ایران سرزمین وسیعی است که با ۱۵ کشور مرز مشترک دارد. این ویژگی فرصتهای فراوانی را از لحاظ راهبردی در اختیار دولت قرار داده است. نظام جمهوری اسلامی ایران نیز سالهاست تلاش میکند از ظرفیتهای اقتصادی و جغرافیایی برای توسعه کشور استفاده کند. در کنار این مرزهای طولانی اقوام و گروههای مختلفی ساکن هستند که نقش مهمی در تنوع انسانی جامعه ایرانی داشته و دارند.
این اقوام در استانهای مختلف نه تنها به عنوان بخشی از سپر دفاعی کشور در مقابل هر گونه هجومی ایفای نقش میکنند بلکه میتوانند به عنوان عقبه راهبردی نفوذ ایران در سایر کشورها در نظر گرفته شوند، با این حال این ظرفیت مهم و جدی به دلایل مختلف از جمله بیتوجهی تاریخی در برخی موارد تبدیل به آسیب شده که نمونه روشن آن تلاش برخی قدرتهای بیگانه برای ایجاد فاصله بین مردم و نظام جمهوری است.
میراثی تاریخی که از پهلوی اول شروع شد
دلیل اصلی ایجاد شدن این آسیب را میتوان در نگاه مرکزگرای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور به خصوص از زمان پهلوی اول دید. بر این اساس مهمترین امکانات اقتصادی و سیاسی کشور در پایتخت متمرکز شده است و سهم کمتری به سایر مناطق دیگر کشور میرسید.
چنین ریلگذاری توسعهای در سالهای بعد به خصوص در دوران پهلوی دوم نیز امتداد پیدا کرد و منجر به عدم توسعه این مناطق شد. این رویه آنچنان آسیبساز شد که حتی مرکز تحقیقاتی اقتصادی در زمان پهلوی دوم نیز نسبت به چنین سیاستی درباره مناطق پیرامونی کشور اقرار کرده و آن را برای ایران فاجعهبار میداند، با این حال و با وجود این اخطارها کوچکترین تغییری در رویه اقتصادداری کشور ایجاد نشد.
بعد از انقلاب اسلامی و با توجه به تلاش برای کمک به محرومان و مستضعفان توجه به مناطق محروم و توسعهنیافته آغاز شد، البته در این میان جنگ تحمیلی و خسارتهای کلان آن ضربات فراوانی را به برخی استانهای مرزی وارد کرد که بازسازی آنها توان فراوانی را از کشور گرفت. این مسئله علاوه بر این بود که برخی از عقبماندگیها و توسعهنیافتگیها از قبل در مناطق مرزی و استانهای حاشیهای وجود داشت که همین مسئله کار را سختتر از گذشته میکرد.
آسیبهای توسعهنیافتگی مناطق حاشیهای
نگاهی به شرایط فعلی کشور به خصوص ۳۰ سال پس از پایان جنگ تحمیلی نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی سرمایهگذاریهای کلانی در استانها و مناطق دور از مرکز انجام داده است که یکی از نمونههای آن برقرسانی به روستاها و مناطق دوردست، توسعه مراکز آموزشی و دانسگاهی و همچنین رساندن خدمات پزشکی و بهداشتی به این مناطق بوده است، با این حال عمق عقبماندگیها به خصوص در تأسیسات زیربنایی و اقتصادی به گونهای است که همچنان مشکلات فراوانی در این مناطق به چشم میخورد. نمونه آن را میتوان در نرسیدن گاز به برخی استانهای مرزی کشور از جمله سیستان و بلوچستان یاد کرد.
از سوی دیگر استانی مانند خوزستان به رغم داشتن منابع عظیم زیرزمینی همچنان گرفتار مشکلاتی از جمله کمبود آب آشامیدنی و همچنین اشکالات دیگری همچون نبود سیستم فاضلاب است. علاوه بر عقبماندگیهای تاریخی نکته دیگر بیتوجهی به این مناطق در برخی دولتها بوده است. این مسئله به خصوص در دولتهای سازندگی و دولت روحانی نیز به چشم میخورد. در این دوره تمرکز فراوانی بر نوعی مدیریت متمرکز از تهران شد که به برخی بیتوجهیها به خصوص به مناطق محرومتر منجر شد.
در دوره اخیر نیز یکی از نشانههای مهم بحرانسازی این روند ایجاد برخی اعتراضات در این استانها و مناطق بوده است؛ اعتراضاتی که مقام معظم رهبری آن را «بحق» عنوان کردند.
در کنار اعتراضات اینچنینی عقبماندگی فوق سبب میشود برخی قدرتهای فرامنطقهای به دنبال استفاده از این نقطه ضعف برای مطامع و اهداف خود باشند، کمااینکه در جریان اعتراضات خوزستان تعدادی از گروههای تروریستی با انجام عملیاتهای تروریستی به دنبال به خشونت کشیدن اعتراضات مردم و تبدیل آن به یک خشونت آشکار نبودند.
