به گزارش خبرنگار صدای حوزه حجت الاسلام سید محمدحسین دعایی، از اساتید حوزه علمیه مشهد طی یادداشتی به بیان تجربه و برداشت خود از دیدار رهبری انقلاب با مبلغان دینی پرداخته است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم:
دیدار دو روز قبل رهبر معظم انقلاب با حوزویان، دیدار بسیار مهمی بود که بنده نیز توفیق حضور در آن را داشتم. با توجه به اهمیت بیانات معظم له در این دیدار، نکاتی را در همین رابطه تقدیم میکنم؛ به آن امید که مفید افتد:
۱ / تقریبا تمام مطالبی که رهبر معظم انقلاب در دیدار با حوزویان بیان کردند، یعنی: هویت تبلیغ، ضرورت تبلیغ، اولویت تبلیغ، وضعیت نامناسب تبلیغ در حوزه، دست برتر جبهه دشمن در عرصه تبلیغ، نتیجه عدم توجه به تبلیغ، اهمیت مخاطبشناسی، ضرورت برخورداری از رویکرد تهاجمی و روحیه جهادی، اهمیت شناخت صحنه درگیری و جبهه دشمن، ضرورت توجه ویژه به نسل جوان و ضرورت ایجاد یک کانون حوزوی برای راهبری امر تبلیغ، همه و همه «واضحات» و بدیهیاتی بود که قبلاً هم گفته بودند و حالا آنها را «تکرار» فرمودند. «قبلاً» نه یعنی دو سه سال قبل؛ بلکه یعنی حدود ۳۰ سال قبل:
«حوزه یک عیب اساسی در امر تبلیغ دارد و آن این است که تبلیغ از آن جدا شده است. … حوزه، تبلیغ و درس مربوط به آن را ندارد. تبلیغ هم یک کار و فّن است و میتواند یک علم باشد و هست و باید تدریس شود. یکی خوب و یکی بد در میآید؛ یکی حرفی که میخواهد بزند، عکس او را میزند. … یا مثلاً میرود تبلیغ کند؛ ولی روانشناسی تبلیغی ندارد و با مردم حرفی را میزند که حرف آنها نیست. حرفی را که باید در دانشگاه زد، در روستا میزند و حرفی که باید در روستا زده شود، در کارخانه میزند! بنابراین، تعلیم و روشیابی علمی و فراهمکردن مقدّمات علمی برای تبلیغ ـ مثل روانشناسی اجتماعی ـ در حوزه نیست. فراهمکردن مواد تبلیغ، مثل دستهبندی و مشخّصکردنِ مباحثی که لازم است برای انواع مستمعین انجام گیرد، وجود ندارد. … این دستهبندی در حوزه انجام نگرفته است. انواع تبلیغ ـ صوتی و تصویری ـ باید از اینجا صادر شود. … کلیسا دارای علمِ دین، بهصورت مدوّن و عمیق و استدلالی نیست؛ ولی در عین حال، از لحاظ تبلیغی جلو است. آنها بسیاری از فیلمها را ساختهاند که ظاهرش هم نشان نمیدهد؛ اما تبلیغِ مسیحیت است. … این کارها، کارهایی نیست که یکشبه انجام گیرد. امروز اگر شما در این زمینهها شروع به کار کردید و تولید امواج صوتی و تصویری ـ بهخصوص تصویری ـ داشتید، شاید ده سال دیگر، این توانایی برای حوزه به وجود آید؛ ولی ما فعلاً این را نداریم. از هنر استفاده نمیکنیم؛ کتاب و مقاله و مجلّه هم نداریم. … اهتمام به امر تبلیغ به عنوان امری که مربوط به نظام است، در حوزه نیست.»
این سخنان مربوط به سال ۷۴ است. بله؛ سال ۷۴؛ و امروز ــ بعد از حدود ۳۰ سال ــ رهبر انقلاب برای چندمینبار همین مطالب را تکرار کردند و در پایان، با تأکید بر ضرورت تشکیل کانونی برای راهبری امر تبلیغ در حوزه، فرمودند:
«آنچه حتماً باید دنبال بشود و جزو کارهای اساسی است و امروز که شما شروع کنید، ممکن است پنج سال دیگر یا بیشتر نتیجه بدهد، این است که یک چنین کانونی به وجود بیاید با این چند مأموریّتی که گفته شد.»
