به گزارش صدای حوزه، آیتالله علیاکبر رشاد، رئیس و موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به تبیین موضوع فقه و اخلاق رسانه و ضرورتهای یک رسانه دینی پرداخت که حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مهمترین شاخه اخلاق کاربردی
اخلاق رسانه از مهمترین شاخههای اخلاق کاربردی و بلکه مهمترین شاخه آن است، اما معالاسف هم در مقام نظر یعنی کار علمی، پژوهشی و آموزشی راجعبه آن، و هم در مقام عمل، یعنی اجرا و رعایت ضوابط و موازین در زندگی به شدت مغفول است، کما اینکه «فقه رسانه» نیز از مهمترین شاخههای فقه معاصر است.
رسانه در حیات بشر معاصر نقش فوقالعاده تعیین کنندهای دارد، هیچگاه در تاریخ حیات انسان، رسانه و رسانش اینقدر تاثیر گذار نبوده است.
اگر بگوییم مؤثرترین و نقشآفرینترین عامل در مناسبات، در روابط و زیست انسان معاصر رسانه است گزاف نگفتهایم و این پدیده بسیار مهم دارای فقه است، اما مع الاسف باید گفت که مانند اخلاق رسانه، فقه رسانه نیز در مقام عمل مغفول مانده و اصحاب رسانه، مرتکب معاصی بسیاری در عمل رسانشی میشوند، ولی به آن توجه نمیکنند، چون احکام را نمیدانند.
توجه حوزههای علمیه به فقه رسانه
در مقام نظر حوزههای علمیه ما آنسان که باید به مسئله فقه رسانه نپرداختهاند، در اخلاق رسانه با مجموعه گستردهای از فضائل مواجهیم که باید تبیین و تدوین شود تا مورد توجه اصحاب رسانه قرار گیرد و فقه رسانه همچون انواع احکام خمسه تکلیفیه و انواع احکام گوناگون وضعیه مشتمل بر فروع بسیار گسترده است. تصور نکنیم مثلا آفات اللسان و آسیبهای زبانی فقط جنبه اخلاقی دارند، آفات اللسان و آثام اللسان جنبه فقهی وسیعی نیز دارند.
زبان، جنبه فقهی وسیعی دارد؛ زیرا چنانکه احکام رذایل زبانی، یعنی «آفات اللسان» و احکام فضایل زبانی و «آلاء اللسان» را، اخلاق بر عهده دارد؛ معاصی زبانی یعنی «آثام اللسان» و تکالیف زبانی را هم فقه بر عهده دارد.
تصور نکنیم که زبان، فقط یعنی جارحه و عضوی که در داخل دهان است؛ زبان و لسان معنای وسیع تری دارد. «وضع کلمات و الفاظ در قبال روح معانی» یک نظریه مهم در نظریههای وضع الفاظ است، در حوزه زبانشناسی و فلسفه زبان میگویند که زبان و لسان معانی مختلفی دارد؛ در یک معنا هر آن چه بازگوینده منویات و مکنونات آدمی میباشد، زبان است، آن عضوی که در داخل دهان قرار دارد یکی از ابزارها و امکانات برای بازگویه منویات و مکنونات است.
اشاره به سر، دست و زبان در واقع یک رفتار و تابلوی زبانی است، هر آن چه نقش دلالی و علامی دارد زبان است.
فکر میکنیم اگر به زبان و تولید صوت غیبت کنیم حرام است، ولی اگر غیبت را نوشتیم حرام نیست، اگر به زبان و جوارح و ابزاری که در دهان است و با فعل و انفعال و چرخش آن تولید صوت میکنیم و کلمه و جمله تولید میشود، دروغ گفتیم حرام و رذیلت است، ولی اگر با قلم دروغ گفتیم حرام و رذیلت نیست! و اگر با اشاره دروغ گفتیم حرام و رذیلت نیست؛ بلکه قلم نیز حرام است.
