به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، محمدحسین خاوریان در کانال ایتای نویسندگان حوزوی نوشت:
امروز که بگذرد هفتاد روز از انتظارمان برای پاسخ و اقدامی واجب و اثرگذار از طرف مسئولانی که حافظ اسلام و انقلابند، میگذرد. اقدامی که بیاید و دروغ به بار نشستهی عده ای منحرف را از ذهن مردم خارج کند.
دروغی که سالهاست برای پا گرفتنش از هیچ تلاشی فروگذار نبودهاند.
_«جناب آقای رئیسی سوال من از شما این است که شما از نظر فضای کلاسیک و سواد، شش کلاس سواد دارید_ البته من احترام میگذارم به تحصیلات حوزوی جنابعالی_ ولی با این سواد که نمیشود برنامه ریزی کرد، نمیشود اقتصاد را اداره کرد.»
این جملهی یک کاندیدای تایید صلاحیت شده برا ریاست جمهوری است.
جمله ای که به ظاهر، آیتالله رئیسی را هدف گرفته ولی در باطن بعد از انفعال شدید ما، میخ نهایی تابلوی ناکارآمدی را بر سردرِ حوزههای علمیه و علوم حوزوی میکوبد، آن هم بواسطه پخش از رسانه ملی و در یکی از مهمترین برنامه های تلویزیونی.
اما اوج عزا و غم داستان آنجاست که جبههی انقلاب در پاسخ به این سوال، مدرک دانشگاهی آقای رئیسی را دست به دست میگرداند و در رسانهی ملی چند مرتبه اعلام میشود که این مدرک معادل دانشگاهی تحصیلات حوزوی آقای رئیسی نیست و تاکید میشود حتما ایشان در دانشگاه درس خوانده اند که مبادا مردم فکر کنند ایشان بی سواد هستند.
هیچ نامی از لیست اساتید بلند پایه و اجتهاد حوزوی ایشان به میان نمیآید که خدای ناکرده مردم خاطرشان از دونْ سوادیِ ایشان مکدر نشود.
کار به شکلی پیش رفت که در ذهن من و خیلی دیگر از طلبه هایی که میشناسم جداً این سوال مطرح شد که آیا واقعا دروس حوزوی تا این حد بیقدر و منزلند؟
آیا برای کارآمدی حتما باید مدرک دانشگاهی داشته باشی و حتی معادل هم قبول نیست که حوزه و جبهه انقلاب اینچنین در برابر این سخنان منفعل و هراسانند؟
آزار دهنده ترین قسمت آن صحبت ها جملهی «البته من احترام میگذارم به تحصیلات حوزوی شما» بود.
یعنی این دروس فقط قابل احترام هستند، مبارکند و خوش یمن؛
فضلیست خواندن این دروس. در همین حد پست و نازل.
آه…
ای کاش این روزها هم بزرگی پیدا شود و فریاد بزند:«ای علمای اسلام به داد اسلام برسید ای علمای قم به داد اسلام برسید….
ای وارثان میرزای شیرازی و آخوند خراسانی به داد حوزه برسید…»
اما فغان از سردی و لمس بودن متولیان که هر چقدر نامحرمان به ناحق به حوزه میتازند که نقشش را از حکومت حذف کنند، ککشان هم نمیگزد بلکه اقدامی کنند و از حیثیت حوزهی انقلاب دفاع کنند.
به قول شهید بهشتی رحمت اللّٰه علیه «فریاد زدن اما زیبندهی طلبه است.» از همهی طلبه های دلسوز و پای کار اسلام که خطر این انحراف و پروژهی منزوی سازی حوزه از حکومت را درک میکنند انتظار میرود که قلم بزنند، مطالبه کنند، امر به معروف کنند، نصیحت کنند، بلکه کارگروه ویژهای برای این مساله در حوزه تشکیل شود و چاره اندیشی کند. حداقل صدای قبول نکردن این دروغ از طلبه ها به گوش برسد.
آنچه که نوشته شد بیان ذرهای از این پروژهای است که حوزه را کم کم به محاق میبرد و امروز نوبت ماست که در دفاع از اسلام فریاد بزنیم.