به گزارش خبرنگار صدای حوزه پایگاه خبری خبر آنلاین، سوم فروردین ماه یادداشتی را از دیاکو حسینی با عنوان «بهای اشتباه ۱۵۰ میلیاددلاری آیا نمیتوان مذاکره کرد؟» منتشر کرد که در نوع خود منحصر به فرد است. حسینی آشکارا بدیهییاتی را زیرپا گذاشت که کمتر غربزده ای به این صراحت علیه منافع ملی خود به صراحت سخن میگوید.
نویسنده در یادداشت خود به گونهای استدلال میکند که در نهایت به نتیجه برسیم با کسی که پیان شکنی میکند، اتفاقا هم میتوان مذاکره کرد و هم پیمان جدید امضا کرد.
«نقض عهد» یک اقدام هوشمندانه!
حسینی در یک نگاه کاملا غیر ارزشی مینویسد: “در سیستم های بین المللی آنارشیک، دولت های حسابگر ناگزیرند که دائماً توزیع مزایای نسبی را پایش کنند و مراقب باشند که در طیف متنوعی از الگوهای همکاری تا جنگ، رقبای آنها مزیت های بیشتری بدست نیاورند … رفتار کشورها در محیط بین المللی غالباً تابعی از منافع و قدرت آنهاست نه ارزش های اخلاقی. به این ترتیب، کشورهای همیشه آمادهاند هنگامی که جنگ به زیان آنها و به سود رقبایشان است، به آن خاتمه دهند و هنگامیکه از جنگ مزایای بیشتری در مقایسه با رقبایشان بدست می آورند، آن را آغاز کنند… و یا در توافقها تقلب کنند و یا آنها را برای مدتی نامعلوم کنار بگذارند.”
حسینی این رفتار پست دولت ها را «قواعد سیاست بین الملل» معرفی میکند که هر کس از آن تبعیت نکند ضرر میکند! وی مینویسد: “وفای به عهد در روابط انسانی فضیلت است اما در زندگی بین المللی میتواند به خطایی زیانبار تبدیل شود. در طرف دیگر، نقض عهد در روابط انسانی رفتار ناپسندی است اما در زندگی بین المللی میتواند اقدامی هوشمندانه باشد.”
مثالهای نادرست
او که گویی خود را مسلط به این قواعد ضد ارزشی سیاست بین الملل نشان میدهد دو نمونه چین در جریان افزایش تعرفه واردات محصولات و و روسیه در موضوع پیمان INF را به عنوان مثال «توافق برای رسیدن به کسب مزیت نسبی» عنوان میکند که این دو کشور بعد از نقض عهد از سوی امریکاییها، مذاکرات جدیدی را شروع کردند.
نقطه طلایی یادداشت حسینی این جمله است: ” در تمام این موارد، علت نقض عهد آمریکا، نارضایتی از توزیع مزایای توافقات به زیان آمریکا بود.آمریکا به دلیل مشابهی در توافق هسته ای با ایران نقض عهد کرد اما برخلاف چین، روسیه و کشورهای نفتا، ما حاضر به تلاش دوباره برای ایجاد توازنی جدید در مزایا و توسعه دادن منافعی تازه نشدیم.”
چند نکته
اولا نویسنده این یادداشت تصور میکند حالا که امریکاییها و برخی کشورها به قواعد انسانی پایبند نیستند پس سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم باید به همان اندازه پست و دور از آموزههای اسلامی و قانون اساسی باشد. طبق قواعد اسلامی و قانون اساسی کشور، وزارت خارجه و دولت اجازه امریکایی بازی در مناسبات بین المللی را ندارد.
حسینی با کنایه مینویسد: “ما تنها کشوری هستیم که نشان دادیم هنوز قواعد زندگی در سیستم بین المللی را نمی دانیم.” آقای حسینی! امثال گاندی و قهرمانهای مبارزه با استعمار و استکبار که در تاریخ به عنوان الگوی ملتها شناخته شدهاند، اگر همینقدر سطحی، سیاستهای استعماری را توجیه و تئوریسازی میکردند، نامی از آنها میماند؟!
دوما وی شاهد مثالهایی که ذکر کرده است اساسا صحیح نیست. چین و روسیه از بزرگترین قدرتهای اقتصادی دنیا اقدامات متقابلی همچون اقدام متقابل چین در بالا بردن تعرفه و یا خروج و تهدید همزمان امریکا توسط روسیه از توافق INF را در دستور کار خود قرار دادند و امریکا دست برتر را در این موضوع نداشت و به اهداف خود نرسید.
سوما نویسنده اشاره نمیکند تا کجا باید در این وادادگی سیاسی پیش رفت؟ پیش فرض بحث آن است که عهدشکنی جزو قواعد زندگی بین المللی است، چون قدرت در دست امریکاست پس به راحتی هم میتواند عهدشکنی کند. از آن سو تکلیف جمهوری اسلامی را اینگونه معلوم کرده است که اگر آنها هم عهدشکنی کردهاند شما باید برای راضی کردن امریکا مجددا مذاکره کنید. مذاکره مجدد هم به معنای امتیازدهی بیشتر است؛ حال سوال اینجاست که تا کجا باید امتیاز داد؟! اصلا حد یقف امریکا کجاست؟!
چهارما ایشان در آخر یادداشت خود اشاره کرده است که ” بهای این اشتباه، تاکنون خسارتی بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار بوده است بدون هیچ چشم اندازی برای جبران آن. ” این رقم از کجا آمده است؟! شبیه به همین اعداد و ارقام در زمان مذاکرات برجام از سوی طیف ایشان اعلام میشد که دست آخر معلوم نشد دقیقا بر چه مبنایی است.
دیاکو حسینی کیست؟
تحلیلگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری عنوانیاست که سایت «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» برای معرفی او انتخاب کرده است. اما روزنامه اعتماد او را مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری معرفی کرده است.
مساله مهم، فارغ از سمت وی، جایگاهش به عنوان مدیر یا تحلیلگر ارشد در یکی از مهمترین نهادهای زیرمجموعه ریاست جمهوری است. برجام و سیاست خارجی منفعل و ضعیف دولت در ۸ سال گذشته که تقریبا هیچ دستاوردی برای منافع ملی کشور نداشته است، با وجود امثال دیاکو حسینی در مراکز تصمیمساز کشور مساله دور از ذهنی نیست.