به گزارش صدای حوزه، حجت الاسلام محسن رضایی، طی یادداشتی به تاثیر بیانات رهبر انقلاب در رابطه با میرزای نائینی پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
برخی اندیشهها و نظریههای سیاسی – اجتماعی فقها هر چند در زمان آنان مطرح شدهاند و تا حدودی مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند اما به دلایلی نمیتوان آنها را «نظریه نهایی» برخاسته از مبانی این فقها دانست.
برخی از این عوامل را میتوان اینچنین برشمرد:
۱٫ گاه یک نظریه و اندیشه سیاسی- اجتماعی که مطرح میشود هنوز در ابتدای راه است لذا پختگی و جامعیت لازم را پیدا نکرده و فرصت نهایی شدن آن توسط فقیه فراهم نشده است.
۲٫ گاهی یک نظریه در زمان تسلط حکام جور و متناسب با شرایط «اضطرار» و «تقیه» توسط فقیه مطرح شده لذا اساسا ناظر به شرایط «تاسیس و استقرار حکومت اسلامی» نبوده بنابراین چنین نظریهای در دوران حکومت اسلامی حتما باید ارتقاء یابد و اگر خود آن فقیه نیز در این دوران بود، قطعا اندیشه سیاسی – اجتماعی خود را متناسب با شرایط جدید، به روز میکرد.
۳٫ برخی اوقات نیز حوادث سیاسی و اجتماعی، بعضی از نظریههای فقیهان را دستخوش تغییر میکند به این معنا که آن نظریه ناظر به آن حوادث تغییر جهت میدهد و لذا نمیتوان آن را به صورت مطلق، اندیشه سیاسی آن فقیه تلقی کرد.
فقهای متعددی در طول تاریخ با چنین مسائلی مواجه بودند به خصوص در زمانه مرحوم میرزای نائینی برخی از این زمینهها و عوامل پر رنگ بود که مهمترین آنها «وجود حکومت استبدادی» و «حوادث مشروطه» بود که همه چیز را از جمله اندیشه سیاسی ایشان پیرامون حکومت و حاکمیت را تحتالشعاع قرار داد.
برخی روشنفکران و غربگرایان با علم به این موضوع و بدون در نظر گرفتن این شرایط و عوامل، با نقل دیدگاهها و نظریههای این فقیه برجسته، و با تحمیل نظرات خود بر اندیشه سیاسی ایشان، لوازمی را بر آن مترتب کردند که به هیچ وجه مورد نظر و رضایت این فقیه نیست.
کثرت بیان این لوزام نادرست و روایت تحریفشده توسط این افراد و همچنین کمتوجهی برخی علما و نخبگان به این روایتگری ناصواب، موجب شد که متاسفانه «روایت روشنفکری و مُدرن» تا حدودی تبدیل به روایت غالب در رابطه با مرحوم نائینی شود در حالی که اساسا نوعی «توافق بر کذب و تحریف» از سوی غربگرایان در این زمینه وجود داشت.
در علوم عقلی یکی از «بدیهیات» را، قضایا و گزارههای «متواتر» دانستهاند به این معنا که اگر افراد فراوانی نسبت به یک موضوع، خبری را نقل کردند معمولا از نقل آنان به دلیل کثرت نقل، برای انسان علم و یقین نسبت به آن موضوع ایجاد میشود. البته این تواتر یک شرط اساسی و مهم دارد و آن اینکه این افراد «توافق بر کذب» نداشته باشند. در رابطه با مرحوم نائینی دقیقا این توافق بر کذب صورت گرفت و اندیشه سیاسی ایشان مورد تحریف عامدانه قرار گرفت.
در طول این سالها هر چند برخی از علما و فضلا تلاش داشتند از شخصیت و اندیشه سیاسی نائینی دفاع کنند و تحریفات غربگرایان را برملا سازند لکن در این رابطه توفیق چندانی نیافتند اما سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با «دستاندرکاران برگزاری گردهمایی بینالمللی بزرگداشت میرزای نائینی»، کلا ورق را برگرداند. سخنان ایشان مانند دم مسیحایی، موجب احیاء مرحوم نائینی شد.
تبیین صحیح اندیشه سیاسی – اجتماعی این فقیه نامدار، بیان ابعاد مختلف شخصیت ایشان، اشاره دقیق به وضعیت و شرایط زمان این عالم، هماهنگی نظریه مرحوم نائینی با ولایت فقیه و نظام اسلامی و … از جمله مواردی بود که رهبری با دقت هر چه تمام مطرح کردند که موجب ناکام ماندن پروژه غربگرایان در مصادره مرحوم نائینی بود.
رهبر معظم انقلاب مانند همیشه در این رابطه نیز افکار و اندیشهها را راهبری و هدایت کردند به گونهای که بعد از سخنان ایشان، موج تقریر و تبیین نظریه و اندیشه سیاسی مرحوم نائینی توسط علما، اساتید و فضلای حوزه و برخی نخبگان به راه افتاد و همچنان ادامه دارد که نتیجه آن بازشناسی دقیق شخصیت و نظرات میرزای نائینی است. این اتفاق مبارک لوازم متعددی نیز دارد که یکی از آنها به حاشیه رفتن جریان روشنفکری بعد از چندین سال تحریف این عالم بزرگ است.