قلم بلکه ماندگارتر، نافذتر و قابل نشرتر است. انتشار ارزانتری دارد. وقتی به زبان میگوییم جمعی که حاضرند میشنوند، ولی وقتی مینویسیم جمعی که حاضر نیستند و یا نسلی دیگر که میآیند، میخوانند پس اثر قلم ماندگارتر و خطیرتر است و باید ابراز تاسف کرد که به این مسئله مهم توجه نداریم.
اصولا انسان به زبان تعریف میشود «خَلَقَ الْإِنْسانَ، عَلَّمَهُ الْبَیانَ»، خلقت انسان را در کنار تعلیم بیان، قرار داده است، یعنی موضوع خلقت انسان و تعلیم بیان در یک تراز و افق هستند به لحاظ ارزشی، چنانکه خلقت انسان مهم است، کلمه نیز مهم است، همانطور که خدای متعال انسان را خلق کرده بیان آن را نیز خلق کرده است،
فرمایشی از امیرالمومنین(ع) هست که میفرمایند: «ما الإنسان لولا اللسان إلّا صوره ممثَّله، أو بهیمه مهمَلهٌ». اگر زبان نباشد، انسان چیست؟ انسان چیزی نیست جز یک نقش، یک عکس، یک نقاشی و یا یک حیوان بی زبان و در پایان میفرماید اللسان میزان انسان، یعنی زبان و معیار انسان است. (غررالحکم)
زبان معیار سنجش
زبان معیار انسان است، یعنی هر کسی به زبانش سنجیده میشود، در روایات دیگر هم بعضی تعابیر بسیار دقیق و فوقالعاده ملاحظه میشود و واقعا انسان را مدهوش میکند.
از نکات دقیقی که در خصوص زبان در روایات آمده است، «لسانک ترجمان عقلک؛ زبان تو ترجمان و بازگوینده خِرد توست»، خِرد تو را با زبان تو میسنجند، چه میگویی و چه گفتی و چگونه میگویی، این نشانه عقل توست، حد عقل تو را با زبانت میتوان سنجید، این سخن از امیرالمومنین(ع) است. از امام باقر(ع) روایت شده است؛
«إنّ هذا اللسان مفتاحُ کلِّ خیرٍ و شرٍّ، فینبغی للمؤمن أن یختِمَ علیٰ لسانهِ کما یختم علی ذَهبهِ وفضّتِهِ. میفرماید: راستى که این زبان، کلید هرخوبى و بدى است. پس، سزاوار است که مؤمن بر زبان خود مهر زند، همانگونه که بر کیسه زر و سیم خویش مهر مىزند.»
زبان کلید خیر و شر است
زبان کلید همه خیرات و شرهاست؛ هر چه خیر و شر است از همین زبان برمیخیزد، این ارزشمند است. انسان باید مراقب زبان باشد همانطور که مراقب طلا و نقره است. زبان معدن طلا و نقره است، باید مراقب بود و نابهجا استفاده نکرد.
کلامی منصوب است به امیرالمومنین(ع) که کلامی بلند است، اَلْمَرْءَ مَجْنُوءٌ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه فزن کلامک و اعرضه على العقل و المعرفه؛ آدمی پشت زبانش پنهان است، پس سخنت را وزن کن و بسنج و آن را به عقل و معرفت عرضه کن.
اگر برای خدا و در راه خدا بود بگو، ولی اگر جز در راه خدا بود سکوت بهتر از سخن گفتن است، و در ادامه این کلام بلند میفرماید؛ «و علیه یحاسب الخلق یوم القیامه» خدا با زبان مردم را محاسبه میکند.
در حوزه زبان معارف ما غنی است
در حوزه زبان، معارف ما بسیار غنی است. هر چند فقه ما از فعلیت کمتری برخوردار است، فقه رسانه به خصوص و در مجموع «فقه اللسان» از فعلیت کمتری برخوردار است، اما در عین حال مایههای دقیق و عمیق و وسیعی در فقه ما راجع به زبان و مشقات آن از جمله «رسانه» هست که در واقع امر معاصری قلمداد میشود و امروز در حیات بشر فوقالعاده تعیین کننده است و در این عرصه مطالب فراوانی داریم.
دهها گناه و ضد ارزش از زبان صادر میشود
دهها گناه و معصیت و رذیلت و ضد ارزش از زبان صادر میشود، دهها فضیلت هم از زبان صادر میشود، به اصطلاح میگویند؛ «آفه الکلام فی ما لایعنیک».
آفت بیهودهگویی، آفت خوض در باطل، آسیب باطل گذراندن ساعات و باطل گذرانی حیات و ساعات و آفت شوخیهای بیجا و آفت استهزاء دیگران و آفت افشا کردن اسرار دیگران، آفت دروغ گفتن، آفت وعده دروغ دادن، آفت غیبت کردن، آفت افترا بستن، آفت تهمت زدن، آفت نمینه، آفت چُغلی کردن، آفت دو زبانه بودن، آفت نفاق ورزیدن به زبان و آفت کاربرد زبان در جایی که نباید به کار رود، مثلا از ذات باریتعالی سخن گفتن و از او پرسیدن، آن هم در حالی که تخصصی نباشد و توسط متخصص فلسفه و کلام نبوده نباشد.
آفت گمراه کردن دیگران به زبان؛ ممکن است جملهای را در روزنامه و در یک سایت و در یک گروه اجتماعی بگوییم و باعث انحراف فردی شویم، بدانیم روز قیامت باید جواب او را بدهیم.
آفت طعنه زدن و اهانت کردن به دیگران، فحش دادن، آفت سب، آفت لعن کردن دیگران، آفت امر به منکر و نهی از معروف، آفت مجادله کردن و بیجا جدل کردن و زیاده گویی داشتن، آفت پیچیده سخن گفتن و آفت غفلت از اینکه گاهی حرفی بزنیم که مفهوم مخالف دارد، آفت خشونت پراکنی به زبان، آفت تملق گفتن، آفت شماتت دیگران کردن و دهها آفت دیگر همه اینها نه به زبان گوشتی واقع میشود؛
خبرنگار، مجری رایو و تلویزیون و نویسنده در مطبوعات و آقایان مطبوعاتیها همه اینهایی که برشمردم به زبان قلم هم جاری میشود و تاثیرگذاری چنین جریاناتی با قلم بسی افزونتر است از تاثیر ارتکاب این جرمها و رذیلتها به زبان گوشتی و به زبان دهان است.
گاهی زبان منشا دهها گناه میشود
همه رفتارهای زبانی به اصطلاح «فعل گفتاری»، مثل فعل دست و فعل پا و دیگر جوارح، منشا صدور اموری است که مشمول احکام خمسه میشود؛ حرام دارد واجب و مکروه و مستحب و مباح دارد، سعی کنیم سخن مباح به زبان بیاوریم و به قلم جاری کنیم، سخن مستحب و واجب به زبان و قلم جاری کنیم و سخن مکروه و حرام به زبان نیاوریم و به قلم جاری نکنیم.
