به گزارش صدای حوزه، غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، در مراسم افتتاحیه ششمین دوره طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی که در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: پشت سر حال علمی یک فلسفه است و این گزاره منکری ندارد به این معنا که در هر رشته علمی شما مبانی مشخصی را قبول میکنید که علم بر اساس آن مبانی بنا میشود.
وی افزود: به بیان دیگر هر فیزیکی، متافیزیکی دارد مثلاً در خود فیزیک فرض بر این است که مادهای وجود دارد که آن ماده خواصی دارد که برهم کنش و کیفیت آن خواص تابع روابط علی-معلولی است و طبیعت هم یکنواخت عمل میکند؛ این مبنای کار یک فیزیکدان است اما بحث فیزیک از بعد از این شروع میشود و این ماجرایی است که در همه علوم دیگر هم وجود دارد
استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران همچنین تأکید کرد: علوم انسانی هم همینطور است و درست مثل سایر علوم پشت صحنه و شالوده ای دارد که مثل پایههای یک ساختمان عمل میکند شما پایههای ساختمان را نمیبینید اما کلّ بنا بر همان پایه هایی که دیده نمیشود استوار است. دکارت در این زمینه میگوید علم مثل تنه درختی است که متافیزیک ریشه آن است.
وی افزود: آیا ما در ایران به عنوان یک ملت این حق را داریم که در دانشگاههای خودمان درباره فلسفه علوم مطالعه و کندوکاو کنیم؟ آیا اشکالی دارد که ما در دانشکدههای خودمان فلسفهی فیزیک تدریس کنیم و راجع به فلسفهی علوم بحث کنیم؟ پاسخ به این سوالات مثبت است و هیچ مخالف و معارضی ندارد اما همین که میگوییم میخواهیم برویم پشت صحنه علوم انسانی را واکاوی کنیم عدهای گارد میگیرند و مسئله را سیاسی میکنند و میگویند دست قدرت همه جا را قبضه کرده بود و حالا میخواهند علوم انسانی را هم قبضه کنند.
آیا غرب شایستگی اداره کل دنیا را دارد؟!
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی همچنین تصریح کرد: ما حق داریم بدانیم که پشت سر علوم انسانی جدید چه عواملی وجود دارد. اصلاً اسلام را بگذارید کنار و فرض کنید انقلاب اسلامی هم اتفاق نیفتاده و هیچ مدعیای در برابر غرب وجود ندارد و همه دستهایشان را به نشانه تسلیم بلند کردهاند و میگویند هر چه شما میگویید درست است؛ اما آیا این دنیای غرب جهان را خوب اداره میکند و شایستگی اداره کل دنیا را دارد؟!
وی ادامه داد زمانی بود که فکر میکردند تمدن غرب تنها تمدن است و این قدر خوش بین بودند که سالهای بین ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ را در تاریخ اروپا سالهای طلایی نامگذاری کردند چون هر هفته و هر ماه یک کشف علمی جدیدی به ثبت میرسید و غربیها به بشریت نوید میدادند که ما کلید سعادت بشر را به دست آوردهایم.
اما بدترین حوادث درست در همان مستی امیدواری آنها اتفاق افتاد و دو جنگ جهانی اول و دوم به وجود آمد که آمار کشتهها و مجروحان و آوارگان آن بالغ بر ۶۵ میلیون نفر شد. این فجایع را قدرتهای دینی به بار نیاورد بلکه در همان تمدنی رخ داد که با اتکا به آرای فلاسفهای مثل هگل خودش را تنها تمدن بشریت معرفی میکرد.
وی همچنین به اعتباربخشی مطلق به همراه آزادی در غرب اشاره کرد و گفت برای تمدن غربی آزادی جای خدا را گرفته و وقتی سلمان رشدی پیدا میشود که به اعتقادات و باورهای یک و نیم میلیارد مسلمان اهانت میکند به اسم آزادی جلوی او را نمیگیرند اما در همان حال خودشان به مسئلهای به نام هولوکاست چنان باور دارند که اگر یک استاد دانشگاه نسبت به آن اندک تردیدی ابراز کند حداقل مجازاتش اخراج از دانشگاه است. این تناقضها را چطور باید توضیح داد؟!
وی افزود تاسیس و توسعه رژیم غاصب صهیونیستی را چطور باید فهمید؟ آن هم در حالی که سازمان مللی که میوه همین تمدن غرب است چندین و چند قطعنامه علیه فعالیتهای آن صادر میکند ولی باز هم به آن توجهی نمیشود. اگر تمدن غرب با تمام ادعاهایی که دارد به این نقطه رسیده که میگوییم شایستگی اداره جهان را ندارد معلوم میشود که یک جای کار میلنگد و شما دانشمندان و دانشجویان علوم انسانی باید به شکل تهاجمی و نه منفعلانه و تدافعی، تردیدهای خودتان را نسبت به مبانی علوم انسانی غربی مطرح کنید.
حدادعادل “اومانیسم و سکولاریسم” را پایهایترین ارکان علوم انسانی غرب نامید و تاکید کرد: وفق همین دیدگاه کلی است که امروز شما میبینید خدا در اقتصاد، هنر و جامعه غرب حضور ندارد و محبوس در کلیسا و محدود به برنامه صبح روز یکشنبه است اما آیا ما به عنوان یک مسلمان میتوانیم چنین چیزی را بپذیریم؟!
وی در ادامه تصریح کرد: نقطه عزیمت ما در بحث طرح تحول علوم انسانی این مباحث بوده است و در قدم اول به ۱۶ رشته دانشگاهی اولویت دادهایم و تاکنون برنامه درسی بیش از ۱۰۰ رشته را یا مورد تجدیدنظر اساسی قرار دادهایم و یا از ابتدا تاسیس کردهایم و چند صد کتاب درسی هم در دست تالیف داریم که با مشارکت جدی و فعال اساتید همان رشتهها تهیه و تنظیم شده است.
وی افزود: حدود ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاه در این مسیر با ما همکاری میکنند و روش کار آنها این است که از چهار موضع به موضوع نظر میکنند: اسلامیسازی، بومیسازی روزآمدی و کارآمدی که مهمترین بخش آن همین مسئله اسلامیسازی است البته در هر رشته معنای خاص خودش را دارد و دامنه آن همه حوزهها را فرا میگیرد.
به عنوان مثال ما در رشته زبانهای خارجی هم اسلامیسازی داریم یعنی کتابهای زبان و ادبیاتی را که ظاهر آن زبان است اما باطنش فرهنگ غربی است و چهبسا محتوای ضد اسلامی هم دارد با متون متناسب و مبتنی بر معیارهای اسلامی، ملی و روزآمد جایگزین میکنیم.
حدادعادل در پایان خاطرنشان کرد در یک دیدگاه وسیع ما هم به برنامه درسی توجه داریم هم به استاد و هم به کتاب و دانشجو و پایان نامه و تاکنون حدود ۵۰ کتاب منتشر کردهایم و نزدیک به ۵۰۰ کتاب هم در دست تالیف داریم. بنای ما این نیست که با علوم غربی به صورت مطلق مقابله کنیم و بگوییم باطل است بلکه قصد داریم باب تقلید را ببندیم و باب تحقیق را بگشاییم.
در پایان این مراسم با حضور حدادعادل و حجت الاسلام حمید پارسانیا، از شش جلد از آثار اساتید طرح گفتمان نخبگان علوم انسانی رونمایی شد.