به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، نویسندهی کانال ایتای زمانه نوشت:
معصومه آقاپورعلیشاهی، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه قیمت ارز به راحتی بالا میرود اما به سختی پایین میآید، اظهار داشت: باید دقت کنیم افزایش قیمت ارز باعث تشدید تورم میشود و حتی اگر قیمت ارز پایین بیاید، نرخ تورم کالا کاهش پیدا نمیکند.
او میافزاید: متاسفانه از زمان تشکیل دولت سیزدهم تا به امروز ما با یک رشد هنگفت در زمینه قیمت ارز روبرو هستیم؛ امروز جامعه واقعاً تحمل افزایش قیمت ارز را ندارد. ما باید کاری کنیم که قیمت آن را به ۲۲ الی ۲۳ هزار تومان برسانیم در غیر اینصورت تورمی که امروز در قیمت ارز به وجود آمده در آبان ماه در قیمت کالاها و نهادهای تولیدی خودش را نشان خواهد داد و شرایط سختی را خواهیم داشت چراکه این تورم باعث میشود سفره خانوادهها کوچک شود.
آقاپورعلیشاهی همچنین اظهار کرده است:”اگر خدای ناکرده این برنامههای اقتصادی در ۲ الی۳ ماه آینده اصلاح نشود، در زمستان ۱۴۰۰ با بحران روبرو خواهیم شد که اولینش بحران بیکاری و بعد از آن بحرانهای امنیتی و اجتماعی خواهد بود”.
نکته و نظر:
پیش از این، احمد شیرزاد هم از احتمال وقوع اغتشاش در دولت رئیسجمهور رئیسی حرف زده بود.
معالوصف همه باید بدانند که توطئه ایجاد “فتنه اقتصادی” و به خیابان کشاندن مردم به بهانه مشکلات اقتصادی در ایران، حرف دیروز و امروز نیست و ستاد هسته سخت اصلاحات بیش از ۱۰ سال است که به دنبال جمعآوری هیزم برای این فتنه بزرگ و جرقهرسانی به آن است.
این پروژه به حدی وسیع و دهشتناک طراحی شده که حتی سابق بر این شاهد برخی شیطنتها درباره فتنه اقتصادی حتی از درون ستاد دولت اعتدال بودیم!
شیطنتهای رؤیت شدهای مثل تأکید سخنگوی وقت دولت بر ادامهدار بودن حکایت اغتشاشات آبان ۹۸! که سؤالات بزرگ بیپاسخی را درباره دولت اعتدال در دامن تاریخ گذاشت…
در اشاره به دولت آقای رئیسی هم باید دانست که اگرچه برخی راه حلهای ضروری جلوگیری از بروز فتنه اقتصادی (مثل مبارزه با گرانی موجود که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمیکند) از وظایف دولت است اما راه حلهای مهمتری مثل راه ندادن سیاهنمایان به درون مناصب دولتی، اشراف دستگاههای امنیتی کشور علیه تریبونهای پمپاژ سیاهنمایی، رصد مشوّقان اعتراض خیابانی و ترسیم دقیق شرایط کشور در هر دو بعد نقاط مثبت و منفی نیز لازم به پیگیری است.
لازم به ذکر آنکه القای بحث وجود بحران بیکاری در ایران نیز یا از سر بیاطلاعی است و یا از سر دشمنی!
زیرا به گواه آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران وارد کانال تک رقمی (زیر ۱۰ درصد) شده و این مسئله در نقطه مقابل کلمه بحران قرار دارد. شاهد مثال اینکه ندانستن همین حقیقت ساده درباره یکی از مثبتات اقتصادی کشور؛ میتواند موجب “اعتراض ظالمانه” شود!