ایشان همچنین در سال ۷۰، با گلایه از عدم توجه طلاب به امر تبلیغ، به روحانینداشتنِ «روستایی در بوشهر» اشاره کرده بودند:
«از کشورهای مختلف میآیند و از ما مبلّغ میخواهند؛ اما نداریم. از داخل شهرهای ایران میآیند و از ما مبلّغ و امام جمعه میخواهند؛ اما نداریم؛ خیلی عجیب است! … جاهایی هست که گاهی شش ماه یا یک سال بدون امام جمعه میماند. این در حالی است که ما حوزۀ به این عظمت را داریم. مگر ما گفتیم به جنگلهای آمازون بروید و تبلیغ کنید؟! آقایان نمیروند. می گوییم چرا نمیروید، میگویند میخواهیم درس بخوانیم! برادران! من این روش را قبول ندارم؛ حالا شما هرچه میخواهید بگویید، بگویید؛ من واللَّه این را الهی نمیدانم! چند نفرتان بیایید از مرجعیت و از ریاست و از مدرّسی و از فضل و سوادِ در آن حد بگذرید؛ حوزه را طوری راه بیندازید که بعداً هزار نفر مثل خودتان را بهوجود بیاورید. تبلیغ که اولیترین کار ماست، حوزۀ علمیۀ قم این کار را نمیکند. … جاهایی هست که اصلاً روحانی پایش به آنجا نمیرسد. در سفر به استان بوشهر به منطقهیی رفتیم و وارد ده بزرگی شدیم؛ گفتیم روحانی و عالم شما کیست؟ گفتند ما روحانی نداریم. پرسیدیم چرا؟! گفتند نمیآیند بمانند. من از شما سؤال میکنم که چرا نمیروید بمانید؟ این واقعاً سؤال جدی است؛ چرا نمیروید بمانید؟ بروید در یک ده بمانید؛ چه اشکالی دارد؟»
اما امسال از نیاز به طلاب مبلغ در «تهران» سخن گفتند:
«یک جاهایی را، یک مراکزی را انسان سراغ دارد ــ یعنی بنده سراغ دارم ــ که اینها از بودن یک روحانیِ فعّال بین مردم محرومند؛ یکی دو جا [هم] نیست، خیلی زیاد است؛ مثلاً در مرکز کشور، مِنبابمثال در خود تهران، مواردی از این قبیل داریم.»
آری؛ با این اوصاف، شاید همین دیدار چند سال یکبار حوزویان با رهبر انقلاب هم زیاد باشد.
۲ / جدای از برخی نکات ناظر به شرائط روز، مثل اشاره حضرت آقا به «دوران پسااینترنت و هوش مصنوعی»، شاید تنها تفاوت سخنان جدید ایشان با اکثر سخنان قبلی، در «تصریح» بر اولویت تبلیغ در حوزه و «گلایه ضمنی» از بیتوجهی حوزویان به این امر حیاتی بود:
«واقعاً با اطّلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم! امروز نگاه رایج در حوزههای علمیّه این است که تبلیغ در مرتبهی دوّم قرار دارد. مرتبهی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ تبلیغ در مرتبهی دوّم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبهی اوّل است؛ من این را میخواهم عرض بکنم.»
با این نوع بیان رهبر انقلاب، بهعنوان نائب امام زمان ارواحنا فداه و زعیم حوزههای علمیه، واقعا دیگر برای حفظ رویههای جاری در حوزه، چه حجتی باقی میماند؟ هیچ!
۳ / یکی از مهمترین سؤالاتی که درباره سخنان رهبر انقلاب باید به آن جواب داد این است که: معنای «اولویت تبلیغ» چیست؟
بهطور خلاصه، اولویت تبلیغ در حوزه یعنی:
- همه فعالیتهای حوزوی، شامل: فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، تربیتی و تهذیبی، باید معطوف به امر تبلیغ باشند.
- همه فعالیتهای حوزوی باید «پیوست تبلیغی» و «خروجی تبلیغی» داشته باشند.
- همه فعالیتهای حوزوی و همه حوزویان باید «فائده عمومی» داشته و «نیازمحور» باشند.
- همه محتواهای تولیدشده در حوزه را باید «بستهبندی هنری و رسانهای» کرد.
و این یعنی: نفی تحصیل برای تحصیل، تحقیق برای تحقیق و تدریس برای تدریس. یعنی: نفی اجتهاد برای اجتهاد. یعنی: نفی تمرکز بر رشد علمی خود. یعنی: همانطور که بهفرموده رهبر انقلاب، دانشگاه و علوم دانشگاهی باید در خدمت مردم باشند، حوزه و علوم حوزوی هم باید در خدمت مردم باشند.
و البته یعنی: سرمایهگذاری ویژه برای تربیت نیروهایی با مأموریت تبلیغ، در کنار نیروهایی با مأموریت تولید علم و نظریهپردازی.
۴ / یکی دیگر از نکات برجسته موجود در سخنان رهبر انقلاب، نفی مجددِ «سکولاریسم حوزوی» و تصریح چندباره بر وجود نسبت متقابل بین «حوزه» و «نظام اسلامی» بود.
تشدید اهمیت تبلیغ حوزوی بهخاطر تشکیل حکومت اسلامی در دوره معاصر، نقش تبلیغ حوزوی در ایجاد نظام اسلامی، نقش تبلیغ حوزوی در حفظ نظام اسلامی و ضرورت شناخت جنگ تمدنی و جهانی موجود بین نظام اسلامی و جریان لیبرالدموکراسی، بعضی از جلوههای این معنا در سخنان حضرت آقا بود.
این بیان هم که دیگر کار را یکسره کرد:
«[امام] فرمودند: حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ گاهی انسان فکر میکند که اوجب واجبات است.»
۵ / رهبر انقلاب برای اثبات ضرورت، اهمیت و اولویت تبلیغ، از چند دسته استدلال استفاده کردند:
- استدلال به ضرورت اقامه دین
- استدلال به آیات قرآن
- استدلال به سیره انبیاء
- استدلال به سابقه تاریخی حوزه و عملکرد علماء
- استدلال به واقعیتهای اجتماعی و سیاسی معاصر
- استدلال به ضرورت حفظ نظام
آیا با این همه استدلال، میتوان همچنان زیر بار اولویت تبلیغ نرفت؟ واقعا نمیتوان!
۶ / حضرت آقا با اشاره به سیر در مراتب «انسان کامل»، بهعنوان هدف نهایی دین و معرفی «علامه طباطبائی» بهعنوان دانشمند هوشمندی که مبانی فکری جبهه دشمن را شناخت و با اتخاذ رویکرد تهاجمی، کتاب ارزشمند «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت، بار دیگر اعتقاد راسخ خود به «فلسفه و عرفان اسلامی» را بروز دادند.
به عبارت دیگر، این سخنان بیانگر راهگشادانستنِ «پارادایم حکمت متعالیه» در منازعات فکری و فرهنگی دنیای معاصر از سوی رهبری است؛ همان واقعیتی که در صحنۀ رقابت، بارها به اثبات رسیده است.
قابل توجه بعضی از دوستان!
۷ / ارجاعات فنی به «آیات قرآن» و مستندسازی مطالب با معارف قرآنی، تسلط چشمگیر بر «تاریخ شیعه، ایران و جهان» و توجه ویژه به «ادبیات، شعر، هنر، سینما و رسانه»، نکات مهمی دیگری بودند که در سخنرانی رهبر انقلاب به چشم میآمد.
به همه اینها اضافه کنید اطلاع معظم له از جدیدترین پیشرفتهای سختافزاری و نرمافزاری در عرصههای تبلیغی و ارتباطی را که در کمتر کسی دیده میشود.
۸ / حضرت آقا تأکید کردند حوزویان باید «وسط میدان» باشند. بهفرمایش ایشان «در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشارهای کردن، یک نصیحتی کردن و یک پیامی دادن، کافی نیست.»
به نظر میرسد این نکات بیشتر ناظر به علماء اعلام، بزرگان حوزه و اساتید سطوح عالی است؛ همانهایی که لااقل نسبت به آنها دیگر محذورِ «عقبافتادن از تحصیل بهخاطر توجه به تبلیغ» مطرح نیست.
