به گزارش صدای حوزه، بشر امروزی با گذر از اعصار پیشین نظیر عصر سنگ، عصر کشاورزی و عصر صنعت، به دوره جدیدی ورود یافته که عصر اطلاعات نامیده می شود.عامل قدرت در عصر اطلاعات، اشراف اطلاعاتی است و میزان قدرت به طور مستقیم با میزان اشراف اطلاعاتی در ارتباط است.
از این رو طبق دانش سایبرنتیک، در اختیار گرفتن عوامل کسب اطلاعات با مانیتورینگ و نظارت موجب در اختیار گرفتن قدرت است. حال سوال بسیار مهم در اجرای مدل سایبرنتیک این است که مانیتورینگ و نظارت بر تمامی جوامع جهان چگونه میسر است؟ چگونه می شود از قریب به ۸ میلیارد نفر جمعیت جهان جمع آوری اطلاعات کرد و اینکه آیا اساسا چنین عملی مقدور است؟
یک بازخوانی کوتاه
ارائه پاسخ جامع و کامل به این سوال نیازمند بررسی و بازخوانی تاریخ راهبردی تکنولوژی نظامی سایبری از سال ۱۸۴۰ میلادی تا سال ۲۰۱۵ است. یعنی از زمان گسترش تلگراف تا عصر تکنولوژی های پیچیده امروزی. به طور خلاصه با بررسی آخرین نسل تکنولوژی سایبری یعنی «پیامرسان های فوری» می توان بخوبی دریافت که پاسخ به پرسش فوق چگونه امکان یافته است.
جزء اصلی راهبرد سایبرنتیک، توان زیرساخت فنی آن است. برای نظارت میدانی بر تمام ملل و به تبع کنترل آنها باید ابزاری داشت که اولا توانایی جمع آوری هر نوع اطلاعات اعم از صوتی، تصویری، متنی، مکانی و غیره را داشته باشد، ثانیا در کسب اطلاعات حاصله از سوی سازمان کنترل گر نیازمند یک نیروی انسانی نباشد و گرنه برای هر دستگاه کنترل کننده یک اپراتور لازم است که عملا غیر ممکن است.
ثالثا باید افراد مصرف کننده به آن اعتماد کامل داشته باشند و براحتی اطلاعات شان را به سیستم مذکور بسپارند و نهایتا اینکه باید جزو ضروریات زندگی بشر باشد در غیر این صورت از روند اطلاعاتی زندگی خارج می شود.
پیامرسانهای فوری
با چنین مفروضاتی روند تکنولوژی به ایجاد پیامرسان های فوری رسید. یک برنامه پیامرسان فوری فارغ از سازمان تولید کننده اش به صورت ذاتی توانایی جمع آوری کلیه اطلاعات شخصی و محرمانه فرد و محیط اطرافش را قالب صورت، متن، تصویر، موقعیت مکانی، اطلاعات بیومتریک شخص نظیر سرعت تایپ، اسکن قرنیه چشم، تونالیته صدای وی، برنامه های مورد استفاده کاربر که بر روی پلتفرم موبایلی یا سیستمی او نصب شده را دارد.
این اطلاعات به صورت خام از مبدأ یعنی موبایل کاربر به سرورهای ذخیره اطلاعات در سازمان متولی نرم افزار ارسال شده، در پرونده شخصی کاربر قرار می گیرد. سپس توسط نرم افزارهای هوش مصنوعی روانشناسی و یک اپراتور انسانی که متخصص تحلیل اطلاعات است، کلیه سلایق، افراد مرتبط، خلق و خوی شخصی، گرایشان سیاسی مذهبی، درجه روابط عمومی او به دست می آید.
سوال اساسی این است که اگر شرکت های ارائه دهنده این امکانات خصوصی بوده و با حاکمیت کشورهای کنترل گر ارتباط ندارند، پس چگونه چنین مساله ای ممکن است؟
شاید اگر تا پیش از سال ۲۰۱۳ این مسائل مطرح می شد با پاسخی مثل داشتن توهم توطئه از سوی جامعه مواجه می شد اما اکنون بعد از افشاگری های ادوارد اسنودن، پیمانکار اطلاعاتی آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، دیگر فضای جامعه برای پذیرفتن این وقایع تلخ، موضوع مخالف اتخاذ نمی کند.
جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی است
از سوی دیگر بر اساس بسیاری از اسناد منتشر شده، جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی و اول تمامی سازمان های اطلاعاتی سایبری غرب به ویژه انگلیس و آمریکا است که این موضوع تا حدی عمیق است که برای از دست ندادن کوچکترین اطلاعات ملت ایران، بعضا اشراف اطلاعاتی بر دیگر مناطق کم اهمیت تر جهان را پایین آورده و از توان فنی آن برای نظارت بیشتر بر کاربران ایرانی استفاده نموده اند.
در حال حاضر حدود ۴۰ برنامه پیامرسان فوری در ایران بین کاربران رایج است که به ظاهر همگی خصوص است و میان ایرانیان محبوبیت زیادی دارد، اما با نگاهی به پشتیبانان و مالکان اطلاعاتی، امنیتی و نظامی هر شرکت واقعت پشت پرده به گونه ای دیگر شفاف می گردد. به طور عمده اکثر پیامرسان های فعال در ایران مثل تلگرام، توییتر، واتساپ، توییتر، اینستاگرام یا حتی کلاب هاوس که به تازگی طرفدار پیدا کرده است، به صورت مستقیم مرتبط با آژانس امنیت ملی آمریکا بوده و به نوعی مالک اصلی یا سازمان نهایی این پیامرسان ها به شمار می آیند.
در پایان این سخن گرانبار امام خامنه ای را فراموش نکنیم که فرمودند: «مراقب دشمن باشید، دشمن را خوب بشناسید، مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید… هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمی شود. هیچ کس به خاطر چشم ها را بر هم گذاشتن، مدح نمی شود. اگر بر آدم غافل ضربه ای وارد شد، اول کسی که مسئول و مذموم است خود اوست مراقب باشید»