به گزارش صدای حوزه، نظریه “دست نامرئی” invisible hand، اولین بار توسط آدام اسمیت، پدر اقتصاد سرمایهداری نوین(اقتصاد لیبرال بازار آزاد) در قرن ۱۷ ارائه شده. وی معتقد است دولت باید بطور کامل دست از تصدیگری و نظارت و تنظیم بازار بکشد. خود بازار بطور خودکار، به تعادل قیمتها میرسد. این کار توسط یک دست نامرئی صورت میگیرد!
براستی چرا کارکرد این تئوری را بهویژه در شرایط کنونی حاکمیت لیبرالها بر دولت نمیبینیم؟ آدام اسمیت، مبتنی بر یک سری فروض غیرواقعی نظریهاش را اینطور مطرح کرد که دست نامرئی بازار میتواند همه فرایندهای اقتصادی را به شکل ایدهآل تنظیم کند و با کنار هم قرار دادن عوامل مختلف مثل نهادهای تولید، نیروی کار و سرمایه و امثال آن باعث این میشود رفاه عمومی اتفاق بیفتد.
این نظریه آدام اسمیت از پایه مشکل دارد چون فرض رقابت کامل که آدام اسمیت مطرح میکند هرگز در عالم واقع قابل تحقق نیست. خاصه با دولت فعلی که اساساً رقابتی در کار و بین کارآفرینها و بین تولیدکنندهها نیست. در این فرض باید تعداد تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بینهایت و اطلاعات کامل برقرار باشد. یعنی همه افراد از وضعیت فعلی و آینده خودشان و کل اقتصاد و رفتارهای دیگران اطلاع داشته باشند که هرگز این اتفاق نمیافتد و بحث هزینه صفر در ورود و خروج به بازار از طرف تولیدکنندگان در عالم واقع هرگز اینگونه نیست.
گروهبانها کنار بروند که نوبت ژنرالهاست!
دولتهای غربی بعد از یک دوره چندساله که به روش اسمیت عمل کردند با بحرانهای عمیق اقتصادی روبرو شده و سپس با توصیههای “کینز” شان نظارت و دخالت برای دولت قائل شدند و … .
لیبرالهای ایرانی که نه واقعاً لیبرال هستند نه عرق و غیرت ایرانی دارند، نه تنها شان نظارت و مدیریت برای دولت قائل نیستند بلکه دولت را زمینه و فرصتی برای تامین منافع خصوصی و شخصی خود و خانواده و باند و جناح میدانند. حاصل این نگاه و باور را بعد از ۷ سال دولت حسن روحانی داریم میبینیم…
زنگنه سال ۹۲ که مجدداً برای n امین بار وزیر نفت شد گفته بود گروهبانها کنار بروند که نوبت ژنرالهاست! حالا نتیجه کار این ژنرالهای در برابر چشمان یک ملت است و بدون کوچکترین ابا و حیا، میگوید قیمتها دست خداست!
این همان سیاست بنی امیه است که ظلم خود را تقدیر خدا مینامیدند. معاویه میگفت که اینکه به شما ظلم میشود نتیجه تقدیر الهی است.