به گزارش صدای حوزه، یهودیان آمریکایی همچون کارل لمل، آدولف زوکور، و ساموئل گلدوین، ازجمله مهاجرانی بودند که به خاک آمریکا آمده بودند. اینها همان بنیانگذاران استودیوهای کلیدی هالیوود بودند که به همراه چند غیریهودی دیگر با نامهای توماس اینس، مک سنت و والت دیزنی بنای صنعت سینمای آمریکا را نهادند؛ اما چه چیزی باعث شد تا بسیاری از یهودیان به صنعت فیلم اولیه بپیوندند و تأثیر ماندگار آنها بر فرهنگ آمریکایی چه بود؟
بسیاری از این یهودیان با مهارت نمایش(vaudeville نوعی نمایش متشکل از رقاصی و آوازخوانی) و تجارت پوشاک میآمدند، دو صنعتی که به ویژه برای یهودیانی که پا به خاک آمریکا میگذاشتند بهترین فرصت پیشرفت بود. تئاترهای ودویل نمایشهای متنوعی را ارائه میکردند: خوانندهای میخواند و به دنبال آن کمدی اسلپ استیک(بزن و بکوب) و غیره. تئاترها در محلههای مهاجران نمایشهایی به زبانهای مختلف از جمله عبری داشتند. این جذابیت برای مهاجران و قیمت پایین بلیت، باعث شد تا طبقه بالای مسیحی و سفیدپوست به حقارت به آن نگاه کنند، بنابراین آنها هیچ کاری برای دور نگهداشتن کارآفرینان یهودی از این تجارت انجام ندادند. مهاجران یهودی، که بسیاری از آنها با مهارتهای خیاطی به آمریکا آمده بودند، در صنعت پوشاک پیشرفت کردند، زیرا برای افتتاح یک کارخانه کوچک پوشاک نیازی به آموزش یا پول نبود.
زمانی که فیلمهای سینمایی در اواخر دهه ۱۸۹۰ معرفی شدند، موفقیت در این صنعت جدید به مهارتهای مشابهی مانند نمایش و تجارت پوشاک نیاز داشت. فروشندگی مهم بود: تهیهکنندگان فیلم باید فیلمهای خود را به صاحبان سالنها میفروختند، و صاحبان سالنها باید به تماشاگران میفروختند. به عنوان مثال، کارل لمل (یهودی آلمانیالاصل) قبل از راهاندازی کمپانی بزرگ سینمایی «یونیورسال پیکچرز»، لباس به بازار عرضه میکرد. آدولف زوکور (یهودی مجارستانیالاصل) قبل از تأسیس دیگر کمپانی بزرگ هالیوودی «پارامونت پیکچرز» خز میفروخت و جسی لاسکی (یهودی آمریکاییالاصل)، یکی از شرکای او در پارامونت، قبلاً یک بازیگر شاخ نمایش بودو بسیاری دیگر مانند شموئل گلبفیس (یهودی لهستانیالاصل) بودند که وقتی دستکش فروشی را کنار گذاشت و وارد تجارت فیلم شد، نام خود را به «ساموئل گلدوین» تغییر داد. مارکوس لو (یهودی آمریکاییالاصل) نیز قبل از اینکه به سینماها (AMC Loew’s) و تولید فیلم بپردازد، از کار نمایش آمده بود.
دلایل تسخیر فیلم ها و سینمای هالیوود توسط یهودیان
این کارآفرینان یهودی-آمریکایی به این دلیل موفق شدند که فیلمهای سینمایی به طور گستردهای محبوب بودند و صنعتگران غیر یهودی تا حد زیادی نمیخواستند هیچ ارتباطی با این تجارتی که یهودیان به آن ورود کرده بودند، داشته باشند. مخاطبان سینما در درجه اول طبقه کارگر و مهاجر بودند: بلیطها ارزان بود و سینمای صامت هیچ مانع و مشکل زبانی نداشت. یکی دیگر از دلایل تسخیر سینمای هالیوود توسط یهودیان این بود که در آن زمان، نخبگان فرهنگی عمدتاً پروتستانی، فیلم را به عنوان یک پدیده سطح پایین و دونِ فرهنگی قلمداد میکردند و سرمایهگذاران عمده غیر یهودی نیز آن را یک مد گذرا در نظر گرفتند. برخی از مؤسسات کاتولیک حتی علیه فیلمهای سینمایی بسیج شدند و معتقد بودند که این فیلمها تأثیری فاسد دارند؛ اما یهودیان تحت تأثیر آموزههای کاتولیک قرار نگرفتند و عمدتاً با این مساله که در آن زمان باری اجتماعی همچون فحشا داشت، مشکلی نداشتند.
