به گزارش صدای حوزه، یادآوری دوران ورود به دانشگاه، جامعه و پذیرش نقشهایی در خانه و خانواده، چه صحنههایی را در ذهن بانوان تداعی میکند؟!
لحظههایی از پای ثابت کلاسها بودن، درس خواندن و شب بیداری ها، مهارت آموزی، آشنایی و ازدواجی موفق در همان مسیر پرتلاش، مادر شدن و تجربه بهترین لحاظ زندگی یک دختر، جستجو و پیدا کردن شغل درخور و متناسب با رشته تحصیلی، شرایطی ایدهآل برای ایفای نقش و فعالیت اقتصادی، مادری و در نهایت داشتن یک خانواده چند نفرهای که به امید موفقیتهای بیشتر پا به پای یکدیگر در این مسیر قدم برمیدارند.
یا تداعی صحنهای که دختری با هزار آرزو وارد دانشگاه میشود، واحد هایش را یکی پس از دیگری به امید رسیدن روزهایی برای مهارتآموزی سپری میکند. به نظرش نمیآید دانشگاه فضای مطلوبی برای کار فراهم کند پس، روزنامه استخدام را حداقل روزی یک بار نگاه میاندازد و با خود میگوید، جوینده یابندست!
با وسواس محیطهای اشتغال بانوان، حالا شغلی مییابد و مشغول کاری میشود، دستمزدی میگیرد که کفاف زندگی را بدهد، حتی به قیمت سپری کردن ساعاتی طولانی و فضایی متشنج! شاید با این شرایط به آخرین چیزی که فکر کند خودش، ازدواج، تشکیل خانواده و مادر شدن باشد.
حالا اصلا فرصتی داشته که مهارت تربیت فرزند و مدیریت خانه و زندگی را بیاموزد؟
دو تصویر فوق شاید پاسخ سوال ابتدایی ما باشد. اینکه دانشگاه، جامعه و فضاهای متفاوت به چه میزان مؤثر برای رسیدن به موفقیت های فردی و اجتماعی در زندگی بانوان است؟ شرایطی از جمله؛ تحصیل، ازدواج، همسری و مادری با سبک زندگی صحیح…
با فرشته روحافزا، استاد دانشگاه و پژوهشگر زنان و خانواده به گفتگو نشستیم تا درباره این کلافه سردرگم کمی صحبت و گفتگو داشته باشیم.
خانواده محوری، در اولویتِ فضای فعالیت بانوان
حضور اجتماعی بانوان امروزه، بسیار پررنگتر از قبل شده و اساساً باید مورد توجه قرار گیرد. بانوان فارغ التحصیل دانشگاهی یا بانوان خانهدار شاید به لحاظ فعالیت با یکدیگر متفاوت، اما فعالیت هر دو آنها باید محترم شمرده شود.
بدون شک حضور اجتماعی برای بانوان تنها در اشتغال خلاصه نمیشود، پس عوامل محیطی نه تنها در فضای شغلی بلکه در همه فعالیت آنان، در خانه و خانواده نیز به طور مستقیم مؤثر است.
فرشته روح افزا اظهار میکند: دختری که وارد دانشگاه میشود و مهارت میآموزد، دانشگاه به نوعی بر روی آن سرمایه گذاری میکند.
همان بستر آموزشی که طبق فرمایشات رهبری، باید شرایط شغلی را متناسب با سبک زندگی صحیح، خانواده محور و تکریم نقش مادری و غیره را در نظر بگیرد.
تناسب شغلی برای زنان و مادران آینده همین است که به آنها برنامه کاری داده شود تا شغل آنها در نهایت با نقش مادری، همسری و غیره در تعارض نباشد.
بسیاری از دختران مهارتی را میآموزند و مجبور هستند برای گذراندن دوره یا طرح خود به خارج شهر و روستاها سفر کنند، مسئلهای که برای دختران مجرد آفتی را از جمله؛ تجرد قطعی، زندگی مجردی و مستقل را دارد و برای بانوان مأهل نیز به تأخیر انداختن فرزندآوری و یا دشواری نگه داری از فرزند و اداره زندگی را در پی دارد.
طرح عملیاتی ضروری است و همه باید آن را بگذرانند، اما باید ساز و کارهای اساسی برای آن تعریف شود. به گونهای که آن طرح در منطقه و محل زندگی یا محل کار همسر او باشد.
روح افزا بیان میکند: رهبری نیز متناسب با دستور اسلام با بیکاری خانمها مخالف است. ایشان ارزش کار خانه را همسطح با کار بیرون از خانه میدانند و آن را گونهای از اشتغال میشناسند.
البته ارزشمند شمردن کار خانهداری، به معنای مخالفت ایشان با اشتغال خارج از خانه نیست و معتقداند؛ اشتغال چه از نوع اقتصادی باشد، چه از نوع سیاسی و اجتماعی و فعالیتهای خیرخواهانه، خوب است.
زنها نصف جامعهاند و خیلی خوب است اگر ما بتوانیم از این نیمِ جامعه در زمینه اینگونه مسائل استفاده کنیم.
از نظر رهبر انقلاب، اشتغال زنان به شرط رعایت نکاتی، خالی از اشکال است: اولاً، حفظ خانواده و لطمه نخوردن روابط زناشویی. دوماً توجه به خصوصیات زنانه در بحث اشتغال سوماً، حفظ حریمها. چراکه از نظر ایشان آنچه موجب رشد زن میشود صرفاً اشتغال بیرون از خانه نیست.
مشاغلی همچون منشیگری، فروشندگی، ماشیننویسی، مستخدمی و غیره، چیزی به شأن زن اضافه نمیکند، بلکه فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، علمی و مذهبی است که زن را رشد میدهد اگرنه پست شمردن کار خانگی و در مقابل ارزشمند شمردن اشتغال بیرون از خانه به عنوان عامل رشد و ترقی زن، ریشه در تفکرات فمینیستی دارد. اما از همان ابتدا به چه میزان جامعه در فضاهای سازمانی، اداری و در مرحله اجرایی و عملی شدن مسائل، آنان را مورد توجه قرار داده است؟
محیط اشتغال ناسالم، بنیان خانواده را هدف میگیرد
روح افزا توضیح میدهد: اشتغال در برخی محیطهایی که خانواده محوری در آن ها تعریف نشده است، تأثیر بسیار منفی بر زندگی بانوان و ازدواج دختران دارد.
اگر این مشاغل دولتی باشد تا زمانی که به شکل رسمی مشغول به کار شوند، ازدواج را به تأخیر میاندازند. در برخی موارد نیز بانوان، مراتب بالاتر و ارتقاء شغلیشان را با شرایط و ساعات کاری خاص به ازدواج و تشکیل خانواده ترجیح میدهد.
همچنین در مشاغل غیر دولتی و آزاد نیز محیط می تواند در سبک زندگی و روحیات تأثیر بگذارد و آمارهایی که گاهی سن ازدواج را به شکل جدی بالا میبرد، اغلب همین شرایطی است که برای بانوان به گونهای دیگر تعریف میشود.
وی ادامه میدهد: اشتغال برای دختران شاید امری جدی به لحاظ نیاز اقتصادی باشد که همچنان مورد غفلت قرار میگیرد. همه دانشجویان در دانشگاههای دولتی تحصیل نمیکنند و بسیاری از آنها دردانشگاههای آزاد، پیام نور و غیر انتفاعی درس میخوانند که هزینهها هنگفتی را بابت شهریه میدهند.
علاوه بر آن دانشجوی ساکن در شهرستان، هزینههای خابگاه، خوراک و شهریه دارد، پس نیاز به شغل برای آنان چندان دور از ذهن نیست. ادامه دار بودن این شرایط در نهایت دختران را به لحاظ زندگی شخصی و اجتماعی دچار انواع آسیبها میکند.
روح افزا درباره مغایر بودن فضای بیرونی و درونی فضای اشتغال با جامعه اسلامی و شأن بانوان عنوان میکند: اگر روزنامهها را نگاه کنیم، انواع شغلها را میبینیم که بیشتر درگیر نگاههای جنسیتی و ظاهربینی کامل هستند. شغلهایی که به دو جهت عمدتاً زنان را بیشتر به کار میگیرند و مورد توجه قرار میدهند.
اولاً بانوان را با دستمزدهای پایین استخدام و بدون مزایا و بیمه آنان را وسیلهای برای کارهای منشی گری، دستیاری، بازاریابی و شغلهای این چنینی قرار میدهند.
دوماً جاذبههای ظاهری زنان که در بسیاری از شغلهای گارسونی در رستوران ها، کافهها و مدلهایی برای تبلیغ لباسهای زنانه در جشنوادهها و مراسمات تبلیغاتی در بکار گیری آنان بسیار مؤثر بوده.
اخیراً نیز در شهر های مختلف، شاهد چند مورد تبلیغات مدلهای زنده در پشت ویترین مغازهها بودیم. توجه نداشتن به شأن دختران ما در جامعه اسلامی و گستده شدن انحرافات، تأثیر مستقیم بر خانواده و نسلهای بعد خواهد گذاشت.
تأثیری که بعدها با هیچ سرمایه و توجهی جبران نخواهد شد و آثار مخرب آن تا ابد گریبان گیر جامعه خواهد شد.
در بسیاری از موارد؛ قوانین نیز در رابطه با اشتغال بانوان ناکارآمد بوده است. قوانینی که میتواند کامل باشد و طبق جامعه اسلامی ما عمل کند، اما امروزه؛ در مرحله اجرایی شدن آن ها، خانواده محوری اولویتی ندارد.
