به گزارش صدای حوزه، حجت الاسلام مادرشاهی در نوشتاری با موضوع «متاورس و صد سالگی حوزه» اینگونه نوشته است:
چندی پیش در جلسه علمی دفتر مطالعات اسلامی فضای مجازی، حضرت آیت الله اراکی ضمن بررسی نسل جدید فضای مجازی، با تطبیق قاعده «اکل مال بالباطل» خرید و فروش زمینهای مجازی در متاورس را دارای اشکال اعلام کردند.
متأسفانه در نشست صد سالگی حوزه علمیه قم جناب حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان با تمسخر این حکم، آن را از مشکلات حوزه دانسته و آن را با بعضی إعلام مخالفتهای قدیم با مسائل نوظهور مقایسه کردند.
به نظر میرسد جناب آقای جعفریان، گمان کرده اند حوزه علمیه قم در همان یکصد سال پیش مانده است که چنین مقایسهای فرموده اند.
امروزه بحمدالله حوزه علمیه قم در بسیاری از مسائل مستحدثه و همچنین در مسائل مرتبط به نظامات اجتماعی کارهای گسترده، دقیق و علمی کرده است و مراکز مختلف تخصصی مانند مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر، پژوهشگاه فقه نظام، مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی، پژوهشگاه فقه معاصر و بسیاری از مراکز، مؤسسات و پژوهشگاههای دیگر در این زمینه سالهاست به بررسیهای دقیق علمی پرداخته اند.
این امر جای تقدیر دارد نه تمسخر!
صد البته این که فقیهی مانند آیت الله اراکی که سالها در عرصههای اجتماعی مانند فقه اقتصادی، فقه سیاسی، فقه فرهنگ، فقه عمران و شهرسازی و … تحقیق و تدریس داشته و شاگردان زیادی تربیت کرده اند، به مسألهای پیچیده، ذو ابعاد، حساس و جدید مانند متاورس که شاید به گوش اکثریت مردم نخورده است ورود پیدا کرده، آن را تحلیل نموده و حکم شرعی آن را بیان کرده است، جای تقدیر دارد نه تمسخر!
پذیرش هرگونه نوآوری صرف اینکه چون غربی است خوب است!
متأسفانه در کنار رشد چشم گیر مباحث علمی و کارشناسی ناظر به نیازهای جامعه در حوزههای علمیه، شاهد رشد گروهی از روحانیت نیز هستیم که هر نوآوری را -اگر از جانب غرب باشد- با چشم بسته میپذیرند و آن را سرنوشت محتوم بشریت میانگارند و معتقدند فقه ناچاراست به آن تن دهد ولی باید این عده توجه کنند که تأیید مسائل نوظهور با چشم بسته به همان اندازه مذموم است که رد کردن آن مذموم میباشد.
لزوم رصد، بررسی و تحلیل دقیق پدیدهها
حقیقت این است که حوزه علمیه قم وارد صد سالگی و کمال خود شده است و نسلی فقیه، با دامنهای از جوانهای فاضل و پرانگیزه تربیت نموده است که به نیازهای جامعه با نگاهی علمی و کارشناسانه میپردازند و این گروه دیگر با هوچی گری و مسخره کردن کسانی که خود را روشنفکر میدانند، از راهی که به آن ایمان پیدا کرده اند دست بر نخواهند داشت؛ چرا که برای آینده انقلاب و حوزههای علمیه راهی جز رصد، بررسی و تحلیل دقیق پدیدهها حتی قبل از فراگیری آن و شجاعت در اظهار نظر درباره آن وجود ندارد؛ و الا تغییرات سریع جامعه آن را خرد خواهند نمود.
متاورس، مساله ای فراتر از مرحله ای جدید از فضای مجازی
مساله متاورس نیز از همین قبیل است. خوش باوری و ساده انگاری است اگر متاورس را تنها مرحله جدیدی از «فضای مجازی» بدانیم؛ تفاوت «متاورس» را با «فضای مجازی» باید در تفاوت پولهای الکترونیک بانکی و «رمزارزها» جستجو کرد که موضوع و ماهیتی جدید است نه تکامل همان پولهای الکترونیک.
همانطور که پولهای الکترونیک برای تسهیل در روابط پولهای حقیقی شکل گرفت اما رمز ارزها خود واقعیتی مستقل دارند؛ فضای مجازی و متاورس نیز چنین است.
فضای مجازی برای تسهیل روابط در دنیای حقیقی ایجاد شد اما متاورس ما را با «دنیای مجازی» ای روبرو میکند که در خدمت دنیای حقیقی نبوده بلکه انسانها در دنیای حقیقی تلاش میکنند تا بتوانند در آن «دنیای مجازی» خرج کرده و موقعیت بهتری کسب کنند.
متاورس چگونه کار می کند؟
برای فهم بهتر متاورس بهتر است بازی SIMS را در نظر بگیریم که در آن یک شخصیت (آواتار) زن یا مرد را انتخاب کرده و برایش همسر پیدا میکنیم، باید کار کنیم، پول در بیاوریم تا بتوانیم غذا، وسایل منزل و مایحتاج بازی را خرید کنیم.
حال فرض کنید با ابزارهای شبیه ساز به صورت سه بعدی خود را داخل این بازی میبینی و همه افرادی که با آنها ارتباط می گیری شخصیتهایی (آواتارهایی) هستند که یک شخص حقیقی آنها را به صورت آنلاین هدایت میکند چه همسر تو چه صاحب کار تو و چه ….
در این «دنیای مجازی» زمین میخری آن را میسازی وسایل خانه را تهیه میکنی ازدواج کرده، مدرسه میروی شغل انتخاب میکنی و البته همه اینها را باید با رمز ارزهایی که تهیه میکنی خریداری نمایی.
طبیعی است این موضوع یک بحث چند جانبه و پیچیده است که مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، خانوادگی و امنیتی خاص خود را دارد و همانطور که نمیتوان با چشم بسته آن را رد نمود، نمیتوان با چشمان بسته آن را تأیید و تبلیغ کرد.
یکی از مسائلی که در این زمینه وجود دارد بحث اقتصادی خرید و فروشهای اجناسی است که در این «دنیای مجازی» وجود دارد. مشخص است که این اجناس، از زمین گرفته تا مصالح ساختمانی یا بقیه چیزها، هیچ حقیقتی نداشته و تنها اعتبار است که با تکنولوژی بسیار پیشرفته به تصویر کشیده شده است.
به نام خدا
سلام
هیچ شخص آگاهی منکر چشم گوش بسته بودن در برابر حجمه تبلیغاتی و مانور فضای مجازی غرب نیست اما ، نکند این مثال نیز مانند شبکه های مجازی گردد که ابتدا مقاومتی سر سختانه در قبال آن شد و در انتها صفحات رسمی اشخاص و نهاد های انقلابی در آن ایجاد شد .
پس تا دیر نشده به آن سرمی می کشیدم و با یک مهندسی معکوس اهداف انقلابی خود را دنبال می کنیم .
به نظر دوستان کدام بهتر است ؟؟؟؟