به گزارش صدای حوزه، یکی از چهرههای مشهور در صحنه کربلای سال ۶۱ هجری که در شهادت حضرت امام حسین(ع) نقش مهمی داشت، شمربن ذیالجوشن است؛ کسی که سرسختانه در برابر امام حسین(ع) ایستاد و با تحریک مداوم ابنزیاد و عمر سعد، زمینههای شهادت آن حضرت و اسارت اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله را فراهم کرد. هرچند در تاریخ از شمر بهعنوان یکی از مبارزان و مجروحان جنگ صفین در لشکر حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) نام برده شده است و در برههای دیگر از زندگی او شاهد حضور میان سپاه امام حسن مجتبی(ع) هستیم، اما تغییر مسیرها و وقاحت و رذالتهایی که در زندگی از خود نشان داد تأیید میکند که شمر اساساً شخصیتی فرصتطلب داشت و نهتنها به اسلام اعتقادی نداشت، بلکه نماز خواندن و حفظ ظاهر را صرفاً برای کسب منافع دنیایی بهجا میآورد، چنانکه در همان دوران امامت امام علی(ع) از آن حضرت جدا شد و در منصب یکی از فرماندهان معاویه درآمد، سپس حضورش در سپاه امام حسن(ع) بهمنظور ایجاد تشتت در لشکر آن حضرت و ایجاد زمینه شهادت ایشان و سپس شهادت امام حسین(ع) بود، بنابراین جای تعجبی ندارد که شخصیت فرصتطلب و رذلی چون او قاتل حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باشد.
خبرگزاری تسنیم در گفتگو با دکتر ملیحهسادات موسوی، استاد حوزه و کارشناس مسائل اسلامی به بررسی زندگی و شخصیت شمربن ذیالجوشن پرداخته است. آنطور که این پژوهشگر مسائل تاریخ اسلام توضیح میدهد، زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که بهمنزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود، زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود بهطوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی بهنام خوارج هستیم. در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمربن ذیالجوشن بهعنوان یکی از رؤسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.
شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد. روز نهم محرم سال ۶۱ هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابنزیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند. شمر حتی از طرف ابنزیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را بهعهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابنزیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
آشنایی با نسب و پدر شمر
یکی از مشهورترین چهرهها در لشکر یزید که به مبارزه با امام حسین علیه السلام پرداخت و درنهایت آن حضرت را به شهادت رساند، شمربن ذیالجوشن است. درباره نسب او چه اطلاعاتی وجود دارد و چرا در نامش عنوان ذیالجوشن آمده است؟
درباره نام و نسب شمر چند روایت وجود دارد که معروفترین آنها نام او را شرحبیلبن اوس یا شرحبیلبن اعور، عثمانبن نافع و اوسبن اعور ثبت کردهاند. لقب او شمربن ذیالجوشن بوده و در تاریخ عموماً با همین نام از او یاد شده است.
در عین حال معروف است که پدر او سینه متورم و زرهمانندی داشت که به همین دلیل به ذیالجوشن معروف بود، بر همین اساس شمر را شمربن ذیالجوشن مینامند.
پدر شمر یکی از مردم شام بود که در مکه زندگی میکرد و محضر حضرت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را درک کرده بود و حتی نامش را بهعنوان یکی از اصحاب آن حضرت ثبت کردهاند، بهطوری که حتی در کتاب البدایه و النهایه نوشته شده است که ذیالجوشن، یعنی پدر شمر، یکی از صحابی بزرگوار و جلیلالقدر رسول خدا صلوات الله علیه محسوب میشد.
وقتی تاریخ را مرور میکنیم عمدتاً نام شمر را در جریان عاشورا پیدا میکنیم، آیا او در دوران خلفای سهگانه حضور و نقشی داشته است؟
احتمالاً شمر در دوران رسالت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به دنیا آمده است، بنابراین در دوران خلافت خلیفه اول حضور قابلتوجهی نداشت، حتی در دوران خلفای دوم و سوم هم نامی از در تاریخ نیامده و نقش قابل اعتنایی نداشته است.
اما در دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده میکنیم که شمر یکی از یاران آن حضرت بود و حتی در برخی از جنگها مانند جنگ صفین حضور داشته و در رکاب آن حضرت جنگیده است.
همین طور است. سال ۳۵ هجری بود که امام علی علیه السلام به خلافت رسیدند و کوفه را بهعنوان مرکز حکومت خود انتخاب کردند. وقتی آن امام بزرگوار به کوفه وارد شدند، عدهای از بزرگان کوفه به خدمت ایشان میآمدند. یکی از این افراد شمر بود که آن زمام از سران و چهرههای مشهور کوفه محسوب میشد. او از آن زمان در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بود و حتی در جنگها حضور داشت.
حضور شمر در جنگ صفین
حضور شمر در جنگ صفین در لشکر امام علی علیه السلام و مبارزه او با لشکر معاویه یکی از اتفاقات مهم در زندگی او به حساب میآمد. او رشادتها و شجاعتهایی در این جنگ از خودش نشان داد و در مبارزهای که با ادهمبن محرز باهلی داشت، بهسختی مجروح شد. پیشانی شمر در صفین با شمشیر ادهم شکافته شد و شمر بهازای آن نیزهای به ادهم زد و او را از اسب بهروی زمین انداخت، با وجود این، عدهای به ادهم کمک کردند و او توانست در این مبارزه سالم بماند.
همین ماجرای مجروح شدن شمر توسط ادهم بهقدری جالب بود که ادهم بعد از صفین برای مردم تعریف میکرد که چطور بر سر شمر ضربه زد و فرق او را شکافت، چون به هر حال شمر در رشادت و جنگاوری مشهور بود و کسی که توانسته بود سر او را بشکافد، خود را قابل تعریف میدانست.
شروع انحراف و پیوستن به گروه خوارج
شمر با این حال که در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام با معاویه جنگیده بود، بعدها در زندگی خود دچار انحراف شدیدی میشود بهطوری که به یکی از افراد تأثیرگذار و شقی تاریخ مبدل شده است که مرتکب قتل امام حسین علیه السلام میشود، آغاز این انحراف از کجا بود و چه اتفاقی در زندگی او روی داده که این اندازه به قهقرا فرو رفت؟
زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که بهمنزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود.
بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی بهنام خوارج هستیم؛ افرادی که در ظاهر خود را مسلمان میدانستند اما درواقع انحراف شدیدی از اسلام داشتند. این افراد در دوران حکومت امام علی علیه السلام با شعار «لا حکم الا لله» شروع به فعالیت کردند.
اما وقتی نام سران و بزرگان خوارج را مطالعه میکنیم، نامی از شمر وجود ندارد.
در برخی از منابع نام شمر جزو سران خوارج نیامده است اما در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمربن ذیالجوشن بهعنوان یکی از رؤسا و بزرگان خوارج نام برده شده است،
حتی در کتاب هدایه الکبری روایتی از امام حسن علیه السلام نوشته شده با این مضمون که آن حضرت در زمان شهادت خود به برادرشان، امام حسین علیه السلام، فرمودند: «پدرم امام علی علیه السلام بعد از جنگ صفین در خطبهای خبر شهادت من و تو را به مردم داد.» در این زمان اشعثبن قیس، یعنی پدر جعده و پدرزن امام حسن علیه السلام که در آنجا حضور داشت، بلند شد و با گستاخی گفت: «اخباری را میگویی که پیغمبر اکرم صلوات الله علیه هم آن را ادعا نکرده است، این علوم را از کجا به دست آوردهای؟»
امام حسن علیه السلام در جواب او فرمودند: «پسر تو، محمدبن اشعث هم از قاتلان حسین علیه السلام است. به خدا سوگند که شمربن ذیالجوشن و شبثبن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث هم از آنها هستند.»
