به گزارش صدای حوزه، موسی سلیمانی طی یادداشتی به بررسی مثلث تکفیر، نفاق و سلطنت طلبان که علیه روحانیت پیمان بسته اند، پرداخت که در ادامه مطالعه می نمایید:
حوادث اخیر در کشور علیه روحانیت نشان از هماهنگی نوشته یا نانوشته دشمنان دارد.
اهانت به تمثال مبارک حضرت امام در قم، هجمه در فضای مجازی علیه نهاد جمعه مشهد، به اشتراک گزاری شادمانی های جعلی از فوت روحانیون و اخیرا اقدام تروریستی علیه طلاب جهادگر در حرم حضرت امام رضا علیه السلام بخشی از هجمه های دشمنان علیه روحانیت است.
دشمنان ار ابتدای انقلاب به دنبال جدایی مردم از روحانیت بودند
با مایوس شدن از تفرقه افکنی اقدام به ترور فیزیکی و شخصیتی روحانیون در صحنه مانند شهید مطهری و شهید بهشتی کردند. نکاتی در این باره، شایان توجه است:
۱_ این هجمه ها و حمله ها نباید ما را از دشمن اصلی که آمریکا است غافل کند. همه می دانند که این دلقک ها، دست آموز شیطان بزرگ هستند.
۲_ هجمه ها می تواند نشان از درستی انتخاب مسیر روحانیت در صحنه باشد.
مقام معظم رهبری این موضوع را در پاسخ دانشجویی که پرسیدند: اینجانب روز یکشنبه همین هفته، شاهد مجروح شدن یک روحانی توسط یک نفر در خیابان کارگر بودم. به نظر شما، علّت کاهش محبوبیت روحانیون بعد از انقلاب چیست؟ متذکر شدند: “ایشان شاهد مجروح شدن یک روحانی بودند؛ اما من تقریباً شاهد شهید شدن چندین روحانی بودم….
البته من نباید این را نگفته بگذارم، که ممکن است یک انسان قدسی، اگر در هیچ کاری دخالت نکند و کنار بایستد، مقام قداست و آن حالت جنّتمکانیش محفوظ باشد؛ اما به مجرّد اینکه وارد میدانی شد، بالاخره یک عدّه مخالف و یک عدّه موافق پیدا میکند.
اگر روحانیون در کارهای گوناگون – مثل اوّل انقلاب که در کمیتهها و یا نهادهای دیگر حضور داشتند – دخالت نمیکردند؛ یک گوشه در همان مسجد میماندند و یک وقت هم مثلاً ریشی میجنباندند و انتقادی هم از اوضاع میکردند، یقیناً عدّهای به اینها علاقهمند میشدند؛ ولی بدانید عزیزان من! وقتی انسان وارد این میدان شد، همیشه اینگونه است که یک عدّه را با خود موافق میکند، یک عدّه را مخالف.