف آن را بررسی کردیم. از اینکه آیا مسجد باید زیرمجموعه یک نهاد مستقل قرار گیرد تا بتوان به صورت واحد در سراسر کشور برای آن نسخه پیچید یا به تدوین سند ملی مسجد توسط سازمان تبلیغات اسلامی پرداختیم که هنوز متن تدوین شده آن روز میز کمیسیونهای شورای عالی انقلاب فرهنگی مانده است و هم روش فعلی مدیریت مساجد که از سویی گفته میشود «امام جماعت مدیر ذاتی مسجد است» و از سوی دیگر ۲۴ نهاد مختلف کشور در آن دخل و تصرف دارند.
راه حل فعال شدن مساجد
آنچه مشخص است، برای احیای مساجد کشور و فعال شدن و منشأ اثر شدن آنان نیازمندان امامان جماعت دلسوز و فعال و خوشفکر هستیم. طلبههایی که نه لزوماً جوان بودن آنها مورد تأکید باشد بلکه خوشفکری و خلاق بودن آنها و همچنین دغدغهمندی آنان بسیار مورد اهمیت است. طلبهای که بتواند در بسیاری از ساعات شبانهروز در مسجد وقت بگذارد و با کمک هیأتامنا، بسیج و کانونهای فرهنگی و هنری برنامههای متعددی برای مساجد تدارک ببیند. اگر مسجد فعال شوند ایده ایجاد محله اسلامی محقق خواهد شد و با محوریت امام جماعت به عنوان امام محله و ظرفیت اعتماد مردم به مسجد میتوان بسیاری از مشکلات محله را با کمک مردم برطرف کرد.
تربیت امام جماعت به عهده حوزه علمیه است
اما چرا در مساجد این طلبههای فعال و خلاق را نداریم؟ اصلاً تربیت امام جماعت خلاق برعهده چه نهادی است؟ به قول حجتالاسلام روحالله حریزاوی، امام جماعت بودن یک فن است و هر کسی که عالم است، لزوماً امام جماعت خوبی هم نیست، زیرا امامت نیازمند روانشناسی خاص و انس عجیبی است و باید بتواند با مردم انس بگیرد و مسجد را به دست مردم بسپارد. قطعاً موافق هستید که وظیفه تربیت امام جماعت برعهده حوزه علمیه است.
طلبهها به جذب در ادارات بیشتر تمایل دارند
حال باهم چند اطلاعات و آمار غیررسمی درباره حضور طلبهها در مساجد را ببینید:
۱ـ طلبهها بعد از فارغالتحصیلی علاقهمند به جذب در ادارات و نهادها و … هستند و حضور به عنوان امام جماعت مسجد اولویت آخر آنان است.
۲ـ حجتالاسلام حریزاوی، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی: متاسفانه کسی مسئولیت امام جماعت را قبول نمیکند و در استانی مانند بوشهر تنها ۲۰ درصد مساجد، امام جماعت دارند، زیرا باید به ۱۰ نهاد پاسخگو باشند.
۳ـ طلبهای که به عنوان امام جماعت در مسجد حضور پیدا میکند و برای رفع نیازهای معیشتی خود مجبور است در یک اداره هم مشغول کار شود؛ بنابراین تنها یک وعده نماز جماعت برگزار میکند و در باقی ساعات در مسجد بسته است.
۴ـ جایگاه و شأن امام جماعت در میان طلبهها مانند قبل نیست و افول کرده است.
۵ـ در مجموع از حدود ۶۳ هزار مسجد شیعی کشور، حدود ۲۹ هزار مسجد از یک تا سه وعده نماز جماعت دارند و بیش از ۵۰ درصد مساجد خالی است.
مساجد فعال، نمازخانه هستند
زمانی که مسجدی امام جماعت نداشته باشد تا برنامههای مختلف حتی همان برپایی نمازجماعت که وظیفه ذاتی مسجد را رقم بزند، نمیتواند در فضای کنونی جامعه اثرگذاری داشته باشد و رقابت را به نهادهای مختلف مانند هیأتهای مذهبی، فرهنگسراها، سرای محله و … میبازند و تنها آنهایی هم که فعال هستند، صرفاً تبدیل به یک نمازخانه شدهاند.
جالی خالی رشته مدیریت مسجد در حوزه
مدتهاست که دلسوزان بسیاری از حوزههای علمیه مطالبه راهاندازی رشته تخصصی مدیریت مسجد و امام جماعتی را دارند و حتی افرادی مانند حججاسلام عالی، برادران و چند تن از علمای دیگر متون و عناوین درسی هم برای این رشته تدوین کردند اما هنوز حوزههای علمیه برای این امر اقدام اساسی نکرده است. البته در تهران و برخی از شهرها توانمندسازی امامان جماعت موجود با همکاری مرکز رسیدگی به امور مساجد استانها و حوزه علمیه انجام میشود و طلبهها از این بیشتر سطوح خود را بالا میبرند اما کار آکادمیک در حوزه صورت نمیگیرد.
این روند موجب میشود که مساجدی که روزی بنا بر آمار ۹۷ درصد شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را تربیت میکردند، این روزها به قدری منفعل باشند که برای اقامه یک نماز صبح به جماعت باید سطح شهر را بگردیم تا مسجدی دایر پیدا کنیم؛ چه برسد به اینکه تربیت و غنیسازی اوقات فراغت نوجوانان را از آنان انتظار داشته باشیم.
اگر حوزه به بهترین وجه وظیفه خود در تربیت امام جماعت را انجام دهد و معیشت ائمه جماعات هم کاملا تامین شود باز هم مشکل مساجد حل نخواهد شد
با این توصیفاتی که در متن بود معلوم است نگارنده به جایگاه سیاسی امام جماعت و پایگاه حکومتی مسجد واقف نیست.
اگر امام جماعت را نبی مکرم و امیر مومنان در مسجد اانبی و مسجد کوفه دیدیم باید پیش نمازی را جایگاهی را در تراز حکمرانی ولایت ببینیم.
برای این کار نیاز به تحول زیربنای بینشی به این مسئله وجود دارد