یه گزارش خبرنگار صدای حوزه، پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته به میزبانی تهران از نهم تا دوازدهم بهمن ماه برگزار شد، نمایشگاه در چند سالن و با فضایی مناسب و گسترده با حضور شهرستانها و مراکز استانها و غرفههایی به صورت گروهی متعلق به هر استان برپا شده است، شهرداریها، ادارات کل میراث فرهنگی استانها، شرکتها و مؤسسات خصوصی فعال در حوزه گردشگری و هتلها از جمله مجموعههایی هستند که غرفههای خود را در نمایشگاه دایر کرده و داشتههای خود در عرصه گردشگری و صنایع وابسته نظیر صنایع دستی و امکانات اقامتی را ارائه دادهاند.
اگرچه نمایشگاهی بزرگ با امکانات نسبتا خوب و مخاطب زیاد برپا شده است و جای تقدیر دارد که شهرهای کوچک تا کلانشهرها در فرصتی نسبتا برابر و در کنار هم بتوانند داشتههای خود در عرصه گردشگری را به اشتراک گذاشته و خود را به خوبی به جامعه هدف و مخاطبین معرفی کنند، اما سؤال مهمی که باید نمایشگاه و مسؤولان آن پاسخ بدهند این است که ماهیت و هویت گردشگری چیست و آیا صرفاً باید نگاه ما به گردشگری به عنوان یک صنعت پولساز و کسب درآمد از طریق جذب گردشگر باشد یا گردشگری و صنعتی که در این عرصه شکل گرفته است اهداف تمدنی و فرهنگی را هم دنبال میکند؟
جای خالی مبانی فرهنگی در نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران
قطعاً برکسی پوشیده نیست که عرصه گردشگری در درجه اول یک عرصه فرهنگی و ترویج گفتمانهای خرد و کلان اقوام و تمدنها است و پس از آن یک عرصه و صنعت برای درآمدزایی و توسعه اقتصادی است و اساساً نگاه صرفاً به این عرصه ناصواب و زیانآور است و نه تنها به مرور باعث تخریب بسترهای گردشگری خواهد شد بلکه ضدفرهنگهایی را پدید خواهد آورد که ضمن هضم کردن فرهنگ و آداب اقوام و بلاد رفته رفته گفتمانهای هویتی عرصه گردشگری را فلج خواهد کرد و امکان صدور فرهنگ و گفتمانها از طریق گردشگری در چنین شرایطی مقدور نیست.
اینکه نمایشگاه بین المللی گردشگری به میزبانی پایتخت جمهوری اسلامی برپا شود و بازدیدکنندگان داخلی و خارجی در آن حاضر بشوند اما خبری از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی نباشد و تنها بانوانی را ببینند که به بهانه لباس محلی پوشیدن حجاب ندارند و با خانمهای غرفهداری مواجه بشوند که با بدترین نوع پوشش و غلیظ ترین میزان آرایش به عنوان جاذبه برای غرفههای شهرها و مجموعههای اقتصادی به کار گرفته شدهاند یا در گوشه گوشه نمایشگاه خانمهایی بدون حجاب و بیرون نمایشگاه خانمهای سیگار بدست را مشاهده کنند یعنی ما نمایشگاهی تحت عنوان گردشگری بدون پیوست فرهنگی و بدون نگاه تمدنی و پایبندی به حداقلهای شرع و قانون برپا کردهایم که گردشگری را صرفا امری تجاری و پولساز تلقی می کند و سیاست درهای باز را دنبال کرده و برای دست اندرکاران آن تفاوتی بین جمهوری اسلامی یا یک حاکمیت لیبرال وجود ندارد بلکه در هر صورت میخواهند با استفاده ابزاری از زنان و ترویج بی غیرتی و بی حیایی هتلها و بومگردیها و فروشگاههای شهرهای مختلف و برندهای لاکچری را از مشتریان پر کنند.
از نکات قابل تأمل این نمایشگاه خلأ گردشگری حوزه سلامت و عدم استقبال فعالان و نام و نشانهای بزرگ گردشگری حوزه سلامت از نمایشگاه بین المللی گردشگری و صنایع وابسته است همچنین در شرایطی که گردشگری مذهبی در جهان اسلام جایگاهی ویژه و مهم و اثرگذار دارد در این حوزه نیز هیچ غرفهای در نمایشگاه به چشم نمیخورد و هیچ مجموعه مذهبی و بقاع متبرکه و اماکن فرهنگی مذهبی مختلف کشور که ظرفیتهای ویژه و گستردهای در خصوص گردشگری مذهبی دارند در این نمایشگاه حضور نداشتند و جای سؤال است که چرا سازمان اوقاف و امور خیریه کشور در این زمینه اقدام مؤثری انجام نداده است.
بی توجهی مسؤولان نسبت به شرایط نامناسب نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران
اما در این بین موضوعی که بسیار مهم است درد بی دردی مسؤولان نسبت به انحراف و انحطاط عرصه گردشگری کشور است، جای تعجب است که نه حراست نمایشگاه نه هیچ مسؤول دیگری و نه حتی وزرایی نظیر دکتر احمد وحیدی وزیر کشور و دکتر عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که در نمایشگاه به همراه معاونین خود حاضر شدند هیچ واکنشی نسبت به اوضاع نابسمان پوششی و شرایط ناهنجار فرهنگی این نمایشگاه نداشتند و اصلا در گفتهها و موضع گیریهای هیچکدام فرهنگ به صورت جدی جایگاهی در حوزه گردشگری نداشت.
یکی از مسائل منفی و خطرناک پانزدهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران تحریف فرهنگهای بومی است، مردم روستاها و اقوام ما مشهور به عفت، غیرت، دینداری و حیا هستند و اینکه در نمایشگاه گردشگری به بهانه لباس محلی پوشیدن حجاب و حیا و عفت فرو ریخته و عملا استفاده ابزاری از بانوان در راستای جذب گردشگر صورت بگیرد و به عنوان یک جاذبه گردشگری ارائه بشوند تا مردان و پسران با آنها عکس یادگاری بگیرند یک تحریف و انحراف جدی در فرهنگ اقوام کشور پدید خواهد آمد که میتواند مخرب باشد.
شاید وقت آن رسیده است که نهادهایی نظیر حوزه علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر نهادهای دینی توصیف و تبیین صحیحی از مسأله گردشگری در جهان اسلام و به ویژه در جمهوری برای مسؤولان و دولتمردان ارائه بدهند و برای عموم مردم به ویژه بانوان تبیین بشود که زن در فرهنگ اسلامی ایرانی جایگاهی فراتر از یک حربه برای جذب مشتری و یک جاذبه گردشگری دارد و اینکه به تقلید از کشورهایی نظیر تایلند و ترکیه با استفاده از ابزارهای جنسیتی و سکسیستی تلاش کنیم به سمت توسعه گردشگری برویم هیچ سنخیت و ارتباطی با نظام مقدس اسلامی و جمهوری اسلامی ندارد و لازم است وزارتخانههای مربوطه و دستگاهی ذی ربط الگوها و چارچوبهای منطقی و دقیقی برای نمایشگاهها و برای فعالیت های حوزه گردشگری ترسیم و ارائه کنند.