به گزارش خبرنگار صدای حوزه، به همت بسیج دانشجویی دانشگاه های اراک و صنعتی اراک، همایشی با عنوان «دانشجو؛ موثر یا منفعل» با تکیه بر موضوع عفاف و حجاب برگزار گردید. در این همایش که در تاریخ ۲۶ تیرماه به صورت مجازی تشکیل گردید، حجت الاسلام والمسلمین زیبایی نژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده، به عنوان کارشناس مدعو همایش، ابعاد مختلف این موضوع را تبیین کرد که اهمّ مطالب ایشان از نگاهتان می گذرد:
حجت الاسلام والمسلمین زیبایی نژاد در ابتدا در پاسخ به این سوال که «پرسش های ذهنی ما چگونه شکل می گیرد؟» گفت: در بسیاری از اوقات در ذهن ما یک ارزش هایی از پیش شکل گرفته و جا افتاده است و ما وقتی آن ارزش ها را به چالش می کشیم برای ما پرسش ایجاد میشود. در سده اخیر، تقریباً از زمان مشروطه به بعد، کل دنیا و نیز کشور ما تحت سیطره گفتمان مدرن قرار گرفته ایم و مفاهیم و تعاریفی برای ما مفهوم پایه شده است؛ چارچوب های تحلیل جدید پیدا کرده ایم و عقلانیتی مدرن برای ما شکل گرفته است. در بستر این عقلانیت ارزشهای جدیدی برای ما شکل گرفته است و به تبع پرسش های جدیدی برای ما ایجاد شده است.
هر چه سطح تحصیلات بالاتر می رود، تفکر مدرن هم نهادینه تر می شود
وی در ادامه افزود یکی از پیمایش های مهمی که در سال ۱۳۵۳ انجام شده است و در سال گذشته در قالب کتاب منتشر شد، نشان میدهد که هر چه سطح تحصیلات بالاتر می رود، تفکر مدرن هم نهادینه تر می شود. مثلاً در مورد روابط دختر و پسر، هر چه سطح تحصیلات بالاتر می آید این اعتقاد که قبل از ازدواج دختر و پسر باید با هم رابطه داشته باشند قویتر میشود. پیمایش های بعد از انقلاب هم این مسئله را تایید میکند که مثلاً هر چه سن تحصیلات بالاتر میرود، میل به فرزندآوری کمتر میشود؛ هر چه تحصیلات بالاتر میرود، میل به خانواده مدنی بیشتر میشود؛ یعنی خانوادهای که در آن کلید واژه برابری جنسیتی به جای تناسب جنسیتی بیشتر جا افتاده است.
دکتر زیبایی نژاد اذعان کرد: سوال ما این است که چرا اینگونه شده است؟ دکتر حسین کچویان در کتاب تجددشان پاسخ داده اند که: زمانی که تجدد وارد کشورهای اسلامی به ویژه ایران شد، یک خلط مفهومی صورت گرفت. آن هم این بود که فرهیختگان و مردم گمان کردند که این علم [غربی]، همان علمی است که خدا و پیغمبر می گویند. یعنی آنچه از علم که در متون مقدس ما مسلملنان وجود دارد و تقدیس شده است را بر علم سکولار تطبیق دادند و به علم سکولار تقدس داده اند، در حالیکه در خود خاستگاه این علوم، به این میزان مقدس نبودند!
وی همچنین گفت: تجدد به عنوان الگوی خاصی از پیشرفت، یعنی الگوی مدرن در پیشرفت، وارد کشور ما شده است اما تجدد لغوی فهم شده است. یعنی مردم فکر کردند که تجدد یعنی پیشرفت – اسلام هم که با تحول و پیشرفت مخالف نیست – اما به این توجه نداشتند که آن پیشرفتی که دین برای ما می خواهند بسازد غیر از آن الگوی وارداتی است که در پارادایم غربی شکل گرفته است که اتفاقاً می خواهد دین را از صحنه بیرون کند!
ارزش ها و آزادی از نگاه لیبرالیسم
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در تبیین شاخصه های مکتب لیبرالیسم بیان کرد: اصل معنای لیبرالیسم «فرد» است، فرد یک معنای هستیشناختی دارد، به این معنا که آنچه اصیل است، فرد است و جامعه وجود توهمی و اعتباری است. فرد آن چیزی است که ما به الامتیاز اشخاص از یکدیگر است، آنچه او را از دیگران متمایز می کند.
وی افزود: یک مفهوم دیگر در لیبرالیسم وجود دارد و آن «فرد اخلاقی» است، به این معنا که همهچیز باید به شادکامی فرد ختم شود. انسانی که در لیبرالیسم تعریف می شود، انسانی است که دارای تمایلاتی است، دارای اراده است و دارای عقل است اما منظور از این عقل، عقل ابزاری است. هیوم معتقد است عقل ابزاری به ما میگوید که چطور در سادهترین، سهل ترین و سریعترین مسیر به اهداف خود برسیم.
ارزش ها در نگاه لیبرالیسم، برساخت هایی ذهنی هستند
وی در ادامه گفت: لیبرالیسم معتقد است که آنچه ما به آن ارزش میگویم وجود خارجی ندارد بلکه برساخته ی ذهن است. برای مثال: ظالم و بد بودن ظلم، محصول فعالیت ذهن ما است و وجود خارجی ندارد، بنابراین ارزش ها و ضد ارزش ها، همگی برساخته و اعتباری هستند. هیچ کدام از ارزشهای اخلاقی، واقعیت ندارند و ما هستیم که به این ارزش ها جان می دهیم، پس انسان نباید خود را اسیر این ارزشها کند، بلکه باید آزاد از این ارزشها باشد. در اینجا مفهومی به نام آزادی متولد می شود، به این معنا که انسان تحت اشراف هیچ ارزش اخلاقی نیست؛ همان چیزی که ما در فارسی به آن اباحه گری می گوییم، یعنی همه چیز مباح است. مباح است هر طور خواستی فکر کنی (آزادی اندیشه)، هر چه خواستی بگویی (آزادی بیان) و هر کاری خواستی بکنی (آزادی رفتار و عمل).
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده اذعان داشت: مفهوم دیگری که از دل لیبرالیسم بیرون می آید، مفهوم «تساهل و تسامح» است. یعنی وقتی شخصی بنابر ارزشهای خودش چیزی را انتخاب کرد، شما نمی توانید بر اساس ارزش های خودتان با او مخالفت کنید؛ چون ارزشهای هر کس برای خودش محترم است. از نفی همه ارزش ها، ارزشی ایجاد نمی شود، پس انسان آزاد و رها است و مقید به هیچ چیزی نیست. تنها چیزی که می تواند آزادی را مقید کند، خود آزادی است. یعنی فرد آزاد است که هر کاری که میخواهد انجام دهد، تا جایی که آزادی شخص دیگری را سلب نکند.
وی افزود: همچنین بنابر قواعد لیبرالیسم، قانون باید در خدمت حداکثر آزادی ها باشند. در نتیجه ی این ها، حکومت نمی تواند آزادی افراد را سلب کند. یکی از آزادی های مردم هم نوع پوشش است، بنابراین جمهوری اسلامی حق ندارد حجاب را اجباری کند، چون [این حجاب،] مخالف با آزادی فرد است. در کشورهایی مانند فرانسه توجیه قانون ممنوعیت حجاب، این است که معتقدند حجاب وجه نمادین دارد ، به این معنا که حجاب مذاهبی را که آزادی را محدود میکند، تبلیغ میکنند، پس ضد ارزش است.
وی سپس گفت: هر چهار چوب نظری و عقلانیتی برای خودش ارزش ها و ضد ارزش هایی دارد، حال هر آنچه در نظام اول ارزش است، ممکن است در نظام دوم ضد ارزش باشد.
ارزش ها از دیدگاه مکتب اسلام
حجت الاسلام زیبایی نژاد در تبیین ارزش ها از دیدگاه مکتب اسلام گفت: حال به سراغ مکتب خودمان یعنی اسلام میرویم. ما در دین خودمان، خدا را همه چیز می دانیم. در این تفسیر، انسان اشرف مخلوقات و جانشین خداست، به این معنا که بخشی از قدرت خود را به انسان کامل می دهد.
وی افزود: در تفکر دینی ما، دو نعمت بزرگ خداوند به انسان عقل و فطرت است. خداوند پرورش دهندهی ماست و تنها خداست که حق رهبری و هدایت دارد و اگر خدا نباشد، هیچ قانون و حقی باقی نمی ماند که اعتبار داشته باشد. انسان دارای امیالی است و نیز دارای عقل است، البته نه عقل ابزاری، بلکه عقل عملی که می تواند ارزش ها را کشف کند.
او هم چنین گفت: خداوند انسان را متناسب با یک نقطهی غایی، که سعادت اوست خلق کرده است که این سعادت، حقیقی است نه اعتباری. اگر همه بشر بگویند سعادتی نیست، باز هم سعادت واقعیه موجود خواهد بود. اگر سعادت واقعیه وجود دارد آن دسته از رفتار ما که دستیابی به سعادت را ممکن یا تسریع می کند ارزش است، اما آن رفتارهایی که دستیابی به سعادت انسان را سخت و غیرممکن می کند، ضد ارزش است. اگر ارزش ها واقعی هستند، مسئولیت همه مردم این است که ارزش ها را تقویت کنند و نیز همه مسئولند که ضد ارزش ها را نفی کنند و با آن مقابله کنند.
