به گزارش صدای حوزه، Encanto (انکانتو)، شصتمین فیلم انیمیشن دیزنی، مخاطبان را با مادریگالها، خانوادهای دوستداشتنی، پیچیده و دراماتیک از کلمبیا آشنا میکند اما آنها یک خانواده معمولی نیستند: همه دارای قدرت جادویی هستند به جز یک عضو خانواده؛ قهرمان شیرین، مهربان و کمی بیدست و پای ما میرابل (Mirabel). آخرین فیلم فانتزی موزیکال دیزنی، Encanto، درباره یک دختر نوجوان کلمبیایی است که برخلاف سایر اعضای خانوادهاش هیچ قدرت جادوییای ندارد و در تلاش است که خود را به خانوادهاش ثابت کند.
این خانواده خارقالعاده، یعنی مادریگالها در کوههای کلمبیا، درون یک شهر پرجنبوجوش و در مکانی شگفتانگیز و جذاب به نام Encanto در یک خانه جادویی زندگی میکنند و جادوی Encanto به هر کودک خانواده هدیهای منحصربهفرد میبخشد. واژه Encanto خود به معنای جذابیت، زرقوبرق، طلسم، لذت یا شادی است و از این کلمه میتوان برای توصیف چیزهای زیادی استفاده کرد، از جمله مردم، سنتها و جادو که از عناصر مهم این فیلم سینمایی هستند.
از لحظه شروع فیلم، خانواده مادریگال، در مرکز صحنه قرار میگیرد، به راحتی میتوان تحت تأثیر تعداد زیادی از نامها و قدرتهایی که در هر لحظه توصیف میشوند قرار گرفت و در آنها غرق شد. آهنگ تند میرابل در دقایق ابتدایی فیلم مقداری گیجکننده است اما راهنمای بسیار خوبی برای شناخت اولیه این خانواده است.
داستان Encanto
ماجرای انیمیشن Encanto در کوههای کلمبیا اتفاق میافتد و حول محور یک دختر نوجوان میچرخد که تلاش میکند جایگاه خودش را در میان خانواده و روستایی که در آن زندگی میکند، پیدا کند.
میرابل در یک روستای سحرآمیز و در میان خانوادهای زندگی میکند که هرکدام از اعضای آن نیروی جادویی منحصربهفردی دارند. اجداد این خانواده در سالیان گذشته و پس از جان سالم بهدربردن از یک فاجعه، قدرتهای ویژهای دریافت کرده بودند و سرزمینی جادویی به آنان هدیه داده شد.
نسل کنونی آنها، همراه با یکدیگر در یک خانه سحرآمیز زندگی میکنند، هر عضو خانواده پس از رسیدن به ۵ سالگی، قدرت ویژهای دریافت می کند و گستره توانایی های آنان اشکال متفاوتی من جمله کنترل آبوهوا، تغییر شکل، قدرت بدنی بالا، صحبت با حیوانات و… را در بر میگیرد.
با تمام این تفاسیر، میرابل که برخلاف سایر اعضای خانوادهاش موفق به دریافت هیچ نیروی خارقالعادهای نشده، تمام تلاشش را به کار میگیرد تا ثابت کند که به این خانواده جادویی تعلق دارد.
بعد از سالها و پس از ناتوانی میرابل در گرفتن قدرت جادویی که موجب ناامیدی اعضای خانواده شده بود، حال نوبت عضوی دیگری از خانواده مادریگال یعنی آنتونیو (Antonio) بود که پس از رسیدن به سن پنجسالگی قدرت جادوییاش را دریافت کند و چون گرفتن این هدیه جادویی افتخار بزرگی به شمار میآید، تمام روستا در این مراسم حضور دارند.
شکست میرابل در گرفتن قدرت جادویی همچنان در ذهن دهکده، خانواده، و بهخصوص آلما، مادربزرگ میرابل پررنگ است و در مورد مراسم هدیه آنتونیو حرف و حدیث زیادی وجود دارد چرا که این بار باید مراسم بهخوبی پیش برود و آنتونیو هدیهاش را دریافت کند تا به مردم شهر اطمینان دهند که جادو هنوز قوی است.
در همان روزی که بنا بود روز فرخندهای باشد، میرابل متوجه ترکهایی در خانه جادوییشان میشود، شمع قدرت جادویی اعضای خانواده کم سو میشود و اکنون همه چیز به میرابل بستگی دارد تا بتواند خانه و خانوادهاش را نجات دهد.
میرابل برای کمک به اعضای خانوادهاش شروع به جمعآوری اطلاعات میکند و در این میان به جستجوی عموی ولگردش برونو (Bruno) نیز میپردازد، کسی که سالها پیش بهخاطر پیشگوییهای شومش از خانواده تبعید شده بود؛ میرابل خود را در مقابل پیشگویی ای در مورد آینده جادوی خانوادهاش میبیند و بهسوی ماجراجویی ای قدم میگذارد تا دریابد که چگونه میتواند جلوی اتفاقات بد پیش رو را بگیرد.
ریشههای کلمبیایی
همانند انیمیشن “کوکو” ساخته پیکسار که به مکزیک و فرهنگش ادای احترام کرد، Encanto نیز به ریشههای کلمبیایی خودش وفادار مانده.
