• امروز : دوشنبه - ۱۰ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 30 December - 2024
کل اخبار 6349

صدای حوزه امروز

لازم است مشوق‌هایی برای جذب طلاب به حوزه‌های علمیه ایجاد شود همچنان برای تبلیغ نقشه جامعی وجود ندارد / تحولات عظیم و شگرفی در دنیا رخ داده و نهاد تبلیغ دین را دچار سختی کرده است! پوکر کی حلال میشه؟! حل و فصل جن عاشق توسط طلبه بلاگر! “رقص” در سینمای قبل و بعد از انقلاب به روایت یک طلبه! ابتکار عمل آیت الله حائری یزدی در بازسازی حوزه علمیه قم در شرایط رو به اضمحلال حوزه در ستایش تبلیغ عشایری!/ عکس نوشته شکل و شمایل صحیح مواجهه مدارس علمیه با طلاب دهه هشتادی! فرصت تبلیغی سه روزه برای ایام فاطمیه (س) بیشتر به درد تبلیغ برای استان های نزدیک قم میخورد! اعضای نهمین دوره شورای عالی حوزه‌های علمیه به عنوان عالی‌ترین نهاد حوزوی انتخاب شدند روایت مدیر حوزه های علمیه از اهم و احب امور نزد رهبر معظم انقلاب! فرهنگ کلان گفتارها: نهادهای گفتار جمعی ساز! تصویرسازی منفی و مستمر اینترنشنال از حوزه و روحانیت جزئیات برنامه‌های آموزشی حوزه علمیه قم

10
در برنامه هفت و در پی برگزاری حراج تهران و حاشیه های آن مطرح شد؛

وزیر ارشاد باید به مساله دلالی در بحث حراج آثار هنری ورود کند

  • کد خبر : 36678
  • 03 بهمن 1400 - 15:06
وزیر ارشاد باید به مساله دلالی در بحث حراج آثار هنری ورود کند
فراستی: من متوجه نمی‌شوم در چه مملکتی زندگی می‌کنم. مملکتی که خط فقرش به تعبیرِ مسئولین، 9 میلیون و حتی بعضاً 10 میلیون تومان است؛ در چنین شرایطی که مردم در شرایط بد معیشتی قرار دارند؛ 150 میلیارد در یک سالن کوچک، پول رد و بدل می‌شود برای اثرِ مثلاً هنری! که هیچ‌کدام هنری نیستند.

به گزارش صدای حوزه، چندی پیش پانزدهمین دوره حراج تهران برگزار شد و رکوردی را به جا گذاشت؛ مبلغ ۱۵۸ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان. بارها این رقم و ارقام و بحثِ فروش آثار جعلی در حراجی‌های هنری مورد بحث بسیاری از رسانه‌ها و کارشناسان بوده است. حتی بعضاً برخی سریال‌ها و فیلم‌ها با الحانِ مختلفی به این موضوع پرداخته‌اند. مثلاً در یکی از سریال‌های شبکه سه سیما حمله شدیدی به حراجی‌های هنری و آثار فروخته شده در آن داشت.

در آن سریال نشان داده شد؛ با پیدا شدن یک تابلوی از سهراب سپهری پای کاراکتری به نام لاله بوستان که مشخصاً طعنه‌ای به یکی از گالری‌داران مشهورِ تهران است، به باغ باز می‌شود و ترتیب یک حراجی را می‌دهد. در بخشی از داستان کاراکترِ آن سریال در حال ساخت اثری با نگارش کلمه «پوچ» است که طعنه‌ای است به «هیچ»‌های معروف یکی از مجسمه‌سازان مشهورِ کشور.این بار حمله و انتقاد به حراجی‌های هنری خصوصاً حراج تهران را برنامه «هفت» مطرح کرد. میزِ نقد شبِ گذشته ابتدایش خیلی پرشور شروع شد. فراستی قبل از نقدِ فیلم «دشت خاموش» به نقدِ حراج تهران پرداخت.

فراستی حراج تهران

بسبت خط فقر با حراج تهران

او گفت: دو سه روز است که یک چیزهایی اذیتم می‌کند؛ مثلِ حراج تهران. من متوجه نمی‌شوم در چه مملکتی زندگی می‌کنم. مملکتی که خط فقرش به تعبیرِ مسئولین، ۹ میلیون و حتی بعضاً ۱۰ میلیون تومان است؛ در چنین شرایطی که مردم در شرایط بد معیشتی قرار دارند؛ ۱۵۰ میلیارد در یک سالن کوچک، پول رد و بدل می‌شود برای اثرِ مثلاً هنری! که هیچ‌کدام هنری نیستند.

فراستی اشاره کرد: یا من نمی‌دانم اینجا کجاست یا آن دوستان مثلِ اینکه در قاره دیگری زندگی می‌کنند. چه اثرهایی؟ یکی سال‌هاست می‌نویسد هیچ؛ به صورت کوچک، بزرگ، متوسط و عظیم؛ در این حال باز هم می‌فروشد. پولش را عده‌ای دیگر می‌خورند و خودِ آن به اصطلاح هنرمند را آلتِ دست کردند. از یک هنرمند به یک شخصیت دیگر او را تبدیل کردند. واقعاً فاجعه است. یعنی جریانِ دلالی را کسانی مدیریت می‌کنند که به حوزه هنرهای معاصر هم رحم نکردند. از اصل تا کپی! یک دلال بزرگ در رأسِ این جریان دلالی قرار دارد و در فضای تجسمی نفر اول این دلالی است. یک نفر هم که حرفه‌ای کپی‌کار است. این چند نفر داستان حراج را راه می‌اندازند.

وی افزود: از جوان‌های با استعداد نقاش شهرستانی کار می‌خرند؛ ۸ میلیون و ۱۰ میلیون. اما به یک باره ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون این اثر را به فروش می‌رسانند و منفعتِ آن را بین چند تایی‌شان تقسیم می‌کنند. واقعاً نمی‌دانم چه بگویم. یک جا باید می‌گفتیم بس است این مسخره‌بازی! این نه مالِ ماست و نه شرایط ما و نه این آثار، هنری‌اند. هر بار از یک شاعر عارف بی‌سر و صدا و نقاش متوسط یک اثر در می‌آید که معلوم نیست تا حالا کجا بوده و چند میلیارد می‌فروشند. نکند این‌ها هم کپی است.

حراج تهران یعنی تهران را دارند به حراج می‌گذارند!

محمدتقی فهیم در ادامه ماجرای حراجی‌های هنری را از منظرِ بحث مالیاتی موردِ بحث قرار داد و تأکید کرد: به نظرمن بحثِ رقم‌های حراج، یک بحثی است و بحثِ قوانین حاکم بر حراج‌ها معضلِ بزرگتری است. آنچه من می‌دانم در دنیا وجود دارد و اساساً یک هنر تجسمی کلان سرمایه‌گذاری است. اما دولت‌ها به نفع مردم یک مالیات‌های کلان از آنها می‌گیرند. آیا در اینجا چنین سازوکاری وجود دارد؟ وقتی ۱۵۰ میلیارد به تعبیرِ (فراستی) هنری که اساساً نمی‌توان به آن گفت هنر به مفهومی که لااقل مردم از آن متنفع شوند. آیا مردم از این معاملات، سهمی دارند؟ وزارت دارایی سراغ این‌ها می‌رود؟ من شنیدم برخی از این معاملات حتی در تمبرها هم در دنیا تا ۷۰ درصد مالیات از این‌ها می‌گیرند. رقم هرچه کلان‌تر مالیات بیشتر پرداخت می‌شود. به همین خاطر وارد زد و بندهای پنهانی و مافیایی می‌شوند. نکته دوم اینکه اساساً در کشور ما اسمش حراج تهران است یعنی تهران را دارند به حراج می‌گذارند!

او با اشاره به چکشی که مجری این حراجی‌ تهران می‌کوبد به عنوان فروشِ آن اثر هنری، تأکید کرد: این چکشی که به نشانه فروختن آثار هنری فرود می‌آید یک چکشِ شبه روشنفکری واداده است. کسانی که یک موقعی مدعی بودند؛ حتی بازیگرانی که وارد این سازوکارها می‌شوند و این چکش را آنها به عنوان مجری برنامه می‌زنند. این چکش زدن اول بر فرقِ سر مردم زده می‌شود. البته به تعبیری هم فرق خودشان و گذشته خودشان! اینکه چه شرایطی برای پول مردم به وجود می‌آید و دولت باید به سراغ اینها برود. در محلی که این معاملات انجام می‌شود ۱۰ متر آن طرف‌تر بچه‌های کار مشغول کارند؛ این‌ها بیرون می‌آیند و با این ارقام از کنارشان رد می‌شوند؛ چقدر می‌تواند این مسائل آسیب‌زا باشد.

فراستی در اینجای بحث از وزیر ارشاد درخواست می‌کند که واردِ‌ این مسائل بشود؛ او تأکید کرد: به نظرمن وزیر ارشاد که تازه نفس هم هست باید ورود کند. من فکر می‌کنم آن کاری که در این جلسات انجام می‌شود هرچه هست دلالی است و چیز دیگری نیست.

محمدرضا مقدسیان

در حراج تهران، مبدأ و مقصد این پول‌ها کجاست؟

محمدرضا مقدسیان منتقد دیگر این برنامه هم وارد این بحث شد و گفت: این ماجرای حراج در ایران مثل خیلی از اموری که فقط به صورت قشری وارد می‌شود و برای عموم، فهم نمی‌شود، اتفاق می‌افتد؛ قضیه حراج مثل بسیاری از اتفاقات دیگر پوسته‌اش وارد می‌شود و در پشتِ پوسته اتفاقات عجیب و غریبی می‌افتد که عطفِ به صحبت شما، آنجا مسئله مالیات مسئله مهمی است. اما مسئله دیگری هم بسیار حائز اهمیت است و آن مبدأ و مقصد این پول‌ها کجاست؟ از کجا می‌آید و به کجا می‌رود؟ یعنی نمی‌شود یک عدد بزرگی را وارد حراج کنید، یک عددی را وارد رسانه‌ها کنید و اثر جای دیگری برود.

وی افزود: این پول از کجا آمده است؟ و پول برای چه کسی است و چقدر پرداخت مالیات در آن جدّی است. چقدر مالیات پرداخت شد و بعداً برای این اثر چه اتفاقی می‌افتد. آیا فرآیند خرید و فروش اثر هنری منجر به کشف استعداد یا منجر به رشد هنرمند می‌شود؟ نه فقط هنرمندان جوان با استعداد زیر دست و پا لِه می‌شوند تا گروهی منافعش را ببرند. به نظرمن همه این‌ها را باید با هم ببینیم. این حراج یک تعریفی داشته باشد مگرنه یک پوسته مضحک است که در پشتِ پرده‌اش معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتد.

فهیم در ادامه این بحث، موضوعِ اجاره آثار هنری را مطرح کرد و گفت: بحثِ بعدی من بحثِ اجاره‌هاست. اینکه بعضی وقت‌ها برای این مراسم‌ها، حتی برای نمایشگاه‌ها یکسری آثار تجسمی را از برخی کشورها اجاره می‌کنند و البته برخی از اینها برای کشور خودمان است. اینها تحت یک مناسباتِ غلطی این‌ها را صادر کردند یا فروختند، دزدی کردند و… می‌دانید که ما خیلی آثاری داریم که در زیرزمین موزه‌ها مانده است. ما اینها را اجاره می‌دهیم با پولِ بیت‌المال، مدتی برای ۲۰ نفر شکم‌سیر در معرضِ نمایش قرار می‌دهیم و جالب است که این اجاره‌ها را از دولت می‌گیرند.

فراستی به دنبال این بحث، موضوع آثار کپی را مطرح کرد که به واسطه این نسخه‌های اصلی این آثار بیرون می‌آید؛ او گفت: ای کاش با تحقیق و دقیق می‌گفتم؛ معلوم نیست چه بلایی سرِ نسخه‌های اصلی این آثار، آمده است. شنیدم کپی‌هایی از اینها کار شده و به فروش رسیده و نمی‌دانیم اصلِ آنها کجاست. یعنی یک مافیای اساسی جدّی در این بخش هست.

او همچنین اشاره کرد: در این ماجرا، خوب بودن و سالم بودن نداریم. چون مکانیزم ناسالمی در درونِ آن وجود دارد. به ویژه در ایران؛ چون کشور سرمایه‌‌داری فرانسه حراج برگزار می‌کند مشخص است چه چیزهایی را حراج می‌گذارد، قیمت‌ها روشن است. چرا که کشور سرمایه‌داری است. اما ما سرمایه‌داری نیستیم. در این جا این کارها و در بوق‌کردن‌ها و کارهای نازل را با این رقم‌ها چه کسی می‌خرد و چه کسی می‌فروشد؛ آیا این ارقام کاذب نیست؟ این سؤالاتی است که وجود دارد. کارشناسی که نمی‌شود یک رقم اولیه می‌گذارند، عده‌ای این‌ها را می‌خرند. کسی که ۱۴ میلیارد می‌دهد آیا متوجه می‌شود نقاشی چیست؟ دوم این پول از کجاست؟ این چه بازی است که هر سال راه می‌اندازیم. با روح و روانِ مردم بازی می‌شود؛ داریم چیزهایی را در بوق می‌کنیم که فرهنگسازی شود.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=36678
  • منبع : تسنیم

مطالب مرتبط

30بهمن
پارتی رفتن و عرق خوردن جزو فرهنگ اندونزی نیست
گزارشی از دستگاه کپی، فیلم قابل تامل اندونزیایی؛

پارتی رفتن و عرق خوردن جزو فرهنگ اندونزی نیست

25بهمن
ساحل‎‌داری سرمایه داران، مهمتر از ساحل خواری های برجسته شده
روایتی از وضعیت ویلاسازی های بی حد و حصر؛

ساحل‎‌داری سرمایه داران، مهمتر از ساحل خواری های برجسته شده

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.