به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، نویسندهی کانال ایتای زمانه نوشت:
چین پیش از تسلط طالبان بر افغانستان نیز با این گروه به مذاکره میپرداخت. سیاستگذاران حزب کمونیست با علم به برتری طالبان نسبت به دیگر طوایف و گروهها، پیشتر غلبه این گروه را به صورت غیررسمی مورد پذیرش قرار داده بودند ولی همچنان تا شناسایی رسمی و روابط مطلوب فاصله وجود دارد تا مطلوبیتهای پکن محقق شود.
نه بازار افغانستان، با توجه به جمعیت گسترده روستایی و فقدان رشد شهرنشینی، فینفسه اهمیتی راهبردی برای کالاها و خدمات چینی دارد و نه منابع طبیعی آن در زنجیره تأمین کالاها یا فناوریهای نو در سیاستگذاریهای جدید چین، جایگاه اساسی دارد. بنابراین مهمترین اولویتهای چین درباره افغانستان، نه اقتصادی بلکه سیاسی است.
۱٫ملاحظات سینکیانگ
با توجه به اینکه نگرش ایدئولوژیک طالبان در کنار سلفیگری با نوعی ناسیونالیسم نیز همراه است، پکن نگران تقویت گرایشهای تجزیهطلبانه در مسلمانان مناطق اویغورنشین میباشد. گرایش چین به آن است که هیچیک از طرفین در امور داخلی یکدیگر مداخله نورزند و از اظهار نظر در مورد وضعیت شهروندان دو کشور اجتناب کنند.
۲٫امنیت پروژه «یک کمربند، یک جاده»
اولویت مهم در روابط مورد نظر چین با طالبان، ثبات سیاسی در افغانستان و امنیت در محدوده ژئوپلتیک فراتر از آن، از آسیای میانه در شمال تا خلیج فارس در جنوب است. پکن میداند که افغانستان در یک شرایط بیثبات، زمینهساز گسترش تروریسم و ناامنی به فراتر از مرزهای این کشور خواهد شد. در موقعیتی که همه همسایگان افغانستان، به جز هند در مسیر این پروژه قرار دارند، جلوگیری گسترش فعالیت گروههای تکفیری به همسایگان، اهمیتی ضروری مییابد.
نیازمندی طالبان به شناسایی رسمی و مبادلات تجاری در شرایطی که هنوز تحت تحریم قرار دارد گفتگو را برای سیاستمداران چینی تسهیل میکند ولی احتمالاً برخی اختلافات درونی را میان گروه طالبان و بهویژه با شبکه حقانی که خارج از مرزهای افغانستان فعال است، افزایش دهد.