• امروز : پنج شنبه - ۱ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
کل اخبار 6316اخبار امروز 0
8
یادداشتی در باب یکی از مسائل بغرنج حوزه؛

پلورالیسم رفتاری طلاب و چالشی به نام هویت

  • کد خبر : 31285
  • 23 آبان 1400 - 20:54
پلورالیسم رفتاری طلاب و چالشی به نام هویت
ساختاری که خیلی از ورودی های نوجوان و خروجی های جوانش به نوعی دچار بحران کارکردی می شوند و در عرصه اجتماعی یک نوع چالش هویتی را تجربه می کنند که کیستند، آیا نیازمند یک آسیب شناسی در نسبت آموزش و هویت اجتماعی نمی باشد؟

به گزارش خبرنگار صدای حوزه، مساله امروز طلاب در ساختار حوزه، علاوه بر بحث معیشت، مساله ای است بنام هویت که حال و آینده روحانیت را تهدید می کند. این که ما چه کسی هستیم و چه کارکردی داریم از ورودی ها تا خروجی های حوزه را همچون ویروسی اپیدمیک، درگیر کرده یا خواهد نمود. همین موضوع باعث شده که روال و مدل حضور طلاب در جامعه و به تعبیری ظهور و بروز اجتماعی شان متکثر باشد چرا که غالبا برای اثرگذاری در جامعه و ایفای نقش موثر و تامین مساله هویت در کنار معیشت، احساس نیاز به کنشگری هایی متناسب با توانایی و مهارت های خود کرده اند و البته عده زیادی نیز از قافله این کنشگری های مهارت محور بدلیل ضعف حاکم بر ساختار آموزشی حوزه، جا مانده اند و رو به شغل ها و فعالیت هایی گاه خارج از شأن روحانیت آورده اند. در همین رابطه حجت الاسلام دکتر علیرضا محمدلو یادداشتی نگاشته که در ادامه می خوانید:

اینکه یک استاد سطوح عالی یا درس خارج، آخر شب یا نیمه شب به رستورانی برای شستن ظروف برود برای اینکه کمکی به هزینه‌های زندگی او باشد، جای تأسف دارد. این عبارت را یکی از بزرگان حوزوی در گفت و گو با صدای حوزه مطرح کرد و بهانه ای شد که این پدیده ظاهرا عجیب را کمی بیشتر واکاوی کنیم و از کلیشه ها و تعارفات هم گذر کنیم.

وقتی در جامعه شناسی از عامل و ساختار صحبت می کنیم و بهترین گزینه تعامل میان این دو مقوله را دیالکتیک و رفت و برگشت بهره ورانه مطرح می کنیم حال در نسبت حوزه علمیه و طلاب چه تصویری را می توان متصور شد؟

طلاب جوان و نوجوانی که وارد حوزه های علمیه می شوند و گاه بعد از مدتی یا دچار کرختی و بی حالی و تنبلی شده و برخی نیز عطای حوزه را به لقایش بخشیده و ترک تحصیل حوزوی می کنند ولو اینکه تعدادشان زیاد نباشد، چه ترکش هایی را متحمل شدند یا چه کج رفتاری را مرتکب شدند؟ آیا می توانیم به دنبال یک نوع ویروس و پاشنه آشیل در مدیریت سرمایه اجتماعی حوزه علمیه باشیم؟

ساختاری که خیلی از ورودی های نوجوان و خروجی های جوانش به نوعی به بحران کارکردی مبتلا می شوند و در عرصه اجتماعی یک نوع چالش هویتی را تجربه می کنند که کیستند، آیا نیازمند یک آسیب شناسی در نسبت آموزش و هویت اجتماعی نمی باشد؟ اینکه مدرس باشیم یا مبلغ، محقق شویم یا مولف در کدام برهه از تحصیلات حوزوی آموزش داده می شود؟

زاویه دید بحث ما صرف معیشت طلاب نیست

چرا استاد سطح عالی حوزه برای کسب درآمد باید راهی رستوران شود؟ اگر دقت کرده باشید، زاویه دید بحث ما صرف معیشت نیست و اتفاقا دال مرکزی بحث این نوشتار کوتاه اما پرسوز، هویت طلبگی است. اینکه طلبه دقیقا کیست و چه فضایی از اتمسفر فرهنگ اجتماعی را می تواند و باید اشغال کند؟ اساسا چه کارکردها و توانمندی هایی را می تواند داشته باشد که پیام دین را در بهترین فرمت لازم برای مخاطبینش به ارمغان آورد؟

چرا تا پایه هشت و نه و حتی درس خارج بایستی از اندوخته های جوششی برای حضور موثر و موفق در جامعه بهره مند شویم و از آموزش ها و معرفت های تزریقی_ساختاری خبری نیست و اگر فردی بلحاظ مهارتی کم بهره باشد، توانایی عرض اندام اجتماعی را نخواهد داشت؟

خیلی از اوقات دیده می شود که طلاب موفق در عرصه تبلیغ و پژوهش و تدریس آنهایی هستند که خودمختار و منفرد رشد کرده اند و به اصطلاح، خلاف موج در مدل آموزشی حوزوی عمل کرده اند. لطفا با اشاره به مثال های نقضی، محتوا و دغدغه‌ی مرکزی این نگاشته را به قهقهرا نبربد و از زیر سوال فرار نکنید. مساله خیلی شفاف است؛ ساختار آموزشی حوزه برای هویت امروزی طلاب درست عمل نمی کند و ضروری است که فضاهای خالی و گپ های موجود در امر تربیت از پایه یک تا پایه ده، با نگاه به تربیت یک کنشگر اجتماعی بصورت معنادار و جدی پُر شود.

گاها احساس می شود که ماها به عنوان طلاب حوزه های علمیه، موجودات رها شده و پرتاب شده ای هستیم که تحت تاثیر ساختار آموزشی_تربیتی تک سایز حوزه، هویت های متکثری یافته ایم و برای جبران شخصیت های اجتماعی خود و حضوری موثر و در شان طلبگی، کارکردهای پلورالستیک را پذیرفته ایم.

آرزو داشتیم و داریم که این مدل تربیت سماعی حوزوی برای موفقیت طلاب در ساحت اجتماعی، ساختار آموزشی و تربیتی اش را بازخوانی نموده و هویت اجتماعی طلاب را در جهت بالندگی و پیشرفت نهاد روحانیت بیش از پیش مورد توجه قرار دهد. چرا که اگر بار اصلی تمدن سازی بر دوش حوزه علمیه باشد، بدون سرمایه اجتماعی قوی، موثر و دارای هویت جا افتاده و امتحان پس داده، امکان انجام این ماموریت به حداقل میل می کند.

یاد جمله ای از گواردیولا مربی سابق بارسلونا افتادم که گفت: من می خواستم که لیونل مسی را بهترین بازیکن جهان کنم ولی مسی باعث شد که من بهترین مربی جهان شوم. در واقع این دیالکتیک در همه ساختارها قابل تبیین و فهم است که اگر سیستم و مربی برای چابک سازی عامل و حرفه ای شدن سرمایه اجتماعی اش برنامه ریزی کند، برکات این عامل قوی به سمت سیستم سرازیر خواهد شد.

حوزه ی با برنامه تربیتی تمدنی، طلاب قوی و در قامت تمدن را خواهد ساخت و طلاب تقویت شده، کارآمدی و نفوذ اجتماعی و تمدنی حوزه علمیه را رقم خواهند زد.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=31285
  • نویسنده : علیرضا محمدلو

مطالب مرتبط

27اردیبهشت
تفقه در دین صرفا فقه مصطلح در حوزه نیست/ طلاب نباید به دروس معمول حوزه بسنده کنند/طلاب با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند!
توصیه های پیشروی دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه در عین حرکت کند حوزه به سمت تحول؛

تفقه در دین صرفا فقه مصطلح در حوزه نیست/ طلاب نباید به دروس معمول حوزه بسنده کنند/طلاب با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند!

10اردیبهشت
اما و اگرهای بودجه دولتی حوزه علمیه
بررسی اجمالی سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در باب بودجه دولتی حوزه؛

اما و اگرهای بودجه دولتی حوزه علمیه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.