• امروز : یکشنبه - ۲۳ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 14 September - 2025
کل اخبار 6558

صدای حوزه امروز

راه بازکن های خیره‌سر و سازمان‌های فرهنگی بی‌ثمر! پاسخ مرکز خدمات به برخی سوالات درباره بیمه تکمیلی بعد از پایان مهلت ثبت نام! دو ویژگی اساسی روحانیت موفق / تمجید از برپایی درس‌های اخلاق در مساجد قم آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟ آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟ لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است! پاسخگویی به روش مرکز خدمات! شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوع‌المنبر شدم موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست! پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان! عدالت آموزشی و چالش‌های ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟

10
داستان کوتاه:

قطعی برق، داروخانه و پدری عصبانی

  • کد خبر : 17969
  • 18 تیر 1400 - 9:39
قطعی برق، داروخانه و پدری عصبانی
این داستان تلفیقی از واقعیت و تخیل نویسنده بوده و البته اندر احوالات این روزهای شهر یزد نوشته شده است

به گزارش صدای حوزه، با توجه به روزهایی که بدلایل عدم تدبیر راهبردی بعد از هشت سال سکانداری قوه مجریه آقای روحانی، شاهد قطعی برق و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی هستیم، خوانش یک داستانی کوتاه که حکایتگر بخشی از شرایط پیش آمده باشد، خالی از لطف نیست. این داستان تلفیقی از واقعیت و تخیل نویسنده بوده و البته اندر احوالات این روزهای شهر یزد نیز نوشته شده است:

مشتش را گره کرد.صدای شکستن کارت بانکی در میان دستش توجه افراد اندکِ حاضر در داروخانه را جلب کرد.به سمت  درب خروجی راه افتاد ،  توقف کرد و  برگشت  که چیزی بگوید.

متصدی داروخانه از نگاهش ترسید و قدمی از باجه فاصله گرفت.

ترسیدن متصدی باعث شد حرفی نزند و دوباره به سمت خروجی راه بیفتد.زیر لب چیزهایی می‌گفت . از کنارم که رد شد شنیدم داشت به زمین و زمان فحش می داد.

به سمت متصدی که رفتم موضوع را جویا شدم.

گفت فرزند شیرخواره این مرد به خاطر قطعی برق گرما زده شده و حالا هم که برای تهیه دارو های کودکش  به داروخانه آمده ، برق داروخانه قطع شده و چون قیمت دارو ها در سیستم ثبت شده است ،  و ما الان دسترسی نداریم تا وصل شدن برق دارو نمی فروشیم.

گفتم یعنی من هم …..

حرفم را قطع کرد و گفت بله شما هم الان یا باید بروید جای دیگر یا دو ساعت دیگر بیایید.

حالا احساس من هم هر چند خفیف تر ولی شبیه به آن مرد عصبانی شده بود.

آخر توی این ساعت فقط داروخانه های شبانه روزی باز هستند.

جالب اینجاست همزمان آب شهر هم مشکل پیدا کرده .میگویند خط لوله اصلی آب شهر آسیب دیده.شیر آب را که باز کنی برای پر شدن یک پارچ فرصت داری یک فصل از رمان مورد علاقه ات را بخوانی.

سرعت نت را که نگویم ، سه ساعت طول میکشد تا مطلبی باز شود تازه وقتی باز می شود می بینی ، دوستی بهت پیام داده: اینها همه اش تقصیر شما هاست که رای داده اید.

و بد تر از همه این است  تلویزیون را که روشن می کنید مسئولینی را می بینید که می گویند هیچکس به ما به خاطر زحماتمان خسته نباشید نگفت ، هیچکس از ما تشکر نکرد.

وقاحت هم از وقاحت این افراد شرمسار شده.

رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=17969

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.