دین شناسی جریان اصیل انقلاب اسلامی توسط شخصیت هایی چون شهید مطهری تبیین و در بین مردم رواج می یافت. این دسته از علما به دنبال زدودن خرافه از اسلام و مبارزه توأمان با استبداد و استعمار بودند. و در عین حال نگاه ایدئولوگ گرایانه به آموزه های دینی داشتند.
راه حل مشکلات جهان اسلام را بازگشت به هویت اسلامی می دانستند و در مواجهه با تمدن غرب، هم قاطعانه با نظام ارزشی و ایدئولوژی غربی برخورد می کنند و هم استفاده آگاهانه نه کورکورانه از تکنولوژی و علم آنها را مجاز می شمردند.
نگاهی به کتاب جریان شناسی فکری ایران معاصر
جناب حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «جریان شناسی فکری ایران معاصر» مجموعه های مقابل این نوع دین شناسی را به صورت زیر دسته بندی کرده است:
۱ ـ دین شناسی علم گرایانه که تلاش می کرد با رویکرد علمی میان محتوای دین شناسی و علوم طبیعی هماهنگی ایجاد کند. مهم ترین شخصیت های این گروه آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان بودند که بخش عمده از اعضای مجموعه گرایش لیبرالیستی و ملی گرایانه داشتند.
۲ ـ دین شناسی ایدئولوگ گرایانه التقاطی به نمایندگی دکتر شریعتی که با رویکرد جامعه شناختی و تاریخی به گزاره ها دین و اتفاقات اجتماعی می پرداختند. این جریان تلاش می کرد تا به معرفی مکتب اسلامی در مقابل ایدئولوژی های رایج بپردازد. البته گرایش سوسیالیستی موجب اشتباهات فکری آن ها شد.
دین شناسی ایدئولوگ ستیز؛ عصاره فکری سروش و مجتهد شبستری
۳ ـ دین شناسی ایدئولوگ ستیز با اشخاصی چون عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که رویکرد فلسفی و معرفت شناسانه به مفاهیم دینی دارند. این گروه برای دین نقش ایدئولوژیک جهت اداره زندگی دنیایی نمی دانند. نئولیبرالیست هایی که آشکارا داعیه نسبی گرایی و سکولاریسم و پلورالیسم را دارد.
۴ ـ دین شناسی تجددستیزانه به نمایندگی احمد فردید، رضاداوری و سیدحسین نصر که راه حل معضلات ایران را تنها با تکیه زدن به رهیافت های سنتی ممکن می دانند و باور دارند هر گونه الگوگیری از راه و رسمزندگی فرنگیان نهتنها مشکلی را حل نمی کند بلکه بر مشکلات می افزاید.
امین محمدلو