به گزارش صدای حوزه، خودش را خادم شهدا مینامد. سرش درد میکند برای کار خیر و مطالبهگری. معتقد است اگر نهادی کاری انجام میدهد نباید منت سر مردم بگذارد چون تنها وظیفه اش را انجام داده است نه چیز دیگر. سالها عمرش را در سیستان و بلوچستان و کردستان گذرانده و خیلی از چیزها را آنجا تجربه کرده است. چند سال قبل که به یزد بر میگردد با خود میگوید: خیلی زود است بروم یک گوشهای بنشینم باید برای مردمی که سالها به آنها بیتوجهای شده کاری انجام بدهم. حجت الاسلام «حسین کارگر» به عنوان یک روحانی دغدغهمند مطالبهگری را با محوریت مسجد شروع کرده است. تلاش برای ایجاد امنیت پایدار در منطقه، مبارزه با آسیبهای اجتماعی، اجرای طرح رحماء و ارائه خدمات به فقرای اهل سنت افغانستانی از دیگر فعالیتهای این امام جماعت است.
قرارگاه در محله آسیب خیز
حاجآقا کارگر به یکی از محلههای پرآسیب شهر میرود. تعریف میکند: «از یک سال و نیم پیش در یکی از محلات پر آسیب و متروکه یزد که جایی برای بزه و انواع آسیبهای اجتماعی شدهبود به عنوان طلبه کار را شروع کردم. ابتدای امر خودم تنها بودم و به تدریج بچه های بسیج هم وارد شدند و قرارگاهی زدیم و رفقایی را که در خانه نشسته بودند وارد عرصه میدان کردیم. ابتدای امر بررسی کردیم که منطقه در چه وضعیتی است و باید وارد چه عرصههایی بشویم دیدم به هر عرصهای پا بگذاریم کار نشده است! یک اتاق فکر تشکیل دادیم و ۲-۳ ماه روی کارهایی که باید بشود فکر کردیم. بعضی از دوستان نخبه جهادی هم به جمع ما اضافه شدند و کار مطالبهگری را با محوریت مسجد آغاز کردیم.»
کار عمرانی در محله
اولین جلسه پیمان میبندند که کسانی که میخواهند وارد عرصه سیاست شوند و پشتیبانی آنها را میخواهند شرط اولش این است که بگویند چه خدماتی میتوانند به مردم بدهند. اولین جلسه را با نماینده مجلس یزد میگذارند و درخواست میکنند همه مدیران ارشد استان را به محله آنها دعوت کنند. اینطوری پای مدیران را به محله باز میکنند. حجتالاسلام کارگر در ادامه میگوید: «با آمدن کرونا قرارگاه سلامت به ما محول شد و ما هر آنچه را که در توانمان بود در جهت جلوگیری از شیوع کرونا گذاشتیم. به این نتیجه رسیدیم که اگر میخواهیم کار فرهنگی کنیم باید مردم نمود بیرونی اش را هم ببینند. پس وارد کارهای عمرانی شدیم و کوچه ها را شروع به آسفالت کردیم. کنار شهرداری ایستادیم تا کوچهها را آسفالت کند. مقدار آسفالتی که این مدت زمان کوتاه ریخته شده طی ۴۰ سال ریخته نشده است! تجربه نشان داده وقتی ادارهای به منطقهای بیاید چهره محله عوض میشود.»
امام محله در میان مردم
کارگر صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «یکی از مشکلات محله خانههای فساد و پخش و توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی به میزان زیاد بود. با تعاملی که با دستگاههای امنیتی و نیروی انتظامی داشتیم همه را جمعآوری کردیم و در کل شکل فرهنگی منطقه عوض شد. ۵ کارگروه تشکیل دادیم و هفتهای یکبار جلسه تشکیل میدادیم و کارگروهها گزارش کار میدادند. به هرکس یک کار واگذار کردم. گاهی مطالبهگری به تنهایی جواب نمیداد. به ادارهها مهلت می دادم اگر حل نمیشد میرفتم داد میزدم. هرجا کار لنگ میشد عمامه را زمین میگذاشتم و خودم وسط میدان میرفتم. یکی دیگر از کارهایی که در این مدت کردیم از کسوت امام جماعت در آوردن روحانیان مساجد، به امام جامعه یا امام محله بود. با این کار امامان محله بین مردم آمدند. به آنها گفتیم از زمانی که جوانی میخواهد ازدواج انتخاب کند تا بعد از ازدواج و بارداری و بچه داری…شما رصد کنید. خدای نکرده کسی میمیرد یا کسی عروسی میکند یا بچهدار میشود حواستان باشد.»
آرامش مردم بهترین دستمزد
کارگر با اذعان اینکه وقتی به این منطقه آمدم از بوی تعفن نمی شد حرکت کرد تعریف میکند: «قضیه از این قرار بود که از قدیم الایام کشتارگاه در این محله وجود داشت هرچند ۳۵ سال پیش کشتارگاه از این منطقه رفته بود اما تبعات آن هنوز نرفته بود! با وجود تذکر همچنان در این محله مسکونی دام نگهداری میشد به همین دلیل همیشه بوی تعفن میآمد و همین باعث شده بود قیمتهای این خانه به شدت پایین بیاید. اینجا هم دادستانی و شهرداری را وسط کار آوردیم و ظرف ۲۸ روز کل احشام را از این محله به طور قانونی خارج کردیم. ناگفته نماند از قبل برای نگهداری احشام جانمایی شدهبود اما افرادی که دام نگه میداشتند راضی به ترک محل نبودند. این کار ما باعث بالارفتن قیمت خانهها شد. یک جهش قیمتی اتفاق افتاد. کار قشنگی که مردم را به جمهوری اسلامی امیدوار کرد.» به گفته حاج آقا کارگر همین که بچه کودک کار را در خیابان نبینم بهترین اتفاق و بهترین خاطره برای من است و احساس آرام و شادی که مردم دارند بهترین دستمزد است.
اجرای طرح رحماء
اجرای طرح رحماء و ارائه خدمات به فقرای اهل سنت افغانستانی یکی دیگر از کارهای حاج آقا کارگر است. میگوید: «در شهرمان چند هزار اتباع خارجی داریم که مشکلات خاص خودشان را داشتند. همانطور که بینشان خانواده شهدای مدافع حرم داریم در عین حال طالبان و داعش هم هستند. برخی خرید و فروش اجناس سرقتی هم میکردند کار خیلی سنگین بود. من تجربه این کار را در در استان سیستان بلوچستان داشتم. خیلی از خدماتی که به هموطنان خودمان میدادیم به برادران افغانستانی هم دادیم و با این کار موجب تلطیف قلوب میشدیم. ان شاالله بتوانیم تا جان در بدن داریم به خلق خدا خدمت کنیم و شرمنده شهدا نشویم.»