۹ /دو نکته مهم در رابطه با راهحل مشکل تبلیغ در حوزه:
اولا، باید توجه داشت که در منظومه فکری حضرت آقا، پرداختن به امر تبلیغ، مسیری است که طلاب بااستعداد و پرانگیزه باید آن را بپیمایند؛ نه آنانکه از تحصیل بازمانده یا استعداد حرکت در مسیر اجتهاد را ندارند. البته همانطور که رهبر انقلاب نیز تأکید کردند، ضرورت توجه به تبلیغ، هرگز بهمعنای نفی ضرورت تحصیل تا سطوح عالی و بهرهمندی از پشتوانههای علمی و معرفتی نیست.
ثانیا، باید دانست که گره اصلی مشکل تبلیغ در حوزهها بهدستِ «بزرگان و مدیران حوزوی» باز خواهد شد؛ همانها که باید با شناخت و قبول درد، قدم در مسیر درمان گذاشته و با عمل به راهبردهای حکیمانه رهبری، این زخم کهنه را مداوا کنند.
۱۰ / و اما در پایان، به فهرستی از گزارههای مهم و کلیدی برداشتشده از بیانات حضرت آقا اشاره میکنم؛ باشد که در صفحۀ ذهن و قلبمان حک شده و به رفتارهایمان جهت بدهد:
- برای اشاعۀ معروف، ازالۀ منکر، جلوگیری از استحالۀ فرهنگی و مقابله با قبحزدایی از گناهان بزرگ باید تبلیغ را جدی گرفت.
- یکی از آفات رونق فضای مجازی و تکثر رسانهای در دنیای معاصر، قطع زنجیرۀ انتقال معارف دینی از طریق خانوادههاست.
- در شرائط فعلی، همنشین بد، داخل جیب جوانهاست؛ و این کار تبلیغ را سخت کرده است.
- علت بعضی از مشکلات در سینما، ضعف حوزه در عرصۀ تبلیغ است.
- تبلیغ یعنی: درستدیدن و درست روایتکردن.
- باید اهل بلاغ مبین بود؛ یعنی: رساندن پیام دین به گوشها و دلها، بهگونهای که هیچ شبههای برای مخاطب باقی نماند.
- برای موفقیت در تبلیغ، هم باید محتوای روزآمد داشت و هم باید به مهارتهای تبلیغی مجهز بود.
- کتاب و سنت، دو منبع بیپایان برای تولید محتوای تبلیغی هستند.
- تبلیغ باید متکی به تحقیق باشد.
- باید شیوههای باورپذیرکردن پیام را آموخت.
- باید محتوا و قالب تبلیغ را بر اساس ترکیب ذهنی و فکری مخاطب تنظیم کرد.
- پاسخگویی به شبهات لازم است؛ اما کافی نیست. علاوه بر دفاع، باید موضع تهاجمی داشت.
- برای موفقیت در تهاجم به دشمن، باید صحنه و پشت صحنۀ درگیری را شناخت و به مبانی فکری و نقاط ضعف جبهۀ مقابل حمله کرد.
- برای موفقیت در تبلیغ، باید جریانات جهانی را شناخت و آنها را افشاء کرد.
- درگیری اصلی امروز، درگیری بین دو جبهۀ انقلاب اسلامی و لیبرالدموکراسی است.
- در تبلیغ، علاوه بر توانمندیهای معرفتی و اخلاقی، روحیۀ جهادی هم لازم است.
- بدون روحیۀ جهادی، نه میتوان درست دید و نه میتوان درست عمل کرد.
- روحیه جهادی داشتن، یعنی وسط میدان بودن و مأیوسنشدن.
- تبلیغی که خشم دشمن را برانگیخته و به او ضربه میزند، بهترین جهاد است.
- حوزه باید برای مخاطب جوان و نوجوان حساب ویژهای باز کند.
- برای حفظ نسل جوان، باید به مسجد و هیئت اهمیت داد.
- مسجد باید محل رفت و آمد دائمی مردم باشد.
- باید ابزارهای لازم برای ایجاد التزام عملی به دین در جوانان و تشویق آنان به ترک گناه را پیدا کرد.
- شور حسینی خلأ ضعف در اعمال عبادی را پُر نمیکند.
- همگان ـ بدون استثناء ـ به موعظه احتیاج دارند؛ چون در شنیدن اثری هست که در دانستن نیست.
- مهمترین راه حل مشکل تبلیغ در حوزه، ایجاد یک کانون حوزوی برای تربیت مبلغان باسواد است.