به گزارش صدای حوزه، سریال جزیره بحث هلدینگها و روابط ناسالم و پشت پرده آنها را در قالب داستانی بدون کشش و جذابیت و سردستی مطرح میکند که بدانیم فیلیمو به عنوان سامانه پخش کننده جزیره، خودش زیرمجموعه هلدینگی به نام صباایده است و در اینجا ماجرا کمی جالبتر میشود. آیا سریال جزیره حکم یک سوزن به خود و جوالدوزی به دیگر هلدینگها دارد؟ فضای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها در این چند سال اخیر، محل مناسبی برای فرار مالیاتی و هجوم سرمایهداران و سرمایهگذارانی است که با توجیه کار فرهنگی و تولید محصولات سرگرم کننده، به این فضا ورود کردهاند.
لاکچری بازی در جزیره
لاکچری بازی و تجملگرایی به عنوان یکی از جلوههای فریبنده محصولات شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها در جزیره هم از ارکان اصلی ماجراست و تشکیلات خانواده شاهنگ و اشاره به زر و زور آنها هم بهانه مناسبی برای نمایش تجملات در اختیار سازندگان قرار میدهد. استفاده از خودروهای لوکس، نماهای بالا از ساختمانهای شیک و پنتهاوسهایی که ماجراهای داستان در آنها اتفاق میافتد نشانههایی از این لاکچریبازی است.
خبرنگار جسور کی بودی تو؟
به خاطر شخصیت (یا بهتر بگوییم تیپ) صحرا صراف، از همه خبرنگاران حقیقی و کاربلد و حتی از خبرنگاران فیلمهایی چون همه مردان رئیس جمهور، منشی همه کاره او، یک شب اتفاق افتاد، همشهری کین، اسپاتلایت و سرب عذرخواهی میکنیم. خبرنگار جزیره بیشتر بدل سحر قریشی در فیلم رسوایی به نظر میرسد و حتی به لحاظ کیفیت، در رتبههایی پایینتر از او قرار میگیرد. آیا درک مشاور مطبوعاتی فیلمنامه جزیره از خبرنگار و فضای رسانهای کشور در حد خلق همین صحراست؟ آیا سیروس مقدم و سازندگان، جسارت کار خبری را همینقدر تصنعی میشناسند؟ آیا خود بازیگر برای بازی در این نقش، دست کم با یک خبرنگار همصحبت شده و در این زمینه تحقیق درستی کرده است؟
کیفیت بد بازیها
پیشتر گزارشی درباره حضور یکباره چند خواننده به عنوان بازیگر در پلتفرمها منتشر کردیم و در بخشی از آن به امیر مقاره هم پرداختیم. حتی همانجا هم نوشتیم که وقتی بازی بازیگران باسابقه هم در جزیره بد است و با آن گریمهای ضایع و بازیهای بد، هیچ حرفی برای گفتن ندارند، واقعا چه توقعی میتوان از یک خواننده در این میان داشت؟ آیا سیروس مقدم به عنوان کارگردان، بیش از حد روی تجربه و استعداد بازیگران نام آشنا حساب بازکرده بود و نیازی به کنترل و هدایت آنها احساس نمیکرد؟ آیا الان به عنوان کارگردان، از خروجی نهایی بازیها راضی است؟ آیا اصلا سیروس مقدم این سریال را کارگردانی هم کرده است؟
گافهای غریب
یکی از عجیب و غریبترین گافهای سریال جزیره تا اینجا، مربوط به اوایل قسمت ششم است؛ جایی که میترا حجار (مهشید) با اعتبار و کولهباری از تجربه در بازیگری، به قدری حضورش ضعیف است که جای تعجب دارد. از اول سکانس، نگاههای نامتعارف حجار به سمت چپش (سمت راست کادر) بیدلیل به نظر میرسد و کمی بعدتر با حیرانی در گفتن دیالوگ، این طور به نظر میرسد که او دیالوگها را حفظ نیست و از روی فیلمنامه مقابلش میخواند. نخست حجار به امیر مقاره میگوید: «پدرت احتمالا ازت خواهد خواست» بعد انگار که اشتباه کرده باشد یا اصلا حوصلهاش از این دیالوگهای نچسب سررفته باشد، آهی میکشد و با نگاه به همان قسمتی که احتمالا فیلمنامه جانمایی شده، دیالوگش را اینطور تصحیح میکند: «پدرت احتمالا تاکید میکنه که قضیه اون خانوم خبرنگار رو…» ادامهاش دیگر چندان موردبحث نیست و مقصود همین بازی بد و بیخیالی کارگردان و منشی صحنه و تدوینگر و حتی ناظر پلتفرم است که برایشان مهم نبوده چنین صحنه مضحکی به اثر نهایی راه یابد.
جزیره از این صحنههای برگریزان بسیار دارد اما فرقش این است که آنجا دستکم بازیگران، همین دیالوگها را حفظ هستند و تنها هضمش نکردهاند. مثل این دیالوگهایی که السا فیروزآذر و هنگامه قاضیانی در قسمت سوم (همان قسمت گرفتار شدن ارشد و صحرا در دریا و حوالی اقیانوس هند و با مقادیری گاف و لحظات بد) بدون کوچکترین درک و دریافتی به هم میگویند: از احساسی که دارم متنفرم/ وسط اندوه بزرگ گم شدن برادرت باید فکر بقای خودت هم باشی دیگه!/ بهتر از این نمیشد تشریحش کرد/ کاش برابر بودیم تا میتونستیم کنار مردا فقط روی پیدا کردن ارشد متمرکز باشیم نه اینکه در هر فرصتی برای حقوق معوقهمون، دنبال یه فرصت بگردیم!!»
با این حجم از صحنهها و دیالوگهای نچسب و عجیب و غریب و بدون کاربرد در قصه، واقعا چطور باور کنیم میزان رضایتمندی کاربران از سریال جزیره، ۹۴ درصد است و بهجز نظراتی سراسر تعریف و تمجیدی در فیلیمو، با دیدگاهی منفی و مخالف روبهرو نباشیم؟
و اینکه باز چطور باور کنیم، سریالی که در همین فصل اول هم کارش پیش نرفته و فارغ از این نظرات و رضایتمندی کذایی در گل گیر کرده، با آب و تاب خبر از موفقیت فصل اول و ساخت فصل دوم میدهد. بازی مرکب شمایید و آن سریال کرهای ادایتان را در میآورد!