• امروز : سه شنبه - ۲ دی - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 23 December - 2025
کل اخبار 6660

صدای حوزه امروز

آقای جبرائیلی بهتر نبود ابتدا عذرخواهی می‌کردی و بعد مواضع قبلی را تکرار می کردی؟! راهکارهای پیشنهادی جبرائیلی به دولت با چاشنی تخریب دولت سیزدهم! دردودلی از یک مبلغ پرتلاش به بهانه انتشار تصاویر بازارگردی دختر و داماد پزشکیان در قزاقستان آلزایمر در اطلاع‌رسانی سریع و صریح! “مسجد هراسی” و “توبیخ نذری‌دادن” با طعم حمایت از مستأجر! امروز ارتباط با جوانان کم رنگ شده است/ نسلی که وارد حوزه می شود، باید مشاوره های لازم به آن ها داده شود! فیلم کامل مصاحبه صدای حوزه با حجت الاسلام مرتضی آقاحسینی بازگشت نیم‌بند تبریزیان میرزای نائینی و تأسیس عقلانیت دینی در حکمرانی بازگشت نائینی به متن ولایت؛ از مشروطه تا تمدن اسلامی نائینی و حکومت مردمی نشست علمی پیرامون اندیشه سیاسی میرزای نائینی قدردانی از خدمات تاریخی و اثرگذار تیپ امام جعفر صادق علیه‌السلام/ تأکید بر همکاری و تدوین برنامه مشترک فقه الجهاد/ امنیت و آسایش در پرتو مبارزه و اِعمال قدرت

با تکرار مکررات و محافظه‌کاری به جایی نمی رسیم!

با تکرار مکررات و محافظه‌کاری به جایی نمی رسیم!

16:36 25 آذر 1404
دروغ بزرگ اصلاح طلبان درباره میرزای نائینی!

دروغ بزرگ اصلاح طلبان درباره میرزای نائینی!

12:00 24 آذر 1404
ریزش‌ها و کاهش ثبت نام در حوزه‌های علمیه از نگاه یک طلبه فعال رسانه ای

ریزش‌ها و کاهش ثبت نام در حوزه‌های علمیه از نگاه یک طلبه فعال رسانه ای

11:14 18 آذر 1404
فاصله نجومی روحانیت مردمی و روحانیت گروهکی!

فاصله نجومی روحانیت مردمی و روحانیت گروهکی!

17:02 12 آذر 1404

تجربیات پس از مرگ آیت الله خامنه ای بعد از ترور ۶ تیر

متن سخنان رهبر انقلاب اسلامی که در این فیلم می‌بینید و می‌شنوید:
«وقتی که در مسجدی که من بودم بمب منفجر شد، از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم – که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم – تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم.

آن حالات، هیچ‌وقت از یادم نمیرود. حالا یکی را عرض میکنم: در یکی از حالات، احساس کردم که دارم میروم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛

هیچ دستاویزی! یعنی هر چه هم عمل پشت سرخودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. آدم شک میکند: آیا این عمل را با اخلاص به‌جا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد، خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ به‌هرحال، ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست.

آن‌جا انسان احساس میکند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع میشود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! میبینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده‌ای وَاِلّا ما رفته‌ایم.» منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم…»

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=17845

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.