انحراف عقیدتی شمر در دوران معاویه روی داد؟
بله. شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد.
آیا این مطلب هم در تاریخ ثبت شده است؟
شاهد این قضیه، ماجرای نامهای است که میان امام علی علیه السلام و معاویه ملعون نوشته شد. ابتدا معاویه نامهای برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت و آن حضرت جواب او را داده آن را توسط شخصی بهنام طرماحبن عدی طایی به شام فرستادند تا به دست معاویه برساند.
وقتی طرماح به شام رسید، از مردم سؤال کرد که فرماندههای معاویه را کجا باید پیدا کند، گفتند: “کدام فرمانده را میخواهی؟”، طرماح نام شمر را میان فرماندههای معاویه آورد و گفت: “عمروعاص و شمربن ذیالجوشن و ابوالاعور اسلمی و هدیبن محمدبن اشعث کندی را جستوجو میکنم.”
مشاهده میشود که در این خبر، شمر بهعنوان یکی از نزدیکان و صاحبمنصبان معاویه قرار گرفته است و این قضیه نشان میدهد که او اساساً روحیه فرصتطلبی داشته و بویی از ایمان و اسلام نبرده است، چون بهطور آشکار و جدی به یکی از دشمنان اهلبیت رسول خدا صلی الله علیه و آله تبدیل شده است.
نمونه دیگر تاریخی مربوط به ماجرای توطئه علیه حجربن عدی است که یکی از یاران امام علی علیه السلام بود. در این توطئه شمر نقش مهمی داشت و علیه حجربن عدی شهادت دروغ داد تا زمینه قتل این صحابی بزرگ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را ایجاد کند.
نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام
وقتی به دوران امام حسن علیه السلام میرسیم، یک بار دیگر شاهد تغییر رویه در زندگی شمر هستیم. او این بار از معاویه جدا میشود و به لشکر امام حسن علیه السلام میپیوندد، دلیل این تغییر مشی شمر چه بود؟ آیا واقعاً متوجه انحراف خودش شده بود و یا یکی از نیروهای نفوذی و ستونپنجمی معاویه بین یاران امام حسن علیه السلام بود؟
درست است. بعد از شهادت امام علی علیه السلام باز هم مشاهده میکنیم که شمر تغییر رویه داده و از معاویه جدا شده و کنار امام حسن علیه السلام قرار گرفته است.
بیشترین احتمال در این باره آن است که شمر بهدلیل روحیه فرصتطلبی که داشت، نفع خودش را در این دید که با امام حسن علیه السلام بیعت کند. اما در هر حال بهاحتمال قوی او یکی از نیروهای نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام بود تا در سپاه آن حضرت توطئه کند و لشکر ایشان را از هم بپاشد، علناً هم شاهد کارشکنیهای مداوم شمر در لشکر امام حسن علیه السلام هستیم.
زمینههای قیام عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام را در همین ماجرای توطئه در لشکر امام حسن علیه السلام میتوان پیدا کرد، چون بسیاری از کسانی که مقابل امام حسین علیه السلام قد علم کرده آن حضرت را به شهادت رساندند، قبلاً در لشکر امام حسن علیه السلام توطئه کرده بودند. یکی از این افراد شمر بود که زمینههای شهادت امام حسین علیه السلام را از همان دوران فراهم میکرد.
مأمور ابنزیاد در کوفه
شمر در جریان شهادت حضرت مسلمبن عقیل هم نقش جدی و مهمی داشت؟
بله. وقتی جناب مسلمبن عقیل از طرف امام حسین علیه السلام مأمور شد تا از مردم کوفه برای آن حضرت بیعت بگیرد، شمر از طرف عبیداللهبن زیاد که آن زمان حاکم کوفه بود، مأمور شد که مردم را از اطراف جناب مسلم دور کند و آنها را علیه آن حضرت تحریک کند،
حتی شمر میان مردم میرفت و جناب مسلم را فتنهگر معرفی میکرد و مردم کوفه را از لشکر شام میترساند، به این ترتیب او زمینه شهادت جناب مسلمبن عقیل را فراهم کرد.
