جایگاه روحانیت در حال و آینده نظام مرجعیت جامعه ایران/ روحانیت تقاص مسئولیتپذیری را میدهد!
جای خالی علمای بزرگ مسجدی در شهر مقدس قم!
تأملی در سیستم مدیریتی رسانه گریز، نظارت گریز و غیرشفاف حوزه!
نشست خبری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی و روز بزرگداشت علامه مصباح یزدی(ره) برگزار گردید
راه بازکن های خیرهسر و سازمانهای فرهنگی بیثمر!
پاسخ مرکز خدمات به برخی سوالات درباره بیمه تکمیلی بعد از پایان مهلت ثبت نام!
دو ویژگی اساسی روحانیت موفق / تمجید از برپایی درسهای اخلاق در مساجد قم
آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است!
پاسخگویی به روش مرکز خدمات!
شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوعالمنبر شدم
موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی در سال ۱۳۳۵ش در شهر بابلسر متولد شد. دروس خارج را عمدتا از محضر آیات عظام میرزا هاشم آملی، محمدرضا گلپایگانی و شیخ جواد تبریزی، و اراکی استفاده نمود و در این مدت به تدریس دروس مقدمات و سطوح عالی نیز اشتغال داشتند.
در جهان معمولا پایان یا سالروز پیروزی در جنگ را گرامی می دارند و به علت تلفات و خسارات جنگ، یادآوری شروع آن جذابیتی ندارد.اما در کشور ما سالروز حمله ارتش بعث عراق به ایران در ۳۱ شهریور ،به عنوان یادبود دفاع مقدس گرامی داشته می شود.
چند روز پیش شش اسیر فلسطینی موفق شدند با کندن تونلی از زیر زندان خود فرار کنند ولی طی دو روز اخیر چهار نفر از آنها بازداشت شدند. طبق گزارش های منتشر شده در رسانه ها محل مخفی شدن هر چهار نفر هم توسط برخی فلسطینی های حامل شناسنامه اسرائیلی لو رفته.
پس از اعلام وزرای کابینه طالبان یک گروه سیاسی در داخل کشور نیز از فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کرده تا بار دیگر سیاستگذاریهای کلان دیپلماتیک و امنیتی در کشور را دچار چالش کنند.
سال ۱۳۶۹، يك سال پس از پايان جنگ تحميلي و خانمان سوز عراق عليه ايران ، علي اكبر محتشمي پور و دوستان اصلاح طلبش در مجلس، صدام را در جنگ عراق با كويت همچون خالد بن وليد دانست كه عمری در صف کفر شمشیر به روی پیامبر کشید، ولی در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان گشت، و لذا خواستار کمک به صدام شد.
طالبان زورگو و مستبد هستند و خیلی راحت آدم میکشند، جنایت میکنند و همه اینها وجود دارد اما همه اینها به این معنا نیست که آن نیرو را میتوان نادیده گرفت. نادیده گرفتن آن یک اشتباه است. طالبان یک واقعیت مهمی در افغانستان است.
چند سال قبل، "اکبر -گ" اصلاح طلبان فراری نوشت "حسین شریعتمداری، تک تیرانداز جمهوری اسلامی است". او البته به اقتضای هشت، نُه سال قبل این را نوشت و گرنه، امروز حاج حسین شریعتمداری، موشک نقطه زن با قدرت انهدام بالا و دسته جمعی است.
سال ۶۹ همزمان با حمله آمریکا به عراق، بزرگان اصلاحطلب، به رهبرانقلاب فشار میآورند که ایران در حمایت از صدام با آمریکا در خلیجفارس وارد جنگ شود!! البته رهبری اجازه ندادند کشور در این دام بیفتد.
برادر عزیزمان آقای حسن عباسی نظر شنیدنی و جالبی مطرح کردهاند که اگر با یک پیوست اجرایی و عملیاتی همراه شود میتواند ادعاهای یک جریان سیاسی غربگرا و پُر مدعا را نیز به بوته راستیآزمایی کشانده و نقش تعیینکنندهای در جدایی آب از سراب داشته باشد.
در چند دهه گذشته، حتی یک نفر از غربگرا ها (و مدعیان اعتدال و اصلاحات) را پیدا نمی کنید که برای دفاع از مرزهای کشور در برابر تهدید های امنیتی و نظامی دشمنان هزینه ای داده باشد، در جنگی حاضر شده باشد، یا خراشی بردارد.
در هفته های اخیر، بسیاری از مقام های دولت آمریکا در مورد ناکارایی ارتش افغانستان صحبت میکنند و گویی پیروزی طالبان را صرفا به این ناکارایی نسبت میدهند. متن زیر خلاصه ای از مقاله ای است که هفته پیش در نیویورک تایمز، به قلم سپهبد سید سمیع سادات، از فرماندهان ارتش افغانستان، در مورد شرایط منتهی به سقوط کابل منتشر شد.
برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که آمریکا گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفت، گفت: " ما این فرصت را داریم که به روسها جنگ ویتنام شان را عرضه کنیم. برای ده سال، حکومت مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت. چه چیزی در تاریخ مهم تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟".