به گزارش خبرنگار پایگاه خبری صدای حوزه، آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در نشست واکاوی فقهی تزریق واکسن کرونا که باحضور دکتر قدیر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم در مرکز فقهی ائمه اطهار برگزار شد ضمن بیان برخی نظرات متفاوت در مورد جواز فقهی تزریق واکسن کرونا به تشریح دیدگاه خود پرداختند.
آیت الله فاضل که بعد از سخنان دکتر قدیر به ارائه مباحث خود پرداخت در ابتدا اشاره کرد که برخی می گفتند کرونا واقعیت ندارد و عده ای هم گفتند کرونا را درست کرده اند تا جمعیت بشر را کم کنند. اشاره ایشان به نسبت دادن ایده کاهش جمعیت از طریق واکسن ها به بیل گیتس بود که مشخص شد نسبت دقیقی نبوده است.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم در ادامه بیان کردند، آیا اهداف سیاسی و عامل انسانی در ایجاد کرونا تاثیر داشت یا نه نیاز به بحث مفصلی دارد، اما کرونا امروز یک واقعیتی هست و همه بشر گرفتارش هستند.
وی ضمن اشاره به ابعاد مختلف مسأله، اضافه کرد که یک بحث فقهی اینست که آیا استنکاف از تزریق واکسن جایز است یا نه و اینجا در حال طرح بحث فقه فردی هستیم نه فقه حکومتی یعنی اینکه آیا حکومت اسلامی میتواند مردم را اجبار به تزریق واکسن بکند یا نه؟
فاضل لنکرانی در تشریح ابعاد مختلف فقه فردی این موضوع گفت، یکی از آپشن ها برای مقابله با کرونا ولو اینکه راه های دیگری هم هست و تعین ندارد، واکسن کرونا می باشد و در دسترس هم هست و آسان می توان بکارش گرفت. از فروض مساله هم اینست که ممکن است بعدا عوارضی برای این واکسن ها پیدا بشود و حتی ممکن است در مواردی باعث مرگ افرادی بشود.
استاد حوزه علمیه در ادامه با توجه به دعاوی مختلفی که نزد برخی گروه های طلبگی مطرح شده است گفت آیا حتی با فرض عوارض یقینی، می توان گفت نباید واکسن زد؟ مساله علاج و معالجه اصلا ارتباطی با شارع ندارد و مانند نیاز بشر به غذا و لباس می باشد و نیازی به ورود شرع نیست لذا اینکه به چه دلیل شرعی باید واکسن زد سوال درستی نمی باشد و این یک مساله عقلی است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار در ادامه با بررسی چند روایت پیرامون سوال و جواب بین اطبا و امامان معصوم علیهم السلام گفت، ائمه به اطبا مراجعه می کردند و هیچ نهیی از مراجعه به طبیب نداریم چه طب عربی و چه طب غیر عربی.
وی همچنین در رد نظر کسانی که (https://v-o-h.ir/latest-news/31624) بدلیل عدم حصول اطمینان در رجوع به قول خبره را مانع توسل به این دلیل می دانند گفت رجوع به پزشک یا از باب رجوع به اهل خبره هست که باید منجر به اطمینان باشد یا از باب رجوع جاهل به عالم هست که نیازی به حصول اطمینان نیست و احتمال عقلایی کافیست. واکسن، امروز یک طریق عقلایی هست که شصت درصد یا حتی چهل درصد، انسان را از مردن حفظ می کند و نیازی به بیان شرع هم نیست و عقل می گوید باید حفظ جان کرد.
وی در ادامه با اشاره به برخی عوارض واکسن کرونا اشاره کرد، شاید معلوم شود که مثلا جوانی سالم و تندرست بعد تزریق واکسن از دنیا رفته است؛ اینجا باید دید چه تعداد به خاطر واکسن از دنیا رفته اند ولی می دانیم که در مقابل بیمه شدن هفتاد میلیون نفر ایرانی عدد قابل توجهی نمی باشد.
وی همچنین با اشاره به روایات دال بر صبر در مقابل مرض، خاطر نشان کرد، وقتی یک بیماری مسری هست نمی شود گفت مختاری مراجعه به پزشک داشته باشی یا نداشته باشی و قرینه لبیه داریم که دستور به صبر در برابر مرض شامل مرض های مسری یا مرض های منجر به موت نمی شود.
آیت الله فاضل همچنین با اشاره به سیره عملی برخی فقها و اینکه سیره غیرمعصوم در عین اینکه حجت نیست اما کاشف از دلیل فقهی می باشد گفت مرحوم امام خمینی ره و مرحوم پدر بنده(مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی ره) از خصوصیاتشان این بود که محال بود از قول پزشک تخطی بکنند و اینها حتما دلیل فقهی برای کارشان داشتند.
این استاد درس خارج افزود از امام معصوم علیه السلام پرسیده می شود که مردی دارو می خورد یا رگ میزند(فصد) و گاه نفع می کند و درمان می شود و گاه می میرد و امام فرمودند دارو بخورد و رگ بزند! حال واکسن کرونا حتی بر فرض عدم تعین و همچنین داشتن عوارض، باز هم رجحان و توجیه عقلانی دارد چرا که مساله، حفظ جان می باشد.
وی در ادامه در کنار فقه فردی به بررسی موضوع فقه حکومتی پرداخت و گفت به لحاظ فقه حکومتی آیا دولت می تواند آحاد جامعه را مجبور به این امر بکند؟ و در پاسخ به این سوال گفت، بر هر دولتی همچنان که حفظ امنیت واجب است حفظ سلامت هم واجب است. دولت در آنچه مربوط به شوون اجتماعی هست می تواند اجبار بکند. ما حاکم را در جامعه اسلامی مانند اب(پدر) می دانیم و این یک عنوان تشریفاتی نیست و می تواند در مواردی افراد را ملزم به اموری بکند.
وی در پایان به برخی مستندات نظر فقهی خود اشاره کرد و گفت از آیه “لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه” هم وجوب تزریق واکسن را می توانیم استنباط کنیم. قاعده ای را هم مرحوم خویی رحمه الله علیه ابداع کرده است مبنی بر اینکه خوف از ضرر به منزله قطع به ضرر هست و از این هم میتوان استفاده کرد.