علاوه بر این در طول سالهای گذشته بحث حمایت خارجی از جریانات تجزیهطلب همواره مطرح بوده و گزارشات رسانهای فراوانی در این باره از سوی رسانههای غربی مطرح شده است، بنابر این میتوان این گونه نتیجه گرفت که کمک به توسعه این مناطق نه تنها میتواند منجر به حذف در داخل کشور شود بلکه به تثبیت شرایط امنیتی کشور نیز کمک میکند.
نقشه راه دولت سیزدهم چیست؟
مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود بر این نکته تأکید کردهاند. ایشان در سال ۹۱ و در جمع مردم اسفراین تأکید کردهاند: امروز شما وقتی در آن استان و بقیه استانها نگاه کنید، میبینید در همه شهرها دانشگاه وجود دارد، یعنی امکان تحصیل. خب، این عدالت است. این معنایش این است که امکان تحصیل علم توزیع شده است بین مناطق گوناگون کشور، امکانات مادی کشور، منابع مالی، علم توزیع شده است، این بسیار چیز خوبی است. در گذشته، نخبگان شهرهای دوردست و کسانی که دارای استعداد بودند، امکان بروز و ظهور نداشتند، امروز چرا، امکان بروز و ظهور دارند. در اسفراین و هر نقطه دیگری، وقتی انسان بااستعدادی حضور داشته باشد و بتواند نخبگی خودش را نشان دهد، دستگاههای گوناگون کشور از او استقبال میکنند، او را گرامی میدارند و از امکان او استفاده میکنند. در گذشته اینجور نبود، بنابراین نسبت به گذشته، مطمئناً این شاخص پیشرفت – که شاخص عدالت است – برجسته است، اما نسبت به آنچه که ما از اسلام فهمیدیم و شناختیم، نه، ما هنوز عقبیم، باید تلاش کنیم و کار کنیم.»
نشانههای این توجه ویژه را میتوان در سخنان ایشان در دیدار با دولت سیزدهم را دید؛ «خوشبختانه دولت سیزدهم و شخص رئیسجمهور نشان دادهاند که به دنبال توجه به این نکته مهم بودهاند.»
نمونه آن را نیز میتوان در دو سفر به خوزستان و همچنین منطقه سیستان و بلوچستان دید، به خصوص اینکه مناطق فوق از پتانسیلهای بسیار بالایی برخوردار هستند که در صورت توجه میتواند به توسعه هر چه بیشتر و حذف فقر منجر شود. ادامه یافتن این روند در طول چهار سال آینده مهمترین مطالبهای است که میتوان از دولت سیزدهم داشت.
راهی برای دور زدن تحریمها
علاوه بر تمام موارد فوق توجه به مناطق کمتر توسعهیافته و به خصوص مناطق مرزی کلید ادامه توسعه ایران است. در طول ۱۰ سال گذشته این شرایط به طور چشمگیری تغییر کرده است. تحریمهای سنگین اقتصادی به همراه تحولات بینالمللی سبب شده است ادامه روند سابق دیگر برای کشور ممکن نباشد. در این میان مهمترین راهی که در مقابل کشور برای توسعه و ادامه روند رشد اقتصادی وجود دارد پیوستن به کریدورهای بزرگ بینالمللی است که ایران نیز موقعیت بسیار خوبی برای این امر دارد، به عنوان مثال منطقه چابهار که روز پنجشنبه آیتالله رئیسی برای بازدید سرزده به آن سفر کردند یکی از کریدورهای جدی برای اتصال آسیای میانه به دریای عمان و اقیانوس هند است. چنین اتفاقی میتواند علاوه بر توسعه تجارت منجر به ایجاد صنایع زیربنایی و اساسی شود. همان گونه که چابهار امروز در حال تبدیل شدن به یکی از هابهای بزرگ توسعه صنعتی در منطقه است یا استان خوزستان میتواند به عنوان منطقهای برای اتصال بازرگانی و تجاری ایران به جنوب عراق و تا منطقه خاورمیانه در نظر گرفته شود، به خصوص آنکه هم اکنون بسیاری از بنادر مهم عراق ظرفیت پذیرش کالاهای تجار ایرانی را ندارند. چنین پتانسیلهایی را میتوان در بسیاری از مناطق مرزی کشور دید که هر کدام فرصتی برای دور زدن تحریمها و مقابله با شرایط فعلی اقتصادی کشور است.
همان طور که گفته شد توجه دولت سیزدهم به این مسئله و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته در مرزها میتواند انقلابی در حل مشکلات کشور باشد.