خانه داری، شغلی که شغل اعلام نمیشود!
روح افزا درباره قوانین مربوط به زنان خانه دار و نقش و فعالیت آنها میگوید: چنین قوانینی در حمایت از زنان خانهدار در اسلام وجود دارد، اما در کشور وجود ندارد و لااقل اجرا و عملیاتی نمیشود. همچنین این قوانین باید در قانون اساسی نیز وارد و مورد توجه قرار گیرد، چراکه زن خانه داری داخل خانه کار نیز میکند.
بنظر میرسد همه بانوان، اگر حقوق داشته و یا بیمه باشند از روی نیاز مالی به سمت مشاغل کاذب نمیروند. مشاغلی که تیر خلاص آن ها خانواده را نشانه میگیرد. همچنین در بسیاری از مشاغل که مردان باید حضور داشته باشند، از بانوان سوءاستفاده نمیکنند و زنان در جای مناسب خود قرار میگیرند.
پژوهشگر حوزه زنان و خانواده تأکید میکند: در پرداختن به اهمیت بنیان خانواده و شغل اعلام کردن خانه داری خلاء جدی داریم و اگر رفع شود بسیاری از طلاقها نیز اتفاق نمیافتد. چراکه بخش عظیمی از طلاقها عاطفی و به علت مشاجرات بین زنان و مردان است.
معمولاً در اینگونه موارد نداشتن بودجه بهانهای برای دولت است اما راهکار میتواند این باشد که همه زنان را بیمه بیکاری داشته باشند و این اتفاقها در شرکتهای بیمه به راحتی اتفاق بیفتد. زنان سرپرستی که اگر همسر خود را از دست دادند، میتوانند حقوق بازنشستگی دریافت کنند و در معیشت خود دچار سختی نباشند.
عنوان اشتباهی است که میخواهند زنان را خانه نشین کنند، چراکه هر زنی که بخواهد، میتواند حضور اجتماعی و اشتغال داشته باشد. ولی به صورت کلی در جامعه زنان حدود ۲۰ درصد مشارکت اقتصادی دارد و ازین تعداد ۳۰ درصد در شغلهای دولتی مشغول به کار اند ک بیمه و پشتیبانی و شرایط برای آن ها بهتر است. اما ۷۰ درصد بقیه در مشاغل های آزاد و خصوصی هستند که چندان خبری از مزایا این چنینی نیست.
حقوق و خواسته بانوان را، بانوان مطالبه کنند
نخستین حق زن در آرامش زندگی کردن با همسرش است. درواقع هیچکس نمیتواند مخالف شغل زنان باشد، اما یک خانم نباید شبیه یک آقا کار کند، مدل شغلی زنان باید متفاوت از آقایان باشند باید مزایایی خود را داشته و آرامش داشته باشند، اگر دولت در این زمینه هزینه کند در زندان، قوه قضائیه، بخش بزهکاری کمتر هزینه خواهند کرد.
روح افزا گفت: ثبات عاطفی خانواده به عهده یک زن است. چراکه رابطه عاطفی با همسر و فرزند مهارتی است که خداوند به زن داده است این را فدای اشتغال زنان در بیرون از خانه نکنیم.
وی افزود: کار زنان را باید خود زنان انجام دهند، امروز ورود زنان در مجلس سیاسی است، زنان ما باید حقوق خود را مطالبه کنند، امروز دغدغه زنان ما حضور در ورزشگاه و مسائل فرعی نیست بلکه دغدغه آنان همسری، تربیت فرزند و مدیریت خانه و خانواده در کنار اشتغالی به همراه آرامش است.
امروز ما درگیر جنگ نرم هستیم، در برخی موارد نظرات غربیها را درباره اشتغال زنان کپی کرده و به کار میبریم. به طور مثال؛ در کشور سوئد خانمی میتواند طی ۹ سال برای سه فرزند همچون کارمند دولتی از دولت حقوق ثابت دولتی بگیرد، این اختیارات را به مادر میدهند که فرزند خود را به مهد کودک نبرد.
چراکه میدانند در مهد، کودکان عدم اعتماد به نفس را تجربه کرده و در دوران نوجوانی بزهکار میشوند که هزینه سنگین برای دولت دارد، اما امروز دولت ما نسخههای غربی منسوخشده را تقلید میکند و حداقل اگر قرار بر تقلید است از آنچه امروز اتفاق میافتد تقلید کند.
وی در انتها اشاره میکند: مادر شدن پیش از فرزند برای زن مفید است چراکه زنان دوست دارند عواطف پاک خود را در جایی که اطمینان دارند خرج کنند، چرا امروز برخی زنان باید برای چندرغاز همه جور ابراز وجود کنند که شغل خود را از دست ندهند، زن نباید در شغل ابزار دست کارفرما یا صاحب کار باشد.