به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، محمدایمانی در کانال ایتای خود نوشت:
کانال امتداد وابسته به “حزب اتحاد ملت” نوشته:
“برخی چهرهها ۷ سال تمام با برجام مخالفت کردندو آن را «خسارت محض» خواندند. نشاندن این دوستان در مسند مذاکره، چند پیامد مهم دارد که لازم است آقای رئیسی به آن توجه کنند: این انتصاب، این تصور را در آمریکا و دولتهای مقابل ایجاد میکند که با دولتی طرف شدهاند که اراده، میل باطنی و انگیزه چندانی برای رایزنی و تلاش برای احیای برجام ندارد. همانطور که انتصاب جان بولتون و پومپئو در آمریکا، ایران را به این نتیجه رساند که نیت واقعی دولت ترامپ، «توافق» و مصالحه نیست، انتصاب چهرههای شاخص مخالف برجام در ایران نیز به لابیها، رسانهها و بنگاههای تبلیغاتی معاند مجال میدهد دولت آمریکا را متقاعد کنند که ایران صرفاً در پی وقتکشی و خریدن زمان است”.
واقعا جالب است. به اقتضای این تحلیل، ایران باید از دولت و وزارت خارجه آمریکا سوال کند شما چه کسانی را برای مذاکره می پسندید، ما همان ها را برای مذاکره بگماریم و محضر شما بفرستیم(!)
چه کاری است خب؟! چرا موضوع را پیچیده می کنید و لعاب مصلحت و عقل، به سفاهت می زنید. یک کلمه بگویید ” کدخدا بایدن! میل و مطلوب شما چیست، مرقوم بفرمایید، ما همان را امضا و اجرا کنیم”!
فقط قبلش باید توضیح بدهید که گسیل آدم های مطلوب غرب به مذاکره در این هشت سال، چه گلی به سر ملت ما زد و چرا هشت سال آزگار برای یک توافق کذایی وقت گذاشتید و آخرش هم ملت ایران را بدهکار آمریکای عهدشکن کردید؟
البته باید از حزب اتحاد ملت این را هم پرسید که آیا ایران بعد شش سال ماندن پای برجام، نیازمند اعتماد سازی در خدمت دولت آمریکاست، یا آمریکا که در این شش سال، تا توانست تعهدات خود را زیر پا گذاشت و حالا هم حاضر نیست عهدشکنی و خروج از برجام را جبران کند؟!
یادآوری: “اتحاد ملت”، به مدیریت اعضای حزب منحله مشارکت، همان حزبی است که نشریه متبوعش “صدا” سال گذشته با دفاع از مذاکره تحقیر آمیز رئیس جمهور صربستان با ترامپ نوشت:
“از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره کننده می پسندد، این (تصویر ملاقات رئیس جمهور صربستان) است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟”!