به گزارش صدای حوزه، مقام معظم رهبری در دیدار روز گذشته پرستاران و کادر درمان که به مناسب روز پرستار برگزار شد، از روایت نشدن حادثه تسخیر لانه جاسوسی گلایه کردند و فرمودند: «شما اگر حادثه تسخیر لانه جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت میکند و کرده. دشمن روایت کرده؛ روایتهای دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفه جوانهای ماست.» اشاره رهبرمعظمانقلاب به روایت دروغ دشمن از لانه جاسوسی، ساخت فیلم «آرگو» است. سینمای ایران سالها پس از ساخت این فیلم هنوز نتوانسته است پاسخی به آن ارائه دهد و حقایق تسخیر لانه جاسوسی را بیان کند.
در گفتگویی با دو تن از کارشناسان سینما دلیل کمکاری سینمای ایران بررسی شده است
محمدتقی فهیم، فیلمساز و منتقد پیشکسوت در پاسخ به سؤال درباره دلایل بیتوجهی سینمای ایران به حادثه تسخیر لانه جاسوسی میگوید: «واقعیت این است که سالهاست سینمای ایران نابوده شده و امروز شاهد یک سینمای اخته و باری به هر جهت هستیم؛ سینمایی بیخاصیت که به جشنوارهها دل بسته است و آثار و روایتهایش از همان ابتدایی که فیلمنامه شکل میگیرد تا زمانی که فیلم به نمایش درمیآید، تنها هدفش حضور در جشنوارههاست.»
فهیم با تأکید بر اینکه حضور در جشنوارههای فیلم قطعاً یک فرصت است که باید از آن استفاده کرد، میافزاید: «متأسفانه در نظر فیلمسازان ما حضور در جشنوارههای خارجی نه یک فرصت بلکه به یک هدف تبدیل شده است، برای همین شاهد هستیم بسیاری از روایتهای مهم ملی مثل تسخیر لانه جاسوسی جایی در این سینما پیدا نمیکنند.»
این منتقد پیشکسوت میگوید: «ایران به دلیل موقعیت استراتژیکی که در جهان دارد، سرشار از وقایع ناگفته است که نیازمند روایت شدن در سینما هستند.»
وی با اشاره به اینکه وجه غالب سینمای ایران دولتی است و با پول بیتالمال ساخته میشد، ادامه میدهد: «جریان تولید در سینمای ایران پیش از ساخت فیلم به دنبال درآمد خود است، برای همین سینمای ایران تولیدمحور میشود. از نظر ساخت آثار سینمایی ما جزو ۱۰ کشور اول جهان هستیم، اما از آنجا که این سینما برای مخاطب کار نمیکند، از نظر حجم بیننده، ما در ردههایی پایین یعنی در رتبههای ۱۴۰ تا ۱۵۰ قرار داریم. سینمای دولتی در فارابی فقط به فکر دادن وامهای بلاعوض و کمبهره است که اکثراً نیز بخشیده میشوند و لیست فیلمهایی که با این نوع وامها ساخته میشود، نشاندهنده عمق فاجعه است.»
فهیم میگوید: «فارابی هر سال برای معرفی فیلم به اسکار، کمیتهای تشکیل میدهد و کلی جلسه برگزار میکنند و در نهایت همان فیلمی را که همه از اول میدانستند قرار است به اسکار برود، معرفی میکنند. امسال همه میدانستند شانس رفتن به اسکار برای فیلم «قهرمان» است ولی باز هم جلسات بیهوده برگزار شد، در حالی که میتوانستند بودجه کمیته را صرف دعوت از فیلمسازان کنند و به آنها ایده بدهد و بگویند که مثلاً برای تسخیر لانه جاسوسی فیلمنامه بنویسید، آیا فارابی این کار را کرده است؟ در این سالها برای کدام موضوع از فیلمنامهنویسها دعوت کردهاند که یک کار کارگاهی برای موضوعات استراتژیک انجام شود؟»
منتقد پیشکسوت سینمای ایران با انتقاد از نهادی فرهنگی ادامه میدهد: «بخشی از جریان فیلمسازی در ایران را نهادهای فرهنگی مانند حوزه هنری، بنیاد روایت فتح و سازمان تبلیغات اسلامی انجام میدهد که به دلیل ضعف مدیریت نتوانستهاند در موضوعات مهمی مثل تسخیر لانه جاسوسی وارد شوند.»
از نظر ساخت آثار سینمایی ما جزو ۱۰ کشور اول جهان هستیم، اما از آنجا که این سینما برای مخاطب کار نمیکند، از نظر حجم بیننده، ما در ردههایی پایین یعنی در رتبههای ۱۴۰ تا ۱۵۰ قرار داریم
فهیم با اشاره به اینکه بخش خصوصی توان ورود به موضوعات استراتژیک را ندارد، میگوید: «در ایران بخش خصوصی در فیلمسازی توان و بودجهای ندارد و تلاش میکند با ساخت آثار آپارتمانی و کمهزینه تولیداتش را پیش ببرد و از سوی دیگر بخش خصوصی به دلیل نگاه کاسبانهای که دارد، ساخت فیلم را صرفاً مانند سرمایهگذاری در بورس، دلار و سکه میبیند. ما مانند کشورهای دیگر در سرمایهگذاری سینما نگاه ملی نداریم، نگاه فیلمسازان ایرانی کاملاً کاسبی است و برای همین سراغ شبکه نمایش خانگی میروند که سه برابر سرمایهگذاری سود ببرند.»
وی با اشاره به فیلم «آرگو» میگوید: «ساخت این فیلم حاصل نگاه حمایتی دولت امریکا بود، اگر چه فیلم ضعیفی به شمار میرود، اما همین حمایت باعث شد اسکار بگیرد، در حالی که در مقابل رقبایش حرفی برای گفتن نداشت. «آرگو» کاملاً با حمایت دولت امریکا پیش رفت و در همه جا دیده شد و حتی همسر رئیسجمهور امریکا برای جایزه دادن به آن حاضر شد! در حالی که ما در ایران هیچ وقت چنین حمایتی را از سوی دولت ندیدهایم.»
بدون دغدغه بودن سینمای ایران
محمدرضا عباسیان، فیلمساز و دبیر اسبق جشنواره فجر، میگوید: «اولاً خداوند به مقام معظم رهبری طول عمر بدهد که از همه مدیران فرهنگی در کشور دقیقتر و دغدغهمندتر هستند و در بزنگاههای فرهنگی کاملاً به صورت نقطهزن عمل میکنند، در ثانی در حوزه فرهنگ که سینما در آن بیشترین مخاطب را دارد، در طول سالهای گذشته بسیاری از موضوعات مهم رخ داده که هیچ کار فرهنگی درباره آنها نشده که تسخیر لانه جاسوسی تنها یکی از آنهاست، حتی در موضوع متأخری مانند مدافعان حرم و حضور استراتژیک ایران در منطقه هیچ کاری انجام نشده است.»
عباسیان با انتقاد از مدیریت فرهنگی میافزاید: «تنها هنر اینها نامگذاری خیابانها به نام شهداست، در حالی که این آقایان باید در مقابل بودجهای که در اختیارشان قرار میگیرد، پاسخگو باشند»
دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر میگوید: «نهادهای فرهنگی یاد گرفتهاند برای موضوعات مختلف جشنواره برگزار کنند، در حالی که اصلاً در خصوص آن موضوع تولیدات کافی وجود ندارد! در نهایت هم برای پوشاندن کمکاریها از خانواده شهدا، مادران و همسران شهدای مدافع حرم دعوت میکنند که در افتتاحیه و اختتامیهها به عنوان زینتالمجالس شرکت کنند تا رنگ و لعاب جشنواره بیشتر شود!»
عباسیان با اشاره به اینکه در بخش دولتی سینما کمکاری در خصوص موضوعات استراتژیک زیاد است، ادامه میدهد: «وضعیت خطرناکی شده است و به نظر میرسد کسی دغدغه مسائل مهم انقلاب اسلامی در حوزه فیلمسازی ندارد! فارابی خودش را سرگرم کارهای دیگر میکند، در حالی که وظیفهاش حمایت از ساخت فیلم در حوزه مسائل استراتژیک است.»