در اسلام حکم شرعی، دائر مدار حریم خصوصی و عمومی نیست
زیبایی نژاد تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر در گفتمان اول(لیبرالیسم) ضد ارزش است، اما در گفتمان دوم(اسلام) ارزش است. حکم شرعی دائر مدار حریم خصوصی و عمومی نیست، بلکه هر جا که در معرض دید عموم باشد، برای مردم وظیفه اجتماعی ایجاد میشود که دیگران امر به معروف و نهی از منکر و [حاکم جامعه در چارچوب شرع،] اعمال مجازات کند بنابراین اگر فرض کنیم خودروی شخصی حریم خصوصی است، دلیل نمی شود که هرکسی آزاد باشد در آن هر کاری خواست انجام دهد.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا امر به معروف و نهی از منکر نافی آزادی نیست؟» گفت: در ادبیات دینی ما آزادی به معنای رفع موانع رشد است نه به این معنای آزادی که در حال حاضر بر اساس نظام لیبرالیسم مشهور شده است. در مکتب اسلام حجاب برای زن یک فرصت است برای اینکه بتواند خلاقیتها و ارزشهای خود را نشان دهد. بی حجابی زن، دیگران را که به او نگاه می کنند، معطوف میکند به جنبههایی از زن و جسم زن و در نتیجه ظرفیتهای زن تحت الشعاع قرار می گیرد. اگر زن بی محابا، با هر پوششی به داخل جامعه بیاید، آنگاه مرد به بدن زن معطوف و درگیر می شود و خلاقیت های مرد درگیر می شود.
حجاب؛ حرکتی آزادی بخش
وی در ادامه گفت: در این فضای دوم(یعنی در مکتب اسلام)، حجاب زن میشود یک حرکت آزادیبخش؛ چرا که ذهن مرد و زن را آزاد میکند. آمار بالای جراحی های زیبایی در کشور ما که در جهان رکورددار است ناشی از همین است که ذهن پسر و دختر ما درگیر این است که دیگران چطور در مورد ظاهر او قضاوت میکنند.
دکتر زیبایی نژاد گفت: اگر دانشجوهای ما این پرسش ها را درون دستگاه های نظری و تحلیلی نبرند و در عمق کار نکنند، همیشه ما باید در موضع انفعال قرار بگیریم و دیگران حمله کنند و ما دفاع کنیم در حالیکه این ما هستیم که باید بپرسیم آنهایی که تحت عنوان آزادی، بی حجابی را مطرح میکنند، چقدر آزادی روانی و آزادی اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد؟
وی در پاسخ به این سوال که «چرا دیه زن و مرد برابر نیست؟» گفت: چون همانطور که گفتیم این پیشفرض در ذهن ما نقش بسته است که بین زن و مرد برابری جنسیتی برقرار است. حال اگر چارچوب نظری ما متحول شود میگوییم که برابری جنسیتی نه تنها ارزش نیست بلکه ضد ارزش است. آنچه ارزش است برابری در انسانیت است. زن و مرد مکملیت هستی شناسانه دارند، یعنی ساختار تکوینی زن و مرد، نقطه ضعف و قوتی دارند که یکدیگر را تکمیل میکنند. در فضای خانوادگی و اجتماعی هم نقش های متمایز، اما مکمل دارند. نقش اجتماعی دارند اما کارکردهای متفاوتی از آنها مورد انتظار است ولی هر دو باید به ارزشمندی و سعادت برسند.
کوتاه آمدن هایی که حد یقف نخواهند داشت!
وی در ادامه افزود: اینکه عده ای معتقد هستند که نظام جمهوری اسلامی از پوشش اجباری کوتاه بیاید، مشکلش این است که وقتی کوتاه آمد، کجا توقف کند؟ محل سوال و مطالبه، کنار نمی رود، بلکه به نقطه دیگری میرود. اتفاقاً به نظر من جمهوری اسلامی اینجا را خوب کار کرده است، دعوا را بر سر پوشش نگه داشته است؛ اگر کوتاه بیاید از فردا دعوا تمام نمی شود بلکه دعوا می رود بر سر عریانی و می رود بر سر این که همجنسگرایان در خیابان بیایند، دعوا می آید بر سر اینکه کنار دریا را چگونه جمع کنیم! بنابراین دعوا بر سر آزادی جنسی است نه حجاب.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در پایان گفت: مطلب دیگر اینکه حجاب از زمان مشروطیت وجه نمادین پیدا کرده است. حجاب، نماد دین است و بیحجابی نماد غربیگری و مخالفت با دین. در جمهوری اسلامی هم حجاب مظهر اسلام سیاسی است. در یکی از جلسات خدمت مقام معظم رهبری بودیم، ایشان تصریح کردند که حجاب، واجب عادی نیست، اگر بی حجابی شیوع پیدا کند، جلوی بسیاری از کنش های مثبت در جامعه را می گیرد. جامعه ای که زن در آن هرزگی در پوشش و نمایش دارد، جامعه ای نیست که مسیر تعالی را پیدا کند و بحث ایشان این بود که گمان نکنید که اگر حکومت اسلامی از حجاب کوتاه بیاید، کشور ما میشود جایی مانند کشور ترکیه؛ برای رواج ابتذال در کشور ما برنامه خاص دارند و [در فرض کوتاه آمدن از مسئله ی حجاب،] کشور ما جزء بدترین کشورهای دنیا خواهد شد.