آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است!
پاسخگویی به روش مرکز خدمات!
شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوعالمنبر شدم
موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
وی در مسیر افراطی گری تا آنجا قدم برمیدارد که فرایند خلق یک اثر هنری را امنیتی کرده، پروندهٔ نویسندهٔ خاطی را از مهد الی اللحد بررسی نموده و خود قاضی شده و بر مسند دادگاه ویژهٔ روحانیت، حکم هم صادر میکند!
در مسائل فرهنگی که ارتباط مستقیمی با حوزه ی تربیتی انسانها دارد، این ضعف وجود دارد که همیشه دشمن جلوتر بوده است و تا ما می آییم خرابکاری های قبلی دشمن را درست کنیم، یک شیوه جدید به کار می بندد.
امروزه دیگر چارهای نیست جز اینکه ما هم مسلح به ابزارهای نوین فرهنگی مانند رمان نویسی شویم. مدرنیته و جامعۀ مدرن یکی از ابزارهایش توهم و تخیل است و چه خوب که بتوانیم این تخیل و توهم را درجهت صحیح آن هدایت کنیم و برای این کار شرط اول این است که خودمان خویشتن را ساخته باشم. علیکم انفسکم و مصداق این آیه نباشیم: «والشعراء یتبعهم الغاوون...» تا جایی که میفرماید آنان چیزهایی را میگویند که خود عمل نمیکنند! اگر خود ما عامل به مفاهیمی باشیم که دغدغۀ آن را داریم حتماً و قطعاً تأثیر آن در مخاطب بیشتر و بیشتر خواهد بود.
رمان نویسان مذهبی فراموش کردهاند که باید "کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم" را رعایت کنند. همه هنر رماننویس باید این باشد که بیصدا و قطره قطره ارزشها را بین اجزاء داستان، بگنجاند.