به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، در کانال ایتایی «انجمن سواد رسانه طلاب» درباره تربیت رسانه ای دینی یادداشتی به قلم محسن احمدی قرار گرفته که در ادامه مطالعه می فرمایید.
عصر ارتباطات برخی از بنیان های تربیت دینی در عصرهای گذشته را ناکارامد و بیاثر کرده است. مثلاً در گذشته یکی از مهمترین راهبردهای تربیتی، دور نگه داشتن فرزندان از محیط های فاسد یا ضدتربیتی بود. تا پیش از عصر ارتباطات این راهبرد مهم، نه تنها ممکن بلکه در تربیت عمومی جامعه محوریت داشت.
حضور در فضای مجازی و ضرورت استفاده فرزندان از این فضای بیکرانه اکنون این راهبرد را با چالش جدی مواجه کرده است. دیگر نمی توان جلوی حضور بچه ها در فضای مجازی را گرفت. نمونه دیگر از این راهبردها، «ممنوع کردن» بود.
در گذشته بسیاری از رفتارها و موقعیت های خطرآفرین برای بچهها به راحتی از سوی والدین کنترل و مدیریت میشد؛ مانند ارتباط با نامحرم. بچه ها بعد از سنی خاص معمولا از ارتباط با نامحرم، حتی بچه های غیرهمجنس فامیل پرهیز داده می شدند. این راهبرد در عصر کنونی نیز دیگر امکان اجرا ندارد و اجرای آن عواقب بسیار بدتر تربیتی به همراه دارد.
آیا تربیت دینی در عصر کنونی ممکن نیست؟
با وجود این چالش ها آیا تربیت دینی در عصر کنونی ممکن نیست؟! آیا باید قید تربیت در رسانه و فضای مجازی را بزنیم و بگذاریم مسیر طبیعی کنونی پیش برود و هر روز فرزندان ما از تربیت دینی دور و دورتر شوند؟!
پاسخ حتما منفی است. دین اسلام با ادعای جاودانگی و پاسخ دهی به نیازهای همه اعصار پا به عرصه وجود نهاده است؛ بنابراین نمیتواند در برابر چالشهای عصر جدید بیتدبیر بوده باشد! تدبیر چیست؟ موارد مختلفی را می توان برشمرد که یکی از آنها تمرکز بر «تقوای حضور» است.
تقوای حضور یعنی در عصری که حضور بچهها در محیطهای آسیبزای تربیتی امری لازم و حتی گاه واجب است، باید آنها را به گونهای تربیت کنیم که اگر با شرایط گناه مواجه شدند، قدرت رد و طرد آن را داشته باشند؛ یعنی حضور داشته باشند اما آلوده نشوند یا لااقل کمتر آلوده شوند.
تقوای حضور، مواجهه آگاهانه و مبتنی بر «انتخاب» خود بچههاست؛ یعنی قدرت استقامت او در برابر کششهای جذاب شرایط ضدتربیتی باید بالا برود و این چگونه ممکن خواهد بود؟
بخشی از ایجاد استقامت در بچهها برنامهریزی فعالانه والدین و مربیان برای استفاده مفید از فضای مجازی و رسانههاست؛ یعنی هدفمند کردن حضور بچهها در فضای مجازی. هدفمند شدن بچهها جلوی بسیاری از ولگردیهای مجازی آسیبزا را خواهد گرفت. او برای هدفی مشخص وارد این فضا می شود و میکوشد اوقات خود را برای تامین هدف خود صرف کند. بدیهی است که هدف باید انتخاب خود بچهها باشد نه تحمیل از بیرون!
بخش دیگری از تحقق این استقامت، شخصیتبخشیدن به فرزندان و جلوگیری از رفتارهای خلاف تربیت از سوی والدین است. قرنطینه بیمنطق ایجاد کردن برای عدم استفاده از فضای کنونی نشان از بیاحترامی مربی به بچههاست. ممکن است جایی به اقتضا و بنا به مصالحی مربی برای مدت کوتاهی دور نگه داشتن کلی را تجویز هم بکند، اما نمیتواند راهبرد بلندمدت تربیتی باشد.
وجه دیگر احترام نهادن به بچهها چک نکردنهای شکاکانه و بدون اجازه ابزارهای مورد استفاده آنهاست. نباید بچهها حس کنند که مربی و والدین در زندگی مجازی آنها تجسس میکنند. بدیهی است میان تجسس و کنترل آگاهانه تفاوت وجود دارد!
بنابراین تربیت رسانهای دینی در عصر کنونی نه تنها ممکن بلکه بسیار لازم است. میتوان رسانه را هم ابزار تربیت قرار داد؛ هم بستر تربیت.