در عوض، یهودیان آمریکایی در صنعت فیلم تحت تأثیر تعصبات دیگری قرار گرفتند. صاحبان استودیوهای یهودی، مانند بسیاری از مهاجران یهودی زمان خود، مشتاق بودند که خود را به عنوان آمریکایی نشان بدهند. آنها به دنبال این بودند که به طور علنی هویت آمریکایی را بپذیرند و یهودیستیزی دنیای قدیم را پشت سر بگذارند، اگرچه مدیران استودیو مانند برخی از بازیگران یهودی همچون «ادوارد جی. رابینسون»، «کرک داگلاس» و «لورن باکال» که نامهای یهودی خود را به این نامهای انگلیسی تغییر داده بودند، بر همان نامهای یهودی خود ماندند. در واقع، نام خانوادگی یهودی مدیران استودیو به عنوان زبان رمزی ضد یهود استفاده میشد. تعصب همچنان برای بازرگانانی که تلاش میکردند شرکتهای تولیدی خود را از استارتآپهای کوچک به استودیوهای بزرگ هالیوودی که هنوز هم فعال هستند، توسعه دهند، یک نگرانی دائمی بوده و هست.
برای نمونه، مارکوس لو استودیوی کوچک مترو پیکچرز را در سال ۱۹۲۰ خریداری کرد تا فیلمها را وارد سالنهایش کند. زمانی که مترو برای همگامی با تقاضا نیاز به رشد داشت، لوو شرکت ساموئل گلدوین، یعنی «گلدوین پیکچرز» را خرید. آنها بعداً با شرکت دیگری ادغام شدند که متعلق به لوئیس بی مایر (یهودی روسیالاصل) بود. شرکت ترکیبی آنها «Metro-Goldwyn-Mayer» «مترو گلوین مایر» نام داشت که یکی از غولهای فیلمسازی هالیوود بوده و هست. رئیس MGM(«مترو گلوین مایر»)، لوئیس بی. مایر، آنقدر مشتاق بود که به عنوان یک آمریکایی جذب شده در نظر گرفته شود، که روز چهارم جولای را به عنوان روز تولد خود پذیرفت و هر سال آن را با شکوه با کارمندانش جشن میگرفت.
فیلمهای تولید شده توسط استودیوهای تمام یهودی هالیوود، تفاوتهای فرهنگی و مذهبی را کماهمیت جلوه میدادند و درعوض، فراگیر بودن را بر روی پردههای آمریکایی نشان میدادند. با این حال، غلبه بر موانع اجتماعی پیرامون نژاد برای فیلمها بسیار سختتر بود. فیلمهای هالیوودی هویت فرهنگی جدید، همگن و سفیدپوست آمریکایی را ایجاد کردند که بهطور گستردهای مورد استقبال عموم تماشاگران قرار گرفت و به هویت آمریکایی تبدیل شد. این فیلمها چشماندازی از دیگ ذوب بزرگ ارائه میکردند که جامعه آمریکا هنوز در تلاش برای تبدیل شدن به آن بود. خالقان و بازرگانان یهودی که به دنبال همسانسازی بودند، در نهایت فرهنگی را اختراع کردند که آمریکای امپریالیسم قرن بیستم را تعریف کرد.
بنیانگذاران یهودی-آمریکایی استودیوهای بزرگ هالیوود اثر خود را با فرهنگی که ایجاد کردند بر جای گذاشتند. آنها سبک زندگی یهودی را در پوششی با عنوان «American dream» یا همان «رویای آمریکایی»بر مردم آمریکا تحمیل کردند. از فیلمهای اَبَرقهرمانی گرفته که همیشه یک نفر از سرزمین یانکیها منجی بشریت میشود تا کشت و کشتار و جذاب نشان دادن خونریزی که از تمام فنون و مهارتهای سینمایی بهره میبرند تا بیننده حتی در بیرحمانه ترین صحنههای جنایت، با جانی همذات پنداری کند. سینمایی که مصرفگرایی بیرویه و فخر فروشی و تجملگرایی را والاترینِ ارزشها معرفی میکند و در این دنیای سینمایی اَبَرقهرمانی جایی برای «انسان به ما هُوَ انسان» وجود ندارد. همنچنانی که در بسیاری از ساختههای هالیوود میبینیم در فیلمی نظیر «فهرست شیندلر» یهودیان همواره مظلوم و آسیب دیده به خاطر دینشان به تصویر کشیده میشوند حال آنکه واقعیت را نه در سینمای هالیوود که باید در فلسطین اشغالی، نوار غزه و صبرا و شتیلا دید.