به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام علی صالحی، طلبه درس خارج و دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث طی یادداشتی به بررسی دوگانهی ساختگی نظام اسلامی و دینداری و شیوههای جذب جریان مذهبی از سوی دشمن پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
دوگانهی ساختگی نظام اسلامی و دینداری
بافت دینی و اجتماعی جامعه ایران از صدر اسلام تاکنون به گونهای است که نمیتوان شاکله دینی آن را نادیده گرفت.
انقلاب اسلامی ایران محصول مطالبه عمومی مردم برای حاکمیت دین و مذهب است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، جریان مذهبی کشور تقویت شده و از دیگر سو این جریان توانسته از آرمانهای اصیل انقلاب در برابر هجمههای دشمن دفاع کند.
طبیعی است که دشمن به دنبال ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی است و قطعا برای تحقق اهداف خود، پیاده نظام و مهرههای فراوانی در لایههای مختلف جامعه دارد؛ اما سعی میکند با جذب جریان مذهبی دایره نفوذ خود را گسترش داده و با آنتی تز انقلاب به حیات انقلاب اسلامی پایان دهد، زیرا به خوبی میداند جریان مذهبی مانع اصلی پیشبرد برنامههای خود در کشور است؛ البته جذب جریان مذهبی، کاری بسیار دشوار و شیوههای ظریف و پیچیده خود را میطلبد.
دفاع از مذهب برای تخریب اصل مذهب
اصلیترین شیوه جذب، برخورد نرمگونه در برابر جریانهایی است که دفاع از مذهب برای تخریب اصل مذهب به کار میگیرند. دشمن دوگانه نظام و مذهب را ترویج میکند و تفسیر التقاطی از اسلام و مذهب ارائه میدهد و جنبههای فردی و عبادی اسلام را پر رنگتر از عرصههای سیاسی و اجتماعی نشان میدهد.
همچنین به جریان مذهبی القا میکند که بقای اسلام هیچ ارتباطی به نظام جمهوری اسلامی ندارد؛ زیرا در طول تاریخ، اسلام با وجود حکام جور توانسته سرزندهتر از دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی به حیات خود ادامه دهد. پذیرش این تحلیل خطرناک، در جریان مذهبی کم و بیش دیده میشود.
این دیدگاه، حیات اسلام را نه در وجود ساختار نظامند مقتدر بلکه در فاصلهگرفتن از سیاست و بسندگی به برخی مناسک دینی میبیند. این دیدگاه همچنین تأکید دارد پیشرفتهای اقتصادی کشورهای اسلامی مانند مالزی و برخی کشورهای همسایه در سایه گلاویزنشدن با قدرتهای بزرگ و دور ساختن دین از دنیای سیاست است.
ارائهی چهرهای جذاب از جبهه باطل
دومین شیوه جذب، ارائهی چهرهای جذاب از جبهه باطل است. این شیوه به وسیله رسانه که قویترین ابزار تربیت در عصر جدید است، شکل میگیرد.
دشمن با چالش فقر گفتمان منطقی و فطری روبهرو است و برای جبران این نقص ذاتی، مجبور است برای جذب جریان مذهبی کشور تغییر چهره دهد و بخشی از حق را با باطل بیامیزد و با شعارهای جذاب عرض اندام کند تا حقیقت بر مخاطب مشتبه شود، در این نقطه از اغواگری، بسیاری در فهم حقیقت آشفته و مردد میشوند و نمی توانند حق و باطل را از یکدیگر تشخیص دهند.
شعار زن، زندگی و آزادی یک شعار دینی و انسانی است که دشمن آن را برای خود مصادره کرده است. البته دشمن با این شعار به دنبال ضربهزدن به پایههای عقیدتی و ارزشی و رفتاری جامعه دینی است. دشمن از زن دم میزند؛ اما می خواهد هویت زن مسلمان را نابود کند و از زندگی دم می زند اما می خواهد جامعه اسلامی را به کام مرگ بکشاند و از آزادی دم میزند؛ اما میخواهد اسیر بگیرد و سلطه شیطان را در کشور گسترش دهد.
امروز بخش کوچکی از جامعه مذهبی کشور تحت تاثیر رسانه جبهه باطل قرار گرفته و حرفهای دشمنان را تکرار میکنند و مدعیاند که تفکر مبارزه با استکبار جهانی یک تفکر پوسیده و ناکارآمد است. البته اقناع این گروه، کاری بسیار سخت و گاهی محال به نظر میرسد. اصل را از فرع تشخیص نمیدهند و به تبعات آنچه میگویند نمیاندیشند. نه ضرورت زمانه میفهمند و نه مصلحت جهان اسلام را درک میکنند. جایی که باید اطاعت کنند، سرپیچی میکنند و جایی که باید بر سر دشمن بکوبند، سکوت میکنند یا علیه نظام موضع میگیرند.
نفوذ در ارکان و تشکیلات انقلابی
سومین شیوه جذب، نفوذ در ارکان و تشکیلات انقلابی است؛ زیرا دشمن با لباس خودی و نفوذ در مراکز حساس تربیتی و دیگر نهادهای فرهنگی برای کادرسازی و نفوذ هدفمند کادرسازی میکند و جریان مذهبی را دو قطبی و در نتیجه تضعیف کند.
رهبر انقلاب درباره خطر نفوذ در تشکیلات مذهبی هشدار می دهد:«گاهی آدمی فاسد و ناباب لباس عوضی میپوشد و خودش را در مجموعهای جا میکند. این آدم میتواند در کسوت روحانی و بسیجی و… در بیاید.»
به نظر می رسد بهترین راهکار برای خنثیسازی شیوههای پیچیده دشمنان برای جذب جریان مذهبی، الگوی جهاد تبیین است و جبهه انقلابی باید بتواند جبهه باطل را رسوا کند و چهره حقیقی دشمن را به همگان نشان دهد؛ از این رو رهبر انقلاب توجه دستگاههای فرهنگی، رسانهای و عناصر هنری در تبیین حقایق تاریخ و جنایتهای دشمنان برای جوانان را یک ضرورت و تکلیفی مهم میخواند.
بیشتر بخوانید: