دیدگاه آیت الله فاضل نسبت به ماجرای درمانگاه قم و طلبه ای که فیلم خرید ماشینش منتشر شد و ماجرای چای دبش! اگر فهم درستی از گزاره های دینی ندارید، لااقل ساکت بمانید! گفتگو با امام جماعت مسجد ۲۴ ساعته دهکده المپیک تهران / بهترین منصب در کره زمین امامت مسجد است! پاسخ معاون تبلیغ حوزه به دغدغه های مبلغان فضای مجازی؛ لزوم افزایش حمایت از مبلغین و خروج از پراکنده کاری ها دهمین جشنواره هنر آسمانی حوزه علمیه با محوریت تبلیغ نوین، هوش مصنوعی! پیام تقدیر و تشکر انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم انتخابات چقدر ارتباط به اسلام و امام زمان (عج) دارد؟! امام محلهای که مسجد محوری در امور را به معنای واقعی دنبال میکند/ تشکیل گروههای سرود ویژه نوجوانان در مسیر جریان سازی جنس محتوای نامه های پیامبر(ص) به سران کشورها: تبلیغ با چاشنی عزت و تهدید! لزوم جدیت در مقابله مدبرانه با پدیده کشف حجاب گزارش کار مدیر حوزه های علمیه در جمع طلاب یزد؛ طرح جامع تبلیغ خدمت مقام معظم رهبری ارسال شده است سه هزار معلم طلبه بدون قائل شدن امتیازی خاص، جذب مدارس شدند/ برنامه درسی مدارس وابسته به حوزه فرقی با سایر مدارس ندارد زنگ هایی که در حوزه همیشه دیر به صدا در می آیند! امتداد اجتماعی روحانیت و جیغ های بنفش اصحاب مدرنیته!
تا همین دو دهه پیش آلبوم های خاک گرفته با همان عکس های رنگ پریده در هر خانه ای برای خودشان ابهتی داشتند.هر عکس تکه ای از خاطره یا پرترهای از چهره ای بود که هزار و یک میراث فامیلی و آبا و اجدادی را زنده می کرد. حالا دوربین های تلفن های همراه با لنز های فوق پیشرفته از همیشه بیشتر در دسترس ما هستند، اما عکس های امروزی و مدل نگهداری از آن ها لطف آلبوم های پیشین را دارد؟
یک ربع پس از برخاستن هواپیما، ناگهان در انتهای هواپیما جرقه بسیار پرنوری مشاهده شد و دیگر تکرار نشد. سکوت خاصی در بین اعضاء هیئت ایجاد شد و همه شدیدا نگران شده بودند.
بخشی از کتاب «از چیزی نمیترسیدم»، زندگینامه خودنوشت سردار قاسم سلیمانی، روایتگر روزهای پرالتهاب منتهی به بهمن سال ۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی است.
در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان میبرد، خود من هم همینطورم، نه اینکه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد، مطالعه میکنم؛ تا خوابم میآید، کتاب را میگذارم و میخوابم.
این حرکت استاد در روحیه تمامی افراد تحولی عمیق ایجاد کرد و دوستانی که خیلی زود علامه را قضاوت کرده بودند سخت پشیمان و خجالت زده بودند. جالب اینکه استاد خود تنها در منزل بودند و با آرامش خاصی اقدام به چیدن بشقاب و آوردن میوه و چایی کردند که با التماس و خواهش از ایشان خواستیم که بنشینند و اجازه بدهند جوانان ترتیب پذیرایی را بدهند.
اسم شریفشان را همواره توأم با صفاتی ارزشمند همچون اخلاص، اهل دل بودن، فقیر نواز بودن، پناه نیازمندان بودن و اهل نظر بودن را از یکی از دوستان طلبه که از شاگردان آیت الله مجتهدی بود و حق استادی به گردن حقیر دارد شنیده بودم؛