به گزارش صدای حوزه، مدتی است حرف از لزوم قانون گذاری در فضای مجازی زیاد شنیده می شود و این سوال که اساسا کشور باید به قانون گذاری در فضای مجازی ورود کند یا خیر، یک سوال پرتکرار بین متخصصان این حوزه شده است.
جنجال هایی که این چند ماه اخیر بر سر وضع قانون مرتبط با فضای مجازی در کشور پیش آمده، علاوه بر متخصصان، پای مردم و کاربران عادی فضای مجازی را به این بحث باز کرده است.
در روزهایی که صحبت بر سر قانون گذاری فضای مجازی داغ است و مجموعه ها و جمع های نخبگانی زیادی تلاش می کنند که در این باره همفکری کنند، دفتر مطالعات اسلامی مرکز ملی فضای مجازی اواخر سال گذشته توصیه نامه ای خطاب به قانون گذاران فضای مجازی منتشر کرد. این توصیه نامه بازخوردهای مثبت و منفی بسیاری داشت اما نقطه قوت آن این بود که گروهی از نخبگان و جمعی از متخصصان آشنا به موضوعات دینی و مذهبی، راهبردهایی را برای وضع قانون برای فضای مجازی ارائه دادند و توجه به مقوله قانونگذاری در فضای مجازی در اقشار مختلف را نشان داد.
پس از بازتابهایی که این توصیه نامه داشت، درباره مهمترین محورها، پیشنهادها و راه حل هایی که برای نیازهای امروز فضای مجازی کشور دیده شده با رضا حاج حسینی، رئیس دفتر مطالعات اسلامی مرکز ملی فضای مجازی و از طراحان توصیه نامه گفت و گو کردیم.
چه قانونی برای فضای مجازی با چه ویژگیها مورد قبول حاکمیت، مجلس، بخش خصوصی و مردم است؟
* یکی از برداشت هایی که از این توصیه نامه شده بود این بود که توصیه نامه، روند فعلی قانون گذاری برای فضای مجازی کشور را نقد می کند، شاید یکی از دلایلی هم که توصیه نامه مورد استقبال زیادی قرار گرفت همین برداشت بود؛ آیا این طور است؟
حاج حسینی: چند نکته ابتدایی در خصوص این توصیهنامه لازم به ذکر است. اول اینکه این توصیه نامه که در آن راهبردهای قانون گذاری در حوزه فضای مجازی تبیین شده است، اساسا ناظر به طرح صیانت (طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی) نیست. نه در نقد طرح صیانت است و نه در حمایت از طرح. بلکه فراتر از این طرح و ناظر به کلیت قانونگذاری در عرصه فضای مجازی است. در واقع میتوان گفت که طرح صیانت خرده طرحی محسوب می شود که البته با این توصیه نامه قابل سنجش است.
نکته دوم اینکه این توصیه نامه صرفا مجلس را خطاب قرار نداده است. بلکه مجموعه های متعددی در کشور را که در زمینه قانون گذاری و وضع قوانین و مقررات در حوزه فضای مجازی دست اندرکار هستند را مخاطب دانسته است. علت انتشار عمومی این توصیهنامه هم همین بود که تمامی مخاطبین آن، در جریان قرار گیرند.
نکته سوم اینکه معتقدیم که این توصیه نامه در صورتی که درست فهمیده شود می تواند برای ایجاد وفاق عمومی در قانون گذاری فضای مجازی در کشور کمک کننده باشد و نتیجه کار هم می تواند چیزی شود که هم مورد قبول حاکمیت و مجلس، هم فعالان عرصه فضای مجازی و هم عموم مردم قرار گیرد.
اما ناظر به سوال شما باید عرض کنم که بسیاری از انتقادها ناشی از خلط بین مفهوم حکمرانی و حاکمیت است. خیر! این توصیهنامه بر ضرورت قانونگذاری به شیوه فعلی تاکید کرده است. لیکن متناسب با شرایط حکمرانی در عصر فضای مجازی، آن را کافی نمیداند و معتقد است باید متناسب با مقتضیات این فضا، از شیوههای جدید تقنینی و تنظیمگری بهره برد.
* یکی از برداشت های دیگری که درباره این توصیهنامه شده این است که این توصیهنامه اساسا با قانونگذاری در حوزه فضای مجازی مخالف است، آیا اینطور است؟
حاج حسینی: این برداشت هم صحیح نیست؛ در این طرح اتفاقاً بر ضرورت مدیریت فضای مجازی و ورود قانونگذاران به این مقوله تاکید شده است. حتی در این باره از مجلس هم برای این که به این فضا ورود کرده است تشکر کرده ایم. اما مساله این است که این توصیهنامه، ملاحظهای به قوانین از اکنون به بعد دارد؛ یعنی درصدد است که فکری برای آینده کند.
باید برای واقعیت انکار ناپذیر کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی برنامه داشته باشیم
* مهمترین بخشی که در این توصیهنامه به آن تاکید شده و مد نظر دفتر مطالعات اسلامی بوده که مورد توجه قرار گیرد چیست؟
حاج حسینی: مهمترین بخش این توصیه نامه همان طور که اشاره کردم تاکید بر عدم کفایت قانونگذاری به شیوه سنتی در عرصه فضای مجازی است. اینکه برای قانونگذاری در عرصه فضای مجازی، باید ماهیت این فضا و تنظیمگری در این حوزه را درک کرد.
در این توصیهنامه تلاش کرده ایم که با توجه به جهانی بودن فضای مجازی و کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی در عصر فضای مجازی، ضرورت قانونگذاری و تنظیمگری فرامرزی در این حوزه را نمایان کنیم. زیرا کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی، یک واقعیت خارجی انکار ناپذیر و غیر قابل اجتناب است که باید برای آن برنامه داشته باشیم.
اگر منفعل باشیم (که قانونگذاری صرفا سنتی نوعی انفعال است)، حکومت با تزلزل و چالشهای جدی روبرو خواهد شد. و اگر به گونهای فعال عمل کنیم، علاوه بر نیل به اهداف تقنینی و پیاده شدن قوانین در جامعه، به قدرت و قوت در فضای مجازی هم دست پیدا خواهیم کرد. همانطور که برای حکومت هایی که علاقه مند به بسط حکمرانی خود در فضای مجازی هستند، این کمرنگ شدن مرزها را یک فرصت مغتنم شمرده اند از آن بهره برده اند. برای مثال ابتدا امریکا و در رده های بعدی چین و روسیه که به عرصه حکمرانی فرامرزی از طریق فضای مجازی ورود کرده اند.
تجربه پیش از انقلاب حضرت امام خمینی ره نمونه ای از تفکیک مسئله حاکمیت و حکمرانی بود
* شما اشاره کردید که بسیاری از انتقادها، ناشی از خلط بین دو مفهوم حکمرانی و حاکمیت است. تفکیک حکمرانی و حاکمیت چندان بحث ساده ای نیست. در این باره این سوال پرسیده می شود که آیا اساسا می توانیم حاکمیت و حکمرانی را از هم تفکیک کنیم؟ عدم این تفکیک در عرصه فضای مجازی چه پیامدهایی را میتواند به دنبال داشته باشد؟
حاج حسینی: اساساً حاکمیت به دنبال اعمال اراده است. گاهی اراده خود را از طریق «تحمیل اراده» دنبال میکند که از آن به عنوان حکمرانی سنتی هم میگویند و گاهی از طریق «هدایت ارادهها» خواستههای خود را دنبال میکند که به آن حکمرانی خوب تعبیر میکنند. در حکمرانی خوب، حاکمیت به روشی عمل میکند که مردم بیشترین رضایت را داشته باشند، یعنی حاکمیت بتواند اراده ها را هدایت کند و تمایل مردم را با سیاست های خود همراه کند. اگر این اتفاق رخ دهد بهترین حالت ممکن برای حکمرانی خواهد بود.
لذا تحمیل اراده بر مردم است که بر نیاز به سرزمین تاکید دارد، زیرا اگر سرزمین با مرزهای جغرافیایی ویژهای نداشته باشد، توان اعمال حاکمیت را نخواهد داشت. لکن حکمرانی به معنی هدایت ارادهها، مبتنی بر مرزهای جغرافیایی نیست. حتی لازمه حکمرانی، حاکمیت داشتن هم نیست. برای تفکیک مسئله حاکمیت و حکمرانی، میتوان به تجربه پیش از انقلاب حضرت امام خمینی ره استناد کرد؛ حضرت امام خمینی رحمه الله پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بر قلوب مردم حکمرانی میکرد بدون آنکه از ابزارهای حاکمیتی استفاده کنند.
