به گزارش صدای حوزه، امروزه بازیهای رایانهای به یکی از فراگیرترین تفریحات افراد جامعه تبدیل شده است که در پیر و جوان با انواع و اقسام سلایق؛ مخاطبان و کاربران بسیاری دارد.کشور ما هم از این قاعده مستثنا نیست، اما مساله اینجاست که با وجود برخورداری از یک بازار پرتقاضا و البته دانش فنی و فرهنگ غنی در تاریخمان که میتواند سوژههای متنوع و مفیدی را در اختیار طراحان بازیهای رایانهای و بازیسازی قرار دهد هنوز نتوانسته آن طور که باید و شاید به عنوان صنعتی قوی و ریشهدار جای خود را در جامعه باز کند! مسؤولان رده بالا اهمیتی به حوزه بازیهای رایانهای نمیدهند و پیرو آن بازیسازان مستعدی که چنین بیتوجهیهایی را میبینند، چهره تجاری قویای به خود نمیگیرند و عطای کار کردن در ایران را به لقایش میبخشند و مهاجرت میکنند! در این بین البته بسیاری از منتقدان و کارشناسان، حوزه بازیسازی را بدون متولی قلمداد میکنند و حل ریشهای مشکلات و آسیبهای آن را، نیازمند شناخته شدن این حوزه به عنوان یک صنعت با قابلیت درآمد زایی مناسب میدانند. موفقیت صنعت بازیسازی در حوزه مادی و معنوی و موانع و محدودیتهای بازیسازی در ایران، محور گفتوگو با مهدی جعفری جوزانی، مسؤول مرکز تولید و نشر دیجیتال انقلاب اسلامی است که پیش روی شماست.
به اعتقاد شما صنعت بازیسازی ایران نسبت به استانداردهای جهانی در چه جایگاهی قرار دارد؟
برای پاسخ به سوال شما در ابتدا باید از چند منظر وضعیت بازیهای ویدئویی (که بازیهای رایانهای بخشی از آن میشوند) را در ایران بازنگری کرد. بازار تولید و مصرف بازیهای ویدئویی، استعدادهای داخلی، حوزه مدیریتی و سیاستگذار در این حوزه و کلا از جمیع جهات حال صنعت بازیهای ویدئویی در ایران مساعد نیست و این در حالی است که نسبت به چند سال گذشته این وضعیت بهبود یافته. اینک ما آرام آرام شاهد بروز استعدادهایی در حوزه تولید بازیهای داستان محور هستیم که در دورهای با اجرای سیاستهای غلط رو به افول رفتهبود.
منظورتان از اجرای سیاستهای غلط چیست؟
وقتی که استراتژی حمایتیتان را از روی بازیهای بزرگ برمیدارید و رویکردتان را به سمت تولیدات کژوآل (راحت و کوچک) برای تلفن همراه میبرید، یعنی به نوعی در حال تغییر پلتفرم هستید. این تغییر پلتفرم باعث تغییر نگاه از بازیهای روایت محور به سمت بازیهای موبایلی میرود و بازاری برای کسب درآمد باز میشود. در این حالت طبیعی است که حمایت از بازیهای pc و روایت محور کمرنگ میشود و آنها رو به افول میروند. در حالی که در دورهای آثار ارزنده بسیاری مانند بازی «گرشاسب» داشتیم که حرفی برای گفتن داشتند. این سیاست اشتباه و آن نگاه حمایتی باید همزمان بین صنعت بازی در تلفن همراه و بازیهای روایتمحور تقسیم میشد.
بنابراین اگر دولت از بازیهای رایانهای حمایت نکند رشد و ارتقای آن سخت و ناممکن است.
بله، قطعا. دولت باید در حوزه صادرات محصول از کسانی که خودشان با پشتکار خودشان در این حوزه رشد کردهاند حمایت کند و از ظرفیت آنها برای آموزش استعدادهای جوان استفاده کند. ضمن اینکه دولت باید در حوزه شناسایی و ساماندهی ظرفیتها، ارتقای سطح آموزشی و… هم تقویت شود که این جریان در کشور ما ادامهدار اتفاق بیفتد.
از نظر شما بزرگترین چالش و نقطه ضعف صنعت بازیسازی ایران چیست؟
مهاجرت استعدادهای کشورمان به خارج. بیتعارف بگویم با ادامه این روند در آینده با کمبود یا فقدان نیروی انسانی کارآمد در این حوزه مواجه میشویم.
با چه راهکاری میتوان این ضعف را از بین برد؟
باید از تجربیات کشورهای موفق در حوزه بازیهای رایانهای استفاده کنیم و استعدادهای موفق در این صنعت را به حال خودشان رها نکنیم. زمانی بود که ما در این حوزه جشنوارهای در قد و قامت جشنواره فیلم فجر داشتیم و عدهای انگیزه دیده شدن در این جشنواره را داشتند. این جشنواره که جمع شد! یا نمایشگاهی داشتیم که بچهها کارهایشان را عرضه میکردند که آنهم جمع شد! این ظرفیتها از بین رفت و به جای آن حتی حمایتی هم از صنعت بازیسازی نشد و آرام آرام رفتیم به سمت کارهای نمایشی که کارایی چندانی هم ندارد.
