به گزارش خبرنگار فضای مجازی صدای حوزه، نویسنده کانال زمانه نوشت:
سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص و بدعتگذار طرح موسوم به “تحریم خاموش انتخابات” اخیراً در یادداشتی با عنوان “جمهوریِ لاجمهور” که در وبسایت مشق نو منتشر شد در اشاره به انتخابات ریاستجمهوری دولت سیزدهم نوشته است: با انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم وارد دورهای جدید از جمهوریت شدیم که «جمهوریت بهشرط لا» یا به بیان دقیقتر «جمهوری لاجمهور» توصیفکننده آن است.
در انتخابات ۱۴۰۰ پروژه بیگانهزدایی از سیستم تحت لوای نظارت استصوابی و سایر ابزارهای حذفی به نقطه اوج خود رسید؛ بهنحوی که همه رؤسایجمهور بالقوه آمدند و هیچکس نماند! هیچ فراکسیونی در درون نظام سیاسی نماینده واقعی خود را نداشت و صرفاً ساخت قدرت طیفی از نامزدهای خود را تأیید کرد و در ویترین انتخابات چید. در جمهوریِ لاجمهور رقابت و مشارکت تؤامان کاهش یافت و شد آنچه شد!
او میافزاید: جمهوریِ لاجمهور اما پایان راه نیست و چنانچه این وضعیت ادامه یابد، ممکن است نظام سیاسی ایران بهصورتی دیگر تغییر شکل دهد؛ چنانکه تلویحاً گفته شد شاید در آینده انتخابات بهمعنای امروزین وجود نداشته باشد. به بیان دیگر، ممکن است در روندی که اهمیت صندوق رأی به حداقل رسیده است، ضرورت وجودی آن نیز از بین برود تا نهایتاً فردی فیالمثل از طریق بیعت به ریاست قوه مجریه گمارده شود یا آنکه ساختار یکپارچه قدرت فردی را برای اداره امور کشور تربیت و معرفی کند و اساساً پست ریاستجمهوری حذف شود.
در بخش پایانی یادداشت حجاریان میخوانیم: در این رویه، سیاست بهطور کلی از سلسله مسائل عمومی کشور خارج خواهد شد و همهچیز بر مدار اقتصاد خواهد چرخید. یعنی از یک سو، عدهای «کارگزار» -ولو با لعاب سیاست- اداره امور عمومی کشور را بهعهده خواهند گرفت و اقتصاد را به پیش میرانند و از سوی دیگر، وزارتخانههای حساس و پُستهای سیاسی-امنیتی از دایره «هماهنگی» خارج میشوند و مستقیماً زیر نظر رهبری قرار خواهند گرفت.
نکته و نظر:
این اظهارات جنونآمیز مبنی بر بیعتی شدن ساختار انتخاباتی کشور در آینده و حذف نیروهای سیاسی کشور! البته در ادامه سایر اظهارات عجیب حجاریان ارزیابی میشود و ارزش دیگری ندارد.
چه اینکه هماوست که سالهاست به حضور خیابانی مردم برای یکسره شدن کار نظام و “آتش گرفتن جنوب تا شمال تهران”! اشاره دارد، قبل از انتخابات در کنایه به قالیباف نوشته بود: “شهرداری تهران با رمز شمسالشموس فتح شد؛ با ورود به پاستور این پروژه را در مقیاس ملی پیش خواهند برد این اهالی میدان!” و پس از انتخابات ۱۴۰۰ نیز در حالی که قالیباف هرگز پا به عرصه میدان نگذاشت؛ به جای عذرخواهی از بابت پیشبینیهای غلط اما در یک توییت از “مرگ اصلاحات صندوقمحور” خبر داد.
اظهارات حجاریان در بحث ناامیدی از انتخابات را البته بایستی ناظر به تئوری تحریم خاموش انتخابات از سوی او و دوستانش خوانش کرد.در بحث انتخابات اخیر؛ آنها نه تنها از اول حاضر به معرفی اصلاحطلبان نجیب و حائز صلاحیت نشدند بلکه با معرفی رجالی مثل “مصطفی تاجزاده” (که دچار سوء سابقه بودند) برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰، نشان دادند که آمدهاند برای تحریم انتخابات نه برای حضور در انتخابات.
آنها همچنین قاعده دموکراسی برای حمایت از نامزدهای موجود را هم زیر پا گذاشتند و حاضر به حمایت اصلاحطلبان تأیید شدهای مثل همتی یا مهرعلیزاده که هر دو از رجال نامی اصلاحات بودند، نشدند تا هیچ خدشهای بر نقشه آنها برای تحریم انتخابات وارد نیاید.
و اکنون نیز شاهدیم که آقایان در تصور اینکه نمایش آنها به پرده آخر یا همان “فاز اصلاحات مسلحانه” رسیده است؛ از پایان انتخابات و جمهوری در ایران سخن میگویند.
اما این همه ماجرا نیست!
میزان مشارکت مردم در انتخابات اخیر نسبت به مشارکت آنها در انتخابات مجلس یازدهم (که آنهم توسط آقای حجاریان تحریم شده بود!) افزایش یافته است. ضمن اینکه ائتلاف جمهور در اردوگاه اصلاحات که متشکل از گروههای نامی و بزرگی مثل حزب کارگزاران است نیز در انتخابات حضور یافتند و صراحتا اعلام کردند که راه دموکراسی برای آنها همچنان از مسیر صندوق رأی میگذرد.