به گزارش خبرنگار صدای حوزه، بعد از سال ۲۰۰۰ و همزمان با ورود سیاستهای راهبردی آمریکا به دور تازهای از سلطهگری، هالیوود به عنوان ابزار قدرتمند رسانهای سلطهگران، فعالیت خود را با این سیاستها هماهنگ کرده است.
یکی از راهکارهای ناظر به این تغییرات راهبردی، افزایش روز افزون فیلمها با داستانهای «ابرقهرمانی»ست؛ فیلمهای پر زرق و برق، پر هزینه و پُر ستارهای که با داستانهای به هم تنیده و دنبالهدار، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است.
استدیوی مارول (Marvel Studios)، زیر مجموعه شرکت بزرگ ماروِل (Marvel Entertainment) یک استودیویِ فیلم و سریالسازی آمریکاییست که در سال ۲۰۰۹ این استدیو به همراه کل مجموعه مارول توسط والت دیزنی (The Walt Disney Company) خریداری شد.
در سالهای اخیر، تقریبا همه مجموعههای سینمایی پرطرفدار با موضوع ابرقهرمانی، دستپخت این استدیو بوده است، از جمله؛ مرد آهنی، هالک، ثور، کاپیتان امریکا، مرد مورچهای، مرد عنکبوتی و در نهایت سری «انتقامجویان» (Avengers) که ترکیبی از حضور اکثر چهرههای ابرقهرمانی در یک فیلم است.
نکته مشترک در داستان اغلب این فیلمها، یک پیام فرامتنِ کاملا سیاسیست! موضوع را در تطبیق با یکی از آخرین تولیدات ماروِل بررسی میکنیم.
جدیدترین مرد عنکبوتی!
«مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» در ژانر ابرقهرمانی و بر پایه کارکتر مرد عنکبوتیست که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این فیلم دنبالهٔ «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (۲۰۱۷)» و «مرد عنکبوتی: دور از خانه (۲۰۱۹)» است. این فیلم بیش از ۱٫۸ میلیارد دلار در سراسر جهان فروخت و به پرفروشترین فیلم ۲۰۲۱ تبدیل شد؛ همچنین در نود و چهارمین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت جایزه بهترین جلوههای تصویری شدهاست.
در فیلم، رسانهها، دولت و عامه مردم علیه مرد عنکبوتی شده و کارهای او را مخرب میدانند و جنبشهایی علیه فعالیت مرد عنکبوتی که اکنون هویتش فاش شده به راه افتاده است.
پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) به دلیل مشکلاتی که برای خانواده و اطرافیانش پیش آمده، تلاش میکند با کمک دکتر استرینج (دیگر شخصیت ابر قهرمانی)، کسی دیگر یادش نیاید که هویت او چیست؛ و به این وسیله با ایثار و خودگذشتگی میکوشد از خانواده و اطرافیانش محافظت میکند. اما به دلایلی، جادو به هم میریزد و با بازشدن ناگهانی «مولتیورس»، پای شخصیتهای مثبت و منفی داستان مرد عنکبوتی (در سریهای قبل و با بازی بازیگران دیگر) به این دنیا باز شود. (گویی از دنیای موازی دیگری پا به این جهان گذاشتند)
حال دکتر استرینج در تلاش برای نابودی شخصیتهای منفی و مخرب جدیدالورود هست اما مرد عنکبوتی، راضی به کشته شدن آنها نمیشود و میکوشد با تکنولوژی پیشرفتهای که در اختیار دارد، آنها را از خباثتی که دچار شدهاند نجات دهد. در نهایت با تخریبِ بسیار شهر و کشته شدن عمه مرد عنکبوتی (سرپرست وی) عملیات بهبود شخصیتهای منفی داستان به اتمام رسیده و هر یک از افراد به دنیای خود باز میگردند.
چند برداشت و یک پیام
برداشت اول؛ هرچند مخاطب میداند که مرد عنکبوتی خالصانه برای نجات جان انسانها با دیگر موجودات خبیث مبارزه کرده و طبیعت مبارزه دو موجود با قدرتهای ماورائی، تخریب، ویرانی و کشته شدن برخی انسانهاست اما در فیلم، عموم مردم و رسانهها مرد عنکبوتی را به دلیل همین خرابیها مقصر میدانند و در نهایت وی به چهرهای منفور تبدیل شده است.
برداشت دوم؛ مرد عنکبوتی، به افراطیترین شکل ممکن انسان دوست است! و دلسوزی ویژهای برای افراد خبیثی که قبلا در حین شرارت و آدمکشی مردهاند دارد. اصلا گره داستان و در ادامه جنگ سهمگینی که در شهر رخ میدهد و بخشی از شهر را ویران میکند، به همین دلیل است که فیل مرد عنکبوتی یاد هندوستان انسان دوستی میکند و تلاش دارد با تکنولوژی پیشرفتهای که در اختیار دارد این افراد را به انسانهای خوب و بیآزاری تبدیل کند.
برداشت سوم؛ ایثار مرد عنکبوتی به شکل عجیبی ستودنیست؛ در سکانسی که وی در حین عملیاتش برای نجات افراد بد تلاش میکند و در نهایت داغدار عمه خود شده، غیض و عصبانیت وجود او را فراگرفته اما کارکترهای دیگر وی را دلداری داده و او مجددا در نقش یک منجی ظاهر میشود و بالاخره، ایثارِ بزرگ خود را محقق میکند. او قید خانواده، دوستان و هر کسی که وی را میشناخته میزند و به کمک دکتر استرینج، حافظه همه را نسبت به هویت واقعیاش پاک میکند.
یک پیام فرامتن آمریکایی!
در تعریف «فرامتن» گفتهاند: پیامی که در لایههای زیرین اثر بوده و اشاره مستقیمی به آن نمیشود، بلکه با تحلیل متن، زیر متن و دیگر مولفههای دنیای واقعی به دست میآید.
در برداشتهای سهگانه بالا ، اگر به جای مرد عنکبوتی اسم «امریکا» را بگذاریم به پیام فرامتن مورد نظر دست یافتیم! مرد عنکبوتی یا بهتر بگوییم «ایالات متحده» قهرمانیست که خالصانه در نقش منجی کشورش و جهان ظاهر میشود و متأسفانه (!) مردم درک نمیکنند که این ابرقهرمانی هزینههایی داشته و باعث خرابی میشود. به همین دلیل است که منفور شده و کسی دوستش ندارد. با اینحال قهرمان (همان امریکا) به کار خود ادامه داده و با دلسوزی بسیاری که دارد سعی میکند دنیای بهتری بسازد.
در نهایت با اینکه هزینههای زیادی داده، (از جمله از دست دادن عمه خود) ایثار بزرگ دیگری میکند و همه او را فراموش میکنند و باز در زیرپوست شهر، با دیوصفتان مبارزه میکند.
در فیلم، یکی از اصلیترین رسانههای منتقد مرد عنکبوتی جملاتی آشنا برای نقد مرد عنکبوتی به کار میبرد، او میگوید: “مرد عنکبوتی هرجا پا میگذارد خرابی به بار میآورد” دقیقا مشابه جملاتی که نخبگان جوامع، علیه آمریکا استفاده میکنند.
ابر قهرمانان مظلوم
موضوع درک نکردن عامه مردم، از لوازم ناگزیر ابرقهرمانی (از جمله خرابی و مرگ انسانها) در داستانهای هالیوودی، یک مساله پر تکرار و همیشگیست؛ به مخاطب القاء میشود نجات جهان و ابرقدرت بودن، لوازمی دارد که چارهای از آن نیست و قهرمانان و ابرقدرتان وجود دارند که این نفرت عمومی علیه خود را میخرند و هزینههای حیثیتی، خانوادگی، جانی و … میدهند و در نهایت انساندوستی، باز به وظیفه خطیر «ابرقهرمانی» ادامه میدهند!
یک نکته
سینما برای سرگرمیست! قرار نیست فیلمها را با مقالههای علمی اشتباه بگیریم یا با گارد بسته خود، دیگران را از دیدن فیلم و سریال منع کنیم؛ بلکه لازم است نسبت به پیامهایی که فیلم و سریالها به ما منتقل میکنند آگاهی داشته باشیم تا کمترین آسیب را دریافت کرده و از پشت پرده سیاستگذاران سینمایی مطلع باشیم.
اساتید سوادرسانه پیشنهاد میکنند، فیلم و سریال را در جمع خانواده مشاهده کنیم و در حین لذت بردن از اوقاتی که باهم میگذرانیم، راجع به تحلیل آن و پیامهای فرامتنی فیلم با خانواده گفتوگو کنیم.