با توجه به اینکه تهیه و تولیدکنندگان آثار فرهنگی از مساله کپیرایت و مشکلات ناشی از عدم رعایت آن بسیار متضرر میشوند، شما چه راهکاری را برای حل این مساله پیشنهاد میدهید؟
در سالهای اخیر شاهد این هستیم که مردم به لحاظ فرهنگی به سمتی میروند که ناخودآگاه کپیرایت را رعایت میکنند. به نظرم این فرهنگسازی هم از سوی دولت انجام نگرفت، سواد جامعه بالا رفت و تا حدودی شبکههای اجتماعی هم به این مساله کمک کردند. البته هنوز هم هستند کسانی که در این باره مرتکب بداخلاقیهایی میشوند و شاید لازم باشد قوانین مدونی را در حوزه کپیرایت آثار فرهنگی به کار ببندیم که دیگر شاهد این معضل نباشیم.
از بین بازیسازان یا کمپانیهای خارجی فرد یا جایی هست که از آن الگو بگیرید؟
الگوگرفتن از آدمها و نهادهای موفق به خودی خود اتفاق مبارکی است، اما ما صرفا نباید کپیبرداری نعل به نعل از شرکتهای بازیساز موفق در دنیا داشته باشیم. یعنی باید برویم به این سمت که یک ژانر تخصصی ایرانی هم برای خودمان پیدا کنیم. به عنوان مثال در ژاپن، انیمه ژاپنی معروف است یا در خیلی از بسترهای بینالمللی دیدهام که به انیمیشن «شکرستان» میگویند انیمیشن ایرانی. یعنی این انیمیشن یک سبک و سیاق ایرانی برای خودش پیدا کرده، اما این اتفاق در حوزه بازی نیفتاده و نیاز به یک نگاه و برنامهریزی کلان است که چطور به این مهم برسیم.
نظر شما راجع به رویکرد ملی بازیهای رایانهای چیست و چه توقعات و مطالباتی از آن دارید؟
اصل توقع من فراتر از مدیر بنیاد بازیهای رایانهای یا حتی وزیر فرهنگ و ارشاد است. بارها این نکته را ذکر کردم که ای کاش برگردان واژه Game به فارسی نمیشد «بازی»! میشد کلمهای مثل «برجام» یا «چاه نفت» یا … . چرا که وقتی برگردان کلمه Game میشود بازی، مسوولان ما اعم از کمیسیون فرهنگی مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد و… آن را جدی نمیگیرند و فکر میکنند مقولهای کم ارزش و بیاهمیت است. این در حالی است که خیلی از کشورها از محل صنایع سرگرمیشان درآمدزاییهای کلان میکنند. ما در کشورمان بازار مصرف بسیار بزرگی داریم؛ به گواه آمار رسمی بنیاد بازیهای رایانهای تا پایان سال ۹۸، ۳۲ میلیون نفر در ایران بازی میکنند و گردش مالی این صنعت چندهزار میلیارد تومان در سال است! بعد از آن سو میبینیم که بیشمار استعداد تولید بازی هم داریم و سهم بازار داخلی کشورمان از این صنعت کمتر از ۱۰ درصد است! اگر همینها را بتوانیم به یکدیگر وصل کنیم بخشی از مشکل اقتصاد کشور حل میشود.
در بنیاد ملی بازیهای رایانهای باید به این سمت برویم که بنیادی قوی در عرصههای مختلف (زیرساختها، آموزش، استعدادیابی، حمایت از تولیدات فاخر و…) داشته باشیم. بعضا فیلمی در سینما ساخته میشود با این نیت که در جشنواره بزرگ و بینالمللی به نمایش درآید، حالا شما در نظر بگیرید از زمان تاسیس بنیاد بازیهای رایانهای چقدر بودجه برای آن گذاشتیم و چند تولید فاخر در قد و قامت جهانی تولید کردهایم؟ و بعد میبینیم چه بسیار ایرانیهایی که در تیم تولید بازیهای جهانی حضور فعال دارند. خب این برای ما جای تاسف دارد که چرا آنقدر راحت نیروهای فعالمان را از دست میدهیم. ما میتوانستیم نیروهایمان را با تعریف پروژههای بینالمللی، حمایت از استعدادشان و… در داخل ایران حفظ کنیم که نکردیم و الان حال مان در صنعت بازی خوب نیست.
علیرغم تمام مشکلات و معضلاتی که ذکر کردید، چه آیندهای را برای بازیهای رایانهای ایران در دنیا متصورید؟
به نظرم فضا رو به بهبود است و با احیای صنعت بازی و جوش و خروشی که بین بازیسازان اتفاق افتاده میتوانیم تولیداتی داشته باشیم که بتواند فاصله ما را با صف اول دنیا کم کند. آینده بدی نداریم اگر بتوانیم خاصه در مبحث حفظ نیروهای انسانی اقدامات شایستهای انجام دهیم.