شگفتا و دریغا و افسوس که این امر مهم مغفول مانده است. ما باید با تاسیس و یا توسعه رشته اخلاق رسانه در بستر حوزههای علمیه و با توسعه و تاسیس فقه رسانه به این امر مهم بپردازیم. از لسان رسول خدا(ص) نقل شده است در تحف العقول فرمودند؛
«لایَسْلَمُ أحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتّى یَخْزُنَ لِسانَهُ» کسی از گناهان در امان نمیماند، مگر آنکه زبانش را مهار کند، یعنی زبان خود را مدیریت کند گاهی سخنی میگوییم که منشاء دهها گناه میشود و یا ایجاد سوءظن میکنیم،
دو به هم زنی میشود و یا اختلاف میان دو نفر و دو گروه و دو حزب ایجاد میکنیم و به اختلافات دامن میزنیم و بنیادهای نظام را سست میکنیم، بنیادهای اخلاق در جامعه را ویران میکنیم، ما رسانهایها یعنی رسانه ملی، رسانه شنیداری، دیداری، نوشتاری، تصویری و هر کدام از رسانهها و گاهی در روز صدها گناه و جرم مرتکب میشویم چه جرم حقوقی یا کیفری مرتکب میشویم،
گاهی روزانه صدها رذیلت مرتکب میشویم، اما به دلیل بیدقتی، توجهی نداریم و از کنار آن عبور میکنیم و روزی باید در محضر الهی پاسخ دهیم، گاهی به طعنهای و زخم زبانی که میزنیم یک نفر را از زندگی ساقط میکنیم، ذهن را پریشان میکنیم، بر روان او تاثیر میگذاریم و بر رفتار و بر شخصیت وی تاثیر منفی میگذاریم،
از امیرالمومنین(ع) در بحارالانوار آمده است؛ «ضَربُ اللِّسانِ أشَدُّ مِن ضَربِ السِّنانِ» یعنی ضربت زبان، دردناکتر از ضربت سرنیزه است.
سلامت آدمی در گرو حفظ زبان
رسول خدا(ص) فرمودند؛ «سَلامَهُ الإنسانِ فی حِفظِ اللِّسانِ، سلامت آدمی در گرو حفظ زبان اوست»، در بیان دیگر فرمودند؛ «أمسِکْ لِسانَکَ، یعنی زبانت را کنترل کن، اگر زبان را کنترل کنی صدقه جاریه برای تو ثبت میشود».
زبانت را مدیریت کنی گویی برای خودت صدقه مهمی را نصیب میکنی، به امیرالمومنین(ع) منسوب است که در نهجالبلاغه آمده است؛ «اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَر، زبان، حیوان درندهای است اگر این حیوان را رها کنی انسان را میدرد».
سگ زبان را باید با قلاده حدود الاهی مهار کرد، ما از مجاور مزرعه و باغی عبور میکنیم و سگی آن جا برای نگهبانی نگهداری میشود، ما از این حیوان میهراسیم به صاحبش اعتراض میکنیم، قلاده بیندازد و سگ را نگاه دارد، ولی دیگران حق دارند بگویند سگ زبان را کنترل کن؟ یک قلاده سر زبانت بینداز؟ دارد دیگران را میدرد!
آقای خبرنگار، گاهی زبان تو آبروی دیگران را میبرد و شخصیت دیگران را تکهتکه میکند، حیثیت دیگران را به باد میدهد، این سگ زبان را کنترل کن،
از پدر عبدالله ابن سفیان نقل شده است که از پیامبر اعظم(ص) سوال شد که «اخبرنی عن الاسلام بامر لااسئل عنه احدا بعدک» پدر عبدالله ابن سفیان نقل میکند از پیامبر اکرم(ص) پرسیدم چیزی از اسلام بگو که بعد از تو دیگر از کسی چیزی نپرسم، این قدر مهم باشد که کسی نتواند جواب مرا بدهد، فقط از تو بپرسم،
حضرت فرمودند؛ «قُل آمنتُ باللهِ ثُمَّ استقم». بگو به خدا ایمان آوردم و سپس به آن پایبند باش. ایمان پایداری میخواهد، گفت عرض کردم «قلت فما تقی»، این جنبه ایجابی است که باید استقامت ورزید، از جنبه سَلبی نیز سوال کرد که چه کاری را باید انجام ندهیم؛ «فأومأ بیده إلى لسانه. پیامبر اعظم(ص)با اشاره به زبان خودشان فرمودند: «از زبان پرهیز کن».