بزرگترین رذالت و وقاحت شمر
ننگینترین و مهمترین اقدام در زندگی شمر، ارتکاب او به شهادت امام حسین علیه السلام است؟
درست است. روز نهم محرم سال ۶۱ هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابنزیاد برای عمر سعد آورده بود تا هرطور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند.
شمر حتی از طرف ابنزیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را بهعهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابنزیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
در روز عاشورا قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، شمر چه جنایتهایی انجام داد؟
یکی از اقدامات شمر در روز عاشورا شهادت نافعبن هلال است. نافع که یکی از یاران امام حسین علیه السلام در کربلا بود، در میدان بهقدری مبارزه کرد که هر دو دستش از بازو قطع شد. او درنهایت بهدست شمر به شهادت رسید.
همچنین زمانی که عبداللهبن عمیر به شهادت رسید، همسر او کنار پیکرش نشسته بود. شمر به غلامش که رستم نام داشت، دستور داد با نیزه همسر عبدالله را به شهادت برساند.
شمر بهاندازهای خبیث و رذل بود که در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین علیه السلام میخواست به خیمه آن حضرت حمله کند اما امام مانع او شدند و شمر از این اقدام برگشت.
جنایت شمر در شهادت امام حسین علیه السلام و غارت خیمهها
وقتی نوبت به مبارزه امام حسین علیه السلام شد، شمر به تیراندازان خود دستور داد که همگی بهیکباره بهسوی آن حضرت تیراندازی کنند. بعد از آنکه تیرهایی بر پیکر امام مظلوم و بحق ما نشست، به همه دستور داد با نیزهها بهسوی آن حضرت حملهور شوند.
طبق نقلهای تاریخی ضربه نهایی را سنانبن انس و زرعهبن شریک بر امام حسین علیه السلام وارد کردند. در بعضی از روایتها هم نوشته شده است که شمر بهروی سینه مبارک نشست و سر ایشان را از قفا جدا کرد.
وقاحت و بیشرمی شمر بهحدی بود که بعد از آتش زدن خیمهها، قصد داشت امام زینالعابدین علیه السلام را هم به شهادت برساند اما عدهای از جمله حضرت زینب سلام الله علیها مانع او شدند.
سرانجام شمر بعد از عمل وحشیانه در کربلا
بعد از این جنایت هولناکی که شمر مرتکب شد، چگونه زندگی کرد و چه سرانجامی داشت؟
بعد از اینکه اسرای کربلا و اهلبیت امام حسین علیه السلام به مدینه برگشتند، شمر هم به کوفه برگشت. در بعضی منابع نوشته شده است شمر بعد از ارتکاب این عمل شوم مورد سؤال مردم قرار میگرفت و در توجیه عمل وحشیانهاش میگفت که از امیران خود اطاعت کرده است!
بدن شمر غذای سگها شد
گفته شده است که شمر درنهایت توسط مختار ثقفی به درک واصل شد، درست است؟
بله. مختار در سال ۶۶ هجری جنگی با شمر و تعداد دیگری از امیران بنیامیه داشت. در این جنگ شمر و همراهانش شکست خوردند و شمر از کوفه فرار کرد.
در اینجا بود که مختار غلام خود را که زربی نام داشت با تعدادی دیگر بهسوی شمر فرستاد. اما شمر، غلام مختار را کشت و به روستایی فرار کرد. او از همانجا نامهای برای مصعببن زبیر نوشت چون میدانست که مصعب قصد جنگ با مختار را دارد.
در این میان نیروهای مختار، شمر را پیدا کردند و او را به درک واصل کردند. درنهایت سر شمر برای مختار فرستاده شد و بدنش هم پیش سگها انداخته شد و غذای سگها و درندگان وحشی شد. مختار هم سر شمر ملعون را برای محمدبن حنیفه فرستاد تا شاهد انتقام گرفتن او از شمر باشند.