از بهرهگیری ازگلها و حیوانات خاص آن منطقه گرفته تا استفاده از آهنگهایی که موسیقی فولکلور کشور مربوطه را در خود جای دادهاند، همگی یک پیشرفت جالب را در سیر روایتهای دیزنی و پیکسار نمایان میکنند که آنها را وارد مرحله تور جهانی داستانسرایی میکند.
سازندگان Encanto دیزنی در مورد تلفیق فولکلور ماورایی با پویایی مشترک خانواده و فرهنگ کلمبیایی سخن میگویند؛ میل به روایت یک داستان درباره دیدگاههای مختلف یک خانواده، یکی از عواملی بود که فیلمسازان را وادار کرد تا Encanto را در کلمبیا، کشوری در آمریکای جنوبی با ریشههای فرهنگی عمیق بومی، اروپایی و آفریقایی بسازند.
کلمبیا همچنین دارای یک سنت غنی از رئالیسم جادویی است و جایی است که جادو بهعنوان جنبهای از واقعیت زندگی روزمره به شمار میرود. در Encanto تعامل قوی بافرهنگ لاتین و احترام به آن در تمام ابعاد آن وجود دارد.
رنگ پوست اعضای خانواده مادریگال از روشن به تیرهتر و بافت موهای آنها از صاف تا فرفری را نیز در بر میگیرد که این ویژگی خود نیز مقدمهای برای بیان هدف اصلی داستان که پذیرش خود واقعی است، میباشد.
خانواده و خود واقعی
با شنیدن واژه خانواده چه احساسی به سراغتان میآید؟ ممکن است احساس عشق شما را در بربگیرد، شاید احساس خشم، شادی و یا حتی اضطراب را تجربه بکنید و ممکن است که تمام این احساسها درآنواحد به سراغتان بیایند، اما بخش مهم ماجرا این است که همراه با تمام این احساسها، خود را متعلق به خانواده میدانید.
واژههایی که از آنها صحبت به میان آوردیم تنها بخش کوچکی از مکنونات قلبی شخصیت اصلی داستان، یعنی میرابل است. همه اعضای خانواده قدرت منحصربهفرد خود را دارند، جز او و این ریشه درگیری قهرمان داستان است.
درحالیکه Encanto سرشار از رئالیسم جادویی مسحورکننده است، هسته اصلی داستان را خانواده تشکیل میدهد. فیلمهای انیمیشن اخیر دیزنی الگوی نسبتاً واضحی را به نمایش درآوردهاند و محور اصلی داستانها را بهجای عشق رمانتیک بر مبنای عشق در فضای خانواده پایهگذاری کردهاند.
انیمیشن Moana (موانا) در سال ۲۰۱۳ را میتوان شروع این روند دانست و انیمیشن Froozen (یخ زده) که در سال ۲۰۱۶ پخش شد محبت خواهرانه میان السا و آنا را به تصویر میکشید. انیمیشن Encanto را نیز میتوان ادامه دهنده راه انیمیشن های پیش از خودش در تبیین جایگاه خانواده دانست.
درگیری اولیه در فیلم این است که جادوی خانواده در حال مرگ است و شمع جادو در خطر خاموش شدن قرار دارد، اما منشأ همه اینها درگیری درون خانواده است. بخش قابلتوجهی از فیلم صرف کاوش در روابط خانواده مادریگالها میشود و بیشتر درگیریها بر نزاعهای بینفردی و ناامنیهای درون خانواده متمرکز است.
همانطور که فیلم پیشرفت میکند، هر یک از مادریگالها سطوحی از ویژگیهای منفی را در مورد قدرتهای خود نشان میدهند. اختلافات بینفردی بین مادریگالها آنقدر زیاد است که خانواده در خطر فروپاشی قرار میگیرد و با فروپاشی پویایی خانواده، قدرت شمع جادویی نیز کاهش مییابد.
در اوج فیلم، شمع خاموش میشود و جادو میمیرد. تنها با بازبینی منشأ جادو و کنار آمدن با آسیب ناشی از آن، جادو بازمیگردد. میرابل در پایان داستان سرانجام به این واقعیت پی میبرد که برای خاص بودن نیاز نیست که قدرت ویژهای داشته باشد؛
این فیلم از فردیت تجلیل میکند و همچنین تاکید میکند که این استعداد یا قدرت نیست که کسی را خاص میکند بلکه قلب و شخصیت اوست که باعث میشود بدرخشد.
پ.ن صدای حوزه: گویا کمپانی های غربی بعد از جا انداختن و حتی تقدیس عشق رمانتیک متوجه آثار زیانبار آن در سطح خانواده ها و سرخوردگی های مستمر جوانانش شده است ولذا گاه به عشق فطری و غیر رمانتیک و غیرجنسی هم سری می زنند. برخی متفکرین غربی بارها نسبت به خطرات ترویج عشق رمانتیک هشدار داده اند و آنرا عامل رواج کمال طلبی بریده از واقعیت و حتی آنتی رئال و نتیجتا افسردگی فراگیر دانسته اند.
بیشتر بخوانید: