به گزارش صدای حوزه، قرآن کریم و مباحث مرتبط با آن، از آغاز تاکنون، همواره بخش بزرگی از پژوهشهای دینی را به خود اختصاص داده است. پژوهشهای قرآنی را در یک نگاه کلی میتوان در دو گروه ذیل قرار داد: گروه اول: پژوهشهایی که بیان و شرح معارف مفاهیم و آموزههای موجود در قرآن را به گونهای مستقیم وجهه همت خود ساخته و در نتیجه، فهم و شناخت صحیح قرآن را برای آدمیان در عصرها و نسلهای گوناگون فراهم آوردهاند. (تفسیر قرآن)، گروه دوم: پژوهشهایی که به طرح و بحث و اثبات موضوعات و مسائل جانبی و مرتبط با وحی و قرآن پرداخته، در نتیجه، زمینه راهیابی آگاهانه به عرصه شناخت معارف و آموزههای قرآنی را فراهم میسازند. (علوم قرآنی).
شکی نیست که پژوهشهای نوع دوم تأثیر مهم و انکارناپذیری بر پژوهشهای نوع اول برجای میگذارند تا آنجا که با اطمینان میتوان ادعا کرد بدون پژوهشهای نوع دوم، پژوهشهای نوع اول هرگز نمیتوانند به مقصد و مقصود نهایی خود که چیزی جز فهم و شناخت صحیح معارف قرآن نیست، دست یابند.
حجتالاسلام سعید داودی، عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشکده حکمت و دین پژوهی از همین رابطه مهم و حیاتی میان دو گروه از پژوهشهای قرآنی و نیز جایگاه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دفع شبهات و ریلگذاری برای مبانی فکری نظام اسلامی سخن گفته است که در زیر میخوانیم:
همانطور که اطلاع دارید، روزهای آغازین بیستوهشتمین بهار فعالیت پژوهشگاه را پشت سر میگذاریم، شما از چه زمانی فعالیتهای خودتان را در این پژوهشگاه آغاز کردید و کمی از حال و هوای روزهای آغازینی که مشغول فعالیت در پژوهشگاه شدید، برای ما بگوئید؟
روزهای نخستین فعالیت در پژوهشگاه که مصادف با اواخر سال ۸۷ و اوایل سال ۸۸ بود، یادآور تلاشی با نشاط، حضور در جمعی خردمند و اندیشهورز و ورود به فضای تازهای از دانشافزایی بود. پژوهشگاهی که دغدغده فهم عمیق از دین و عرضه آن به زبان روز و حل شبهات و ریلگذاری برای مبانی فکری نظام اسلامی را دارد.
عملکرد پژوهشگاه و جایگاه آن در تولید علم را چگونه میبینید؟
به نظر میرسد در تولید علم دینی تا اندازهای موفق عمل کرده است. امیدواریم که مسئولان فکری نظام از تولید علمدر این پژوهشگاه استفاده کرده و نقشه راه تمدن اسلامی را بر اساس آن تنظیم کنند. با توجه به گذشته روشنی که در فعالیتهای علمی پژوهشگاه وجود داشته، نیاز به رویشهای تازه و قلمهزدنهای جدید بر این درخت تناور علمی است.
گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه به طور مشخص چه اهدافی را دنبال میکند؟
نگاهی دوباره به میراث سلف در تفسیر قرآنی، بازنمایی آن به زبان روز، پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه علمی با نگاهی نو و متدبرانه به آیات الهی و پاسخ به شبهات در حوزه معارف قرآنی بهویژه آنچه که مربوط به حوزه تمحض اینجانب (تفسیر فقهی– حقوقی از قرآن) است، از اهداف مهمی است که در گروه دنبال میکنیم.
آیا حوزه تمحض تعریف شده در گروه، اخیراً بهروزرسانی شده و یا متناسب با نیازهای جامعه هدف تغییر کرده است؟
حوزه تمحض مطالعات قرآنپژوهی با گرایش تفسیر فقهی-حقوقی از قرآن است که برابر با نیازهای جامعه هدف موضوعات آن بهروزرسانی شده و تحقیقات آن بر همان اساس تدوین و منتشر میشود.
تفسیر فقهی– حقوقی از قرآن مقتضی کدام لوازم نظری است و از این حیث چه نسبتی میان فعالیتهای شما در این حوزه و نیازها و شبهات تازه برقرار میشود؟
تفسیر فقهی- حقوقی از قرآن مقتضی کارآمدی و پاسخگویی قرآن به نیازهای معاصر است. اگر کسی آموزههای قرآن را زمانمند و مربوط به عصر نزول بداند، نمیتواند از آن برای زندگی در عصر مدرنیته استفاده کند. همچنین تفسیر کارکردی قرآن در بخشهای حقوقی (موردی، حقوق زن) برای جامعه امروز و بشر قرن بیست و یکم، با فلسفه حقوق مرتبط است که از لوازم نظری این نوع فعالیتها شمرده میشود. از این رو، نسبت میان این لوازم نظری و فعالیتهای اینجانب و پاسخ به شبهات تازه، نسبت فلسفه دین با معارف دین (به معنای عامش) است.
از تحقیقات جاریتان در گروه و آثاری که به مرحله چاپ و انتشار رسیدهاند، برایمان بگوئید؟
کتب فلسفه حقوق (مبانی و منابع) و نیز حقوق کیفری در قرآن تاکنون منتشر شده است. حقوق خانواده در قرآن (نقد و بررسی شبهات) در حال اتمام است و طرحنامه حقوق زن در قرآن کریم (نقد و بررسی شبهات) آماده شده است و در نیمه دوم امسال تدوین آن آغاز خواهد شد. انشاءالله.
در برنامههای شما چند رخداد مهم پژوهشی اعم از نشست، کرسی و غیره برای برگزاری در سال ۱۴۰۰ وجود دارد؟
در اردیبهشت ماه امسال نشست نقد کتاب فلسفه حقوق (مبانی و منابع) با حضور اساتید معظم حجج اسلام آقایان محمدجواد ارسطا و ابوالقاسم مقیمی حاجی برگزار شد. انشاءالله کرسی “نقش قاعده حریم حمی در مراقبت از کانون خانواده” نیز جزو عناوین مصوب سال ۱۴۰۰ اینجانب است که ظرف ماههای باقی مانده از سال نسبت به برگزاری آن اقدام خواهد شد.
مهمترین دغدغه شما به عنوان عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی در سال ۱۴۰۰ چیست؟
مهمترین دغدغه پاسخگویی به شبهات درباره حوزه حقوق زن به ویژه شبهات اخیر درباره حجاب و تأکید بر حجاب و عفاف (در برابر حجابگریزی و عفافپذیری) است که به خواست خدا امسال این موضوع، تحقیق، تدوین و ارائه خواهد شد. امیدوارم که درباره این موضوع، نشستها، کرسیها و برنامههای رسانهای متعددی را (با هماهنگی پژوهشگاه) برگزار کنیم.
همانطور که اشاره کردید مهمترین دغدغه شما در سال جاری پاسخگویی به شبهات درباره حوزه حقوق زن به ویژه شبهات اخیر درباره حجاب است، فعالیتهای شما در این زمینه چه نسبتی با حوزه اجرایی و تقنینی کشور پیدا میکند و آیا میشود آن را به صورت مستقل و به مثابه دغدغهای صرفاً نظری پیش برد؟
روشن است که در جمهوری اسلامی، حوزه تقنین و اجرا از حوزه مبانی نظری منفک نیست. تا مبانی نظری و پشتوانه فکری و قانعکنندهای در این حوزهها صورت نگیرد، سیر تقنین و به تبع آن اجرا ناقص، ناتمام و آسیبزا است.
ترسیم درست عقلانی از پوشش زن و تبیین نظری آن در مراکز علمی، دانشگاهی و رسانهای (به صورت کاملاً علمی و به دور از هیجانهای سیاسی و حزبی و جناحی) بستر را برای روند تقنین و اجرا آماده خواهد کرد. همانگونه که در موضوع بستن کمربند ایمنی قبل از تقنین و همراه با تقنین و اجرا، تلاشهای تبلیغاتی و رسانهای منسجمی انجام شد و امروزه، مردم ناخودآگاه به بستن کمربندی ایمنی اقدام میکنند.
*آیا میشود ادعا کرد که بخش عظیمی از نابسامانیهای اجتماعی امروز معلول کاستی و ناکارآمدی نهادهای فرهنگی و پژوهشی کشور در زمینه تبیین دقیق معارف وحیانی و ترسیم سیمای آرمانی زن در اسلام است؟ اگر چنین است چه راهکار مشخصی برای اصلاح این معضل آسیبزا پیشنهاد میکنید؟
البته نمیتوان بخش عظیمی از آن را به عدم تبیین نسبت داد گرچه عدم تبیین دقیق معارف وحیانی، نقش مهمی در این میان دارد. دو عنصر مهم دیگر وجود دارد که نقش آنان نیز بسیار مهم است:
- ناهماهنگی نهادهای فرهنگی و تربیتی کشور بیش از عنصر اول، آسیبزا است. مقصودم نهادهایی است که دیده میشوند و تریبون و رسانه و قلم و فیلم و… در دست دارند. نگاه ناهماهنگ و گاه متناقض این نهادها به مقوله زن و حقوق زن، سبب سردرگمی و نفوذ شبهات شده است.
- مسئله دوم هم غفلت تریبونداران از بخشهای مهم دیگر اسلام و گاه انداختن همه بلایای طبیعی کشور به عهده آنان که مثلا حجاب را رعایت نمیکنند و غفلت و یا تغافل از علل دیگر و یا علل رئیسه در این ماجراها، سبب دلخوری و گاه لجاجت میشود. در این فضاها نیز شبهات نسبت به لزوم و یا عدم لزوم حجاب و مانند آن فرصت جولان افزونتری خواهند داشت.
راهکار مشخص براساس آنچه بیان شد، کارآمدی نهادهای فرهنگی و پژوهشی در تبیین دقیق و عقلانی آموزههای دینی؛ هماهنگی میان نهادهای مربوطه و کاستن از حمله به بدحجابها و حتی بیحجابها در تریبونهای عمومی است.
بلکه “نگاه همدلانه” با این نوع آسیبدیدگان، نه “ملامتگرانه” و “سرکوبگرانه” در کشور ما بهتر جواب خواهد داد. استفاده از دیگر ظرفیتهای دینی و انسانی این طیف از افراد جامعه و آنگاه دفع اندیشههای مخرّب وارداتی و رفع شبهات کاراتر خواهد بود.