به گزارش صدای حوزه، اعتقاد به معاد و عالم پس از مرگ از مسائل مهمی است که لازمه اعتقادی یک انسان موحد است و تمامی ادیان الهی بر این موضوع تأکیدات زیادی داشتهاند و جزء مسلم و قطعی اصول دین است. از آن جایی که عالم پس از مرگ ماورایی است و تفاوت ماهوی با عالم ماده دارد، باور چنین جهانی برای خیلی از مردم حتی کسانی که به ظاهر متدین هستند سخت است.
این تجربهها مؤیدی عینی و تجربی بر آموزههای دینی است
تکلیف مادیگراها که کاملا مشخص است و چون متر و معیار آنها حس مادی است طبیعتا نمیتوانند چنین عالمی را قبول داشته باشند. افراد متدین هم چون چنین فضایی را تجربه نکردهاند و آنها هم نوعا قیاسشان همان ملاکات مادی است، معمولا باور قطعی به این مقوله ندارند و صرفا اعتقاد اجمالی و بعضا نیم بندی به بحث معاد و عالم پس از مرگ دارند و عده محدودی هستن که حقیقتا باور جدی به معاد داشته باشند. به هر حال اعتقاد ظاهری داشتن یک چیز است و باور قطعی و صد در صد چیز دیگر.
برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی که ۳ سال است از شبکه چهار در ایام ماه مبارک رمضان پخش میشود و امسال به عنوان پربینندهترین برنامه نزدیک افطار شناخته شده است، برنامهای پژوهش محور و علمی است که با اجرا و تهیه کنندگی عباس موزون پیرامون تجربیات نزدیک به مرگ است. این برنامه تلویزیونی تلنگر خوبی در موضوع معاد و عالم پس از مرگ برای مخاطب است و میتواند در تقویت باور به معاد نقش داشته باشد.
تجربهگران این برنامه اکثرا در اثر تصادف، بیماری و چیزهای دیگر به کما رفتهاند و حتی بعضی از این افراد وضعیتشان به حدی وخیم بوده که از نظرپزشکی، دیگر امیدی به بهبودی آنها نبوده است ولی به هر حال عمرشان به دنیا بوده و مشاهدات خود را در ایام و ساعاتی که در شرف مرگ بودهاند را بازگو میکنند.
مرگ با تجربه نزدیک به مرگ متفاوت است
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت این است که همانطور که در این برنامه هم بر آن تاکید شده این حالت را نمیتوان مرگ نامید و سازندگان این برنامه هم چنین ادعایی ندارند؛ بلکه حالتی نزدیک به مرگ است و به تجربه نزدیک به مرگ معروف است. نباید برای مخاطب اینگونه جا بیفتد که این افراد مرده بودند و بعدا دوباره زنده شدهاند. در بعضی از این تجربیات هم به صراحت بیان شده که آن شخص هنوز فوت نکرده است. ولی وجه شباهت مهم آن با مرگ قطعی خروج روح از بدن است که حداقل در اکثر موارد به وضوح مشهود است.
یکی از اهداف مهم زندگی پس از زندگی این است که به صورت تجربی اثبات کند که عالم غیبی وجود دارد و مشاهدات این افراد نتیجه عملکرد مغز نیست. این نکته، کلیدی ترین هدف برنامه زندگی پس از زندگی است. از طرفی درصدد تقدس سازی افراد هم نیست؛ مویدش هم بیانات آیت الله تحریری، یکی از کارشناسان این برنامه هست که در خلال یکی از قسمتهای برنامه بیان شد و پخش این بیانات از ایشان در این برنامه گویای این است که موضع سازندگان آن نیز همین است.
کیفیت مشاهدات تجربه گران
مشاهدات تجربهگران دو گونه است: یکی مشاهده همین عالم مادی است که با چشم سر دیده میشود؛ منتها با این فرق که زاویه دید، نوعا با وسعت بیشتری همراه است و مشاهدات خیلی عمیقتر و جزئیتر است و این مشاهدات بعد از به هوش آمدن فرد تجربه گر راستیآزمایی شده و از طرف اطرفیان تأیید شده است؛ مثل اینکه شخص تجربه گر وضعیت پزشکان و گفتکوهایی که بین آنها رد و بدل شده را با جزئیات دیده و شنیده و آن هم بعدا تأیید کردهاند که چنین اتفاقاتی افتاده بوده است.
دوم؛ مشاهدات ماورایی شخص تجربه گر است که مشاهده تونل نور، مشاهده اعمال طول عمر، پرسش از چرایی انجام برخی کارها، رنگهای غیر قابل توصیف، تمثلاتی از بهشت و نعمتهای آن، جهنم و عذاب دوزخیان و… را شامل میشود.
نکته دیگر که جای دقت و اندیشیدن دارد این است که شخص تجربه گر جزء به جزء مشاهداتش را نقل میکند و بعضا بعد از گذشت سالها هنوز ریز آن مشاهدات را به یاد دارد و تمامی آن افراد بدون استثناء اذعان دارند که آنچه دیدهاند کاملا واقعی بوده و خواب یا تخیل نبوده است. همانطور که بیان شد جدا شدن روح از بدن از مسلماتی است که تقریبا در تمام تجربیات مشهود بوده است و یا از طرف تجربهگران به آن تصریح شده است. این نکات مؤیدی است که آن چه دیدهاند خواب و تخیل نبوده است؛ وگرنه به این وضوح و جزئی نباید یادشان میماند.
اشکالاتی درباره برنامه زندگی پس از زندگی
یکی از اشکالاتی که بعضا از سوی متدینین به این برنامه گرفته میشود این است که چنین برنامهای راه را برای سوء استفاده افراد کلاش و دروغ پرداز باز میکند تا موجبات انحراف را فراهم سازند و بعضی هم پا را فراتر از این گذاشتهاند و اصولا با بدبینی به این اظهارت مینگرند.
به نظر میرسد که اگر بخواهیم با این دید به مسائل اعتقادی بنگریم اصلا نباید حرفی از این مسائل به میان بیاید؛ چون تقریبا تمام این مباحث آسیبهایی را به دنبال دارد و عدهای منحرف همیشه در طول تاریخ بوده و هستند که با آمیختن حق و باطل و مغالطلات گوناگون موجبات انحراف افراد را فراهم کردهاند. مصداق بارز آن را در مبحث مهدویت شاهد هستیم که در طول تاریخ و تا زمان حال با چه انحرافاتی همراه بوده و چه حقهبازهایی ادعای مهدویت کردهاند و عدهای دیگر را نیز به گمراهی کشاندهاند. حالا چون این انحرافات در این بحث وحود دارد نباید کسی از مهدویت صحبت کند؟ نباید در این مسئله روشنگری شود؟ واضح است که راهکار این نیست.
از طرفی برنامه زندگی پس از زندگی یک برنامه پژوهش محور و علمی است. مهمانانی که در هر قسمت این برنامه میآیند مدتها در مورد آنها تحقیق شده و راستی آزمایی شدهاند و بعضیها با اصرار مکرر حاضر شدهاند که در این برنامه شرکت کنند؛ اینگونه نبوده که هر کسی ادعایی داشته در برنامه حضور پیدا کرده باشد.
ملاک عمل و اعتقاد، قرآن و عترت است
درست است که ملاک عملکرد ما باید قرآن ، روایات و سیره معصومین علیهمالسلام باشد و شاخصه اصلی هم همین است؛ ولی باید بپذیریم این برنامه و این تجربهها تا حدود زیادی به باور عالم پس از مرگ کمک کرده و مؤیدی عینی و تجربی بر آموزههای دینی است. خیلی از این تجربیات با بسیاری از آیات و روایات مطابقت دارد؛ مثل مشاهده اعمال شخص در طول دوران زندگی، آن هم با جزئیات.
توجه به مسئله حقالناس که در برخی تجربیات به صراحت از آن یاد شده و در آموزهای دینی شکی در اهمیت این مسئله در حسابرسی اعمال نیست. حداقل برخی از نعمتهای بهشتی و یا عذابهای دوزخ که برخی از تجربهگران گزارش کردهاند قابل تطبیق با قرآن و روایات است.
به هر حال اگر نقدی هم صورت میگیرد باید منصفانه باشد و تمام جوانب در نظر گرفته شود. از طرفی حضور شخصیتهایی مثل آیت الله تحریری و حجت الاسلام خسروپناه به عنوان کارشناس در این برنامه نیز مؤیدی بر مثبت بودن این برنامه است.