• امروز : شنبه - ۱ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 23 August - 2025
کل اخبار 6542

صدای حوزه امروز

موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست! پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان! عدالت آموزشی و چالش‌های ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟ کانون‌های عظیم تبلیغی؛ مأموریت‌های سه‌گانه و واقعیت امروز خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت حوزه علمیه و تابلوی ایست پست‌مدرنیسم جامعه از کارِ حوزه بی‌خبر است تجلیل مدیران حوزه‌های علمیه کشور از حماسه‌آفرینی ملت ایران و تاکید بر حمایت تام از نظام و رهبری گردهمایی خانوادگی برگزیدگان گروه‌های تبلیغی استان آذربایجان شرقی تصمیم های خردی که به وقتش اتخاذ نشده اند! روحانیت در خط مقدم خدمت/ روحانی و مداح رامشیری نماد خدمت شدند

از کانون های عظیم تبلیغی چه خبر؟!

از کانون های عظیم تبلیغی چه خبر؟!

14:55 02 مرداد 1404
پایان اولین ترم هوش مصنوعی و بازی های رایانه ای در حوزه علمیه

پایان اولین ترم هوش مصنوعی و بازی های رایانه ای در حوزه علمیه

14:14 31 تیر 1404
چرا مردم ایران را به راحتی نمی توان شناخت؟! / لزوم مراقبت از ذخایر معرفتی جامعه ایرانی

چرا مردم ایران را به راحتی نمی توان شناخت؟! / لزوم مراقبت از ذخایر معرفتی جامعه ایرانی

13:08 30 تیر 1404
وقتی “واقعیت” از “روایت” سبقت می گیرد!

وقتی “واقعیت” از “روایت” سبقت می گیرد!

13:03 30 تیر 1404

تجربیات پس از مرگ آیت الله خامنه ای بعد از ترور ۶ تیر

متن سخنان رهبر انقلاب اسلامی که در این فیلم می‌بینید و می‌شنوید:
«وقتی که در مسجدی که من بودم بمب منفجر شد، از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم – که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم – تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم.

آن حالات، هیچ‌وقت از یادم نمیرود. حالا یکی را عرض میکنم: در یکی از حالات، احساس کردم که دارم میروم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛

هیچ دستاویزی! یعنی هر چه هم عمل پشت سرخودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. آدم شک میکند: آیا این عمل را با اخلاص به‌جا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد، خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ به‌هرحال، ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست.

آن‌جا انسان احساس میکند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع میشود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! میبینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده‌ای وَاِلّا ما رفته‌ایم.» منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم…»

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=17845

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.