جالب آنکه آنقدر این حکمرانی یا به تعبیر دیگر هدایت ارادهها قوت پیدا کرد، که مردم حتی بر خلاف قوانین، از جان و مال خود گذشتند تا دستورات ایشان را اطاعت کنند. کاری که حکومت وقت، با تمامی امکانات و ابزارهای حاکمیتی و حتی با قدرت سلاح هم نتوانست بر آن ارادهها فائق آید و در نهایت شکست خورد.
در حکمرانی فضای مجازی، دشمن این امکان را پیدا کرده است که قدرت هدایت ارادهها را بهعهده گیرد و جمهوری اسلامی ایران نمیتواند صرفا با استفاده از قدرت حاکمیتی، بر آن مسلط شود. بلکه باید با درک صحیح از این فضا، توان حکمرانی فضای مجازی در سراسر جهان را در خود ایجاد کند.
در برخورد با این دیدگاه برخی ها تصور می کنند که این نوع از حکمرانی به منزله حذف ابزارهای حاکمیت برای اعمال قانون و نظارت است؛ اما در واقع چنین نیست. این نوع حکمرانی به معنی حذف جرم نگاری و حذف برخورد قاطع با جرم و مجازات نیست؛ بلکه صرفا نحوه اعمال مقررات را تغییر میدهد به سمتی که تاثیر بیشتری داشته باشد.
حکمرانی اسلامی هم نباید محدود به قلمروی خاصی باشد
* اینکه فضای مجازی یک فرصت است و تهدید نیست همیشه شنیده می شود؛ اما دفتر مطالعات اسلامی در این باره چه استدلالی دارد؟
حاج حسینی: فضای مجازی اتفاقا یک تهدید است. یک تهدید بزرگ است. تهدیدی حتی بزرگتر آنکه بسیاری از مردم میتوانند تصور کنند. اما ما معتقدیم که صرفا تهدید نیست. بلکه در روی دیگر آن یک فرصت بسیار بزرگ است. هرچند چه با نگاه تهدیدمحور و چه با نگاه فرصتمحور به موضوع فضای مجازی بنگریم، عدم رویکرد فرامرزی و محدود کردن کشور به درون مرزها، راهبرد بسیار غلطی است.
همانطور که حکمرانی نظام استکباری محدود به مرزها نیست، حکمرانی اسلامی هم نباید محدود به قلمروی خاصی باشد. لذا کمرنگ شدن مرزها می تواند یک فرصت باشد زیرا جمهوری اسلامی ایران به راحتی میتواند به راحتی مرزهای عقیدتی و عملکردی مبتنی بر تفکر انقلاب اسلامی را به سراسر جهان توسعه دهد.
در آینده حکمرانی فضای مجازی نقش حاکمیتها به حداقل خود تقلیل پیدا می کند
* یکی از مباحثی که این روزها مطرح میشود، جنگ حکمرانی فضای مجازی و تشبیه آن به جنگهای نظامی است. آیا می توان در این زمینه جنگ نظامی و جنگ فضای مجازی را شبیه دانست؟
حاج حسینی: میشود گفت که الان در حکمرانی فضای مجازی شاهد جنگ بین ابرقدرتها هستیم. اما جنگ در حکمرانی فضای مجازی اساسا با جنگ های نظامی متفاوت است. مانند جنگ اطلاعاتی و عملیاتی که با استراتژیهای جنگهای نظامی کاملا متفاوت هستند. جنگ حکمرانی فضای مجازی نیز با جنگهای نظامی تفاوت ماهوی دارد و طبیعتا استراتژی متفاوتی میطلبد. جنگ حکمرانی فضای مجازی به هیچ وجه درونمرزی نیست. لذا استراتژیهای مقابله هم باید فرامرزی باشد. اگرچه در مورد جنگ نظامی هم، جنگیدن بیرون از مرزهای خودمان را بسیار منطقی میدانیم که از آن تعبیر به عمق استراتژیک می شود.
برای مثال سال ها است که در کشور تلاش کردیم که یوتیوب را پالایش کنیم یا فیلتر کنیم و آن را با قوانین خودمان هماهنگ کنیم که در این مورد ناموفق بودیم؛ در حالی که اگر در این مدت برای مثال تنها کشور هند یا برخی از کشورهای اسلامی را با سیاستهای محتوایی و امنیتی خود در خصوص یوتیوب همسو می کردیم، می توانستیم این شرکت را نسبت به رعایت قوانین خود، وادار کنیم.
دستیابی به حکمرانی فضای مجازی، از نان شب برای کشور واجب تر است؛ چون آینده ای که برای جهان در حال تصور است اصلاً مطلوب نیست و بسیار خطرناک است. در آینده فقط حکمرانان فضای مجازی هستند که میتوانند متکی به سیاستها و قوانین خود باشند.
در دیگر کشورها نقش حاکمیتها به حداقل خود تقلیل پیدا می کند و حکومت ها بر فرض پایداریشان، به پلیس های محلی تبدیل می شوند که صرفا باید قوانین شرکتهای بزرگ و حکمرانان فضای مجازی را در کشور خود اجرا و مراقبت کنند. چرا که در صورت هر گونه مخالفت و مقاومت در برابر سیاستهای جهانی، با تحریمهای زیرساختی، سختافزاری و نرمافزاری روبرو شده و ظرف مدت کوتاهی میتواند آن کشور را با بحرانی سخت مواجه کند.
* مهمترین اشکال رویه فعلی برای قانون گذاری فضای مجازی را در چه می بینید؟
حاج حسینی: به طور کلی، ایرادی که به رویکردهای تقنینی وارد است این است که معمولا قوانین، محدود کننده بوده اند و پیشران و حرکت دهنده نیستند. متاسفانه ذهنیتی که درباره قانون وجود دارد این است که تصور می کنیم اساساً قانون محدودیت زا است. در حالی که تمامی طرحهایی که در این توصیه نامه پیشنهاد شده، تماما ماهیت تسهیلگر، تقویتکننده و توسعهبخش دارد.
اولویت بخشی به تنظیم گری خدمات محور، رویکرد مهم قانونگذاری فضای مجازی
* در توصیهنامه شما از کلیدواژهای استفاده کردهاید که کمتر قبل از آن استفاده شده است با عنوان «تنظیمگری خدمات محور». آیا این نوع از تنظیمگری، جایگزین قانونگذاری میشود و آیا تجربهای در اینباره داشتهایم؟
حاج حسینی: در نگاه ماه، یک رویکرد مهم در قانونگذاری فضای مجازی، اولویت بخشی به تنظیم گری خدمات محور است. اگرچه این رویکرد، ضرورت قانون گذاریهای مرسوم را رد نمی کند، لیکن بخش قابل توجهی از منویات تقنینی حاکمیت را میتواند به صورت بهتر و دقیقتر پیاده کند.
ما معتقدیم که همه مشکلات را نمی توان با قانون گذاری حل کرد و تنظیم گری خدمات محور، قوی تر از قانون عمل می کند. مثال شناخته شده در این باره مقایسه فعالیت تاکسیهای شرکت تاکسیرانی و تاکسیهای اینترنتی است. سال ها وضع قانون و مقررات نتوانست وضعیت مناسبی را در ناوگان تاکسیرانی کشور رقم بزند، اما با تنظیم گری خدمات محور فناورانه از جمله نظام نظرسنجی و نظام محاسبه و پرداخت وجه در نرم افزارهای تاکسیرانی، به راحتی این سیاست ها را در جامعه پیادهسازی کرد، بدون آنکه اعتراض و مخالفت و مقاومت صنف تاکسیرانان اینترنتی و عموم مردم در عمل به این قوانین را به همراه داشته باشد.
شبکه ملی اطلاعات مهم ترین رکن موفقیت در فعالیتهای فرامرزی فضای مجازی
* کاربران فارس من هم با ثبت سوژه در این سامانه مطالبه راهاندازی شبکه ملی اطلاعات را مطرح کرده اند. آنها می گویند: بنا به مطالبه رهبری و حساسیت شرایط موجود در کشور، لازم است که شبکه ملی اطلاعات فراهم شود تا بتوانیم خودمان مدیریت فضای مجازی را به دست بگیریم. سوال آخر اینکه با توجه به اینکه شبکه ملی اطلاعات یک هدف و راهبرد مهم کشور در فضای مجازی است، آیا در این توصیه نامه، صحبتی از آن به میان آمده است؟
حاج حسینی: بله. اگرچه دفتر مطالعات اسلامی بر رویکرد فرامرزی تاکید ویژه دارد، اما چنانکه در توصیه نامه به آن تصریح و تاکید شده، باید بدانیم که هر گونه موفقیت در فعالیتهای فرامرزی، مستلزم دستیابی به قوت و قدرت درونی و ایجاد و تقویت بنیانهای سختافزاری و نرمافزاری در درون کشور است. شبکه ملی اطلاعات مهم ترین رکن آن است که باید در اسرع وقت متناسب با الزاماتی که مصوبه شورای عالی فضای مجازی است، اجرا شود.