به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، محمدایمانی در کانال ایتای خود نوشت:
چند سال قبل، “اکبر -گ” اصلاح طلبان فراری نوشت “حسین شریعتمداری، تک تیرانداز جمهوری اسلامی است”. او البته به اقتضای هشت، نُه سال قبل این را نوشت و گرنه، امروز حاج حسین شریعتمداری، موشک نقطه زن با قدرت انهدام بالا و دسته جمعی است.
حاج حسین دیروز یک پیشنهاد روشن و غیر قابل فرار، خطاب به آن گروه از غربگرایان نوشت که مدعی بودند ایران باید وارد درگیری های افغانستان و معارضه با طالبان از جمله در منطقه محاصره شده پنجشیر (در شرق افغانستان- مرز پاکستان) شود.
او پس از اثبات مستند این گزاره که غربگرایان چه در نفی حضور ایران در عراق و سوریه، و چه در دفاع از دخالت نظامی در افغانستان، دقیقا آرزوی ناکام آمریکا و اسرائیل را پیگیری می کنند، نوشت:
“یک پیشنهاد منطقی در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. اگر در ادعای خود صادق هستید، بسمالله، بفرمائید در این تیپ ثبتنام کنید! بهانه هم نیاورید…”.
این یادداشت کوتاه و پیشنهاد پایانی آن، مثل بمب بتون شکن عمل کرده و جیغ مدعیان را درآورده است. اغلب آنها سعی کرده اند با فحاشی و در پیش گرفتن رفتار فاشیستی، ذهن مخاطبان را از اصل پیشنهاد منحرف کنند. حجم و شدت جیغ ها نشان می دهد، آقای شریعتمداری دقیقا به هدف زد است.
برخی از همین ها ضمن فحاشی هایی که سزاوار خودشان است، سعی کرده اند موضوع را شخصی کنند و نوشته اند “اگر مسیری برای جنگ در افغانستان باز شود، چه افتخاری بالاتر از این (!) اما شریعتمداری اگر مرد است و می تواند از جایش بلند شود، فقط سه روز به سوریه برود”.
اولا وقتی کسانی لاف جنگیدن می زنند، نباید شرط بگذارند، یا کار آن مرد رند را بکنند که می گفت “نذر می کنم اگر فلان خواسته ام برآورده شد، مرد و زن همسایه را پیاده به زیارت امام رضا (ع) بفرستم”! نمی شود غربگدا ها لاف جنگ بزنند (خواب آمریکای گرفتار برای گرفتار کردن جمهوری اسلامی) اما خود را کنار بکشند.
ثانیا اغلب لافزن ها احتمالا می دانند اما کتمان می کنند که فرزند حاج حسین شریعتمداری، سال ها به عنوان رزمنده پاکباخته، در خط مقدم مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق جنگیده است.
خود حاج حسین هم در کنار مسئولیت مدیریت روزنامه کیهان (و برجک زنی آمریکا و اسرائیل)، چند بار مصرّانه از حاج قاسم سلیمانی خواسته بود فرصت حضور در میدان عراق و سوریه را برای او فراهم کند و هر بار حاج قاسم با اشاره به مسئولیت مهم رسانه ای حاج حسین، مخالفت کرده بود.
ثالثا حاج حسین شریعتمداری، چندبار تا مرز شهادت پیش رفته و به شدت مجروح شده؛ یکی زیر دست دژخیمان ساواک که زیر دست آمریکا و انگلیس و اسرائیل، مشق حقوق بشر غربی را می کردند ! و دیگر بار، در جریان دفاع مقدس. (بماند که در همه این سال ها در لیست ترور مزدوران آمریکا قرار داشته و ضمنا از هیچ تهمت و ترور شخصیتی هم علیه او دریغ نکرده اند)
اگر هم انقلاب اسلامی به رغم توطئه های دامنه دار مستکبران، پیروز شده و در منطقه گسترش یافته و سیلی های آبدار به گوش دشمنان ملت های منطقه زده، صرفا در اثر همین جان فشانی انبوه باورمندان به اسلام و انقلاب بوده است.
این چنین یکی بودن ادعا و عمل، فرق اساسی دارد با تذبذب جماعت چند رو که به هیچ چیز اعتقاد ندارند و نهایت مبارزه شان به قول آن کاریکاتوریست متواری ، به “کلیک کلیک، بنگ بنگ” در فضای مجازی ختم می شود.
به قول معروف، “گُرز باید خورند پهلوانش باشد”. غربگداها اگر صداقت دارند، به جای لاف زدن، به جنگ با طالبان بشتابند. نه این که طبق ماموریت آمریکا، از ایران بخواهند وارد جنگ در افغانستان شود و خبط بیست ساله احمق های درجه یک آمریکایی را با روزانه ٣٠٠ میلیون دلار هزینه تکرار کند!