حضرت در نقلی دیگر میفرمایند؛ «أعبد الله کأنک تراه، یعنی خدا را آنچنان عبادت کن که گویا او را میبینی» و با او حرف میزنی.
در طول روز آن چنان بندگی کن و بنده باش که گویی همواره در محضر او هستی که عالم محضر خداست؛ و در محضر خدا گناه نکن، «وعدت نفسک فی الموت» خود را همیشه برای مرگ آماده کن، مرگ ممکن است هر دم فرا برسد، بعد فرمود اگر بخواهی چیزی میگویم که از همه این حرفها مهمتر است، که اگر آن را رعایت کنی گویی همه چیز را بیمه کردهای، بیمه کردن دیگر امور و جوارح در گرو آن است، حضرت با دست به زبان اشاره کرد، گفت این «زبان» را کنترل کن.
دو چیزی که مردم را وارد بهشت میکند
همچنین از امام علی(ع) نقل است که باید مورد توجه خبرنگاران، خبرگزاریها و اصحاب رسانه، باشد و نسبت به آن ملتزم باشند، حضرت فرمود، فرق مؤمن و منافق چیست؟
«إنّ لِسانَ المؤمنِ مِن وَراءِ قَلبِهِ، و إنّ قَلبَ المُنافِقِ مِن وَراءِ لِسانِهِ؛ لأنّ المؤمنَ إذا أرادَ أن یَتکَلّمَ بکلامٍ تَدَبَّرَهُ فی نَفسِهِ، فإن کانَ خَیرا أبداهُ و إن کانَ شَرّا و اراهُ، و إنّ المُنافِقَ یَتکَلّمُ بما أتى على لِسانِهِ لا یَدری ما ذا لَهُ و ما ذا علَیهِ. امام على(ع) فرمودند:
زبان مؤمن پشت دل اوست و دل منافق، پشت زبان او؛ زیرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگوید، ابتدا درباره آن مى اندیشد؛ اگر خوب بود اظهارش مىکند و اگر بد بود آن را پنهان مىدارد. اما منافق هرچه به زبانش آید مىگوید، بى آن که بداند چه سخنى به سود و چه سخنى به زیان اوست.
در جایی دیگر از پیامبر(ص) پرسیده شد چه چیزی بیش از همه، مردم را وارد جهنم و یا بهشت میکند؟ رسول خدا(ص) پاسخ داد؛
«من کثر کلامه کثر سقطه و من کثر سقطه کثر ذنوبه و من کثر ذنوبه کانت النّار أولى به؛ هر که گفتارش بسیار باشد خطایش بسیار گردد و هر که خطایش بسیار باشد گناهانش بسیار شود و هر که گناهانش بسیار باشد جهنم براى او شایستهتر است؛
و فرمودند دو چیز مردم را وارد بهشت میکند،«تقوا» و «حُسن خلق»، یعنی هر دو اینها با هم فرد را بهشتی میکند؛ و پرسیده شد آن چه بیش از همه چیز مردم را وارد جهنم میکند، چیست؟ حضرت فرمودند «اجوفان»، یعنی دو حفره لسان و فرج، «زبان و آلت تناسلی». بیش از همه از طریق زبان و رفتار حرام جنسی مردم به جهنم میروند.
سخنی با رسانه ها
مطمئن باشید اگر رسانهای اخلاق و احکام ارزشی و شرعی را در قلمرو عمل و حوزه مسئولیت رسانهای رعایت کند، از سایر رسانهها عقب نمیاُفتد، وقتی مردم به رسانه اعتماد کنند آن وقت پرطرفدارترین رسانه کشور بلکه منطقه و جهان خواهید شد، اگر جهات اخلاق را رعایت کنید، کارتان میگیرد، گل میکند و مردم خوشبین میشوند و جذب میشوند. برخی رسانهها تصور نکنند که با جرائم و رذایل مخاطب پیدا میکنند.
بیشتر بخوانید: