به گزارش صدای حوزه، پدر و مادرها معمولاً نمیدانند در چه مواقعی و تا چه اندازه از فرزندان خود حمایت کنند، به عنوان مثال برخی والدین از تأثیرات مثبت حمایت خود از فرزند بر پیشرفت تحصیلی اطلاع ندارند. اینکه چه نوع کمکی کنند و این حمایت تا چه حد باشد را نمیدانند. وقتی پای یادگیری کودکان در میان باشد، تمام اطلاعات والدین تا حدودی به علت آمیخته بودنشان، کارآیی ندارد.
اکثر والدین از اینکه مدام باید با فرزندانشان بر سر انجام تکالیف کلنجار بروند، اظهار تأسف میکنند. به نظر میرسد با افزایش تمایل برای شرکت در بازیهای ورزشی و بازیهای کامپیوتری، ویدئو و موبایلی که به شکل گسترده در دسترس همگان بوده و یکی از دیگری جذابترند باعث حواسپرتیهایی میشود که کودکان را از انبوه تکالیفشان باز میدارد. این مبارزه هر روزه که بسیار طاقت فرساست میتواند کاهش انرژی و ناراحتی والدین و فرزندان را به یک میزان به همراه داشته باشد.
نقش حمایتی والدین در انجام تکالیف فرزندان
تشویق و کمککردن کودکان برای انجام تکالیفشان یکی از راههایی است که از طریق آن والدین میتوانند در تحصیلات کودکانشان دخیل باشند. شاید این مسئله که والدین وقتی صحبت از تحصیلات فرزندانشان باشد، بسیار باانگیزه میشوند، سبب شده تا از مدتها قبل مشارکت والدین به عنوان بخشی مهم در پیشرفت دانشآموزان و اصلاح مدرسه در نظر گرفته شود. به رغم این موضوع، والدین ممکن است ندانند که از کجا باید شروع کنند.
در موضوع حمایت والدین در انجام تکالیف فرزندان میبینیم که بعضی از والدین تماماً از قضیه کنار میکشند تا خودشان مسئولیت را برعهده بگیرند. برخی دیگر شرایط را به طور دقیقی کنترل و معمولاً هم روشهایی را به فرزندانشان دیکته میکنند. سایر والدین ممکن است جایی در میانه باشند و برای مثال سعی دارند انجام تکلیف را کاری دلپسند کنند یا آن را همراه با پاداش کرده و حتی فرصتی برای یادگیری در کنار فرزندانشان ببینند.
زمانی که مسائل به خوبی پیش میرود، چتر حمایت والدین میتواند به طرز قابل توجهی متفاوت باشد و بر انگیزه و پشتکار فرزندان اثر بگذارد. به طور مثال، وقتی کودک در سؤال ریاضی مشکل دارد، بعضی از والدین ممکن است مسئله را برایش پاسخ دهند و، اما برخی دیگر سؤالهایی کمک کننده بپرسند، تا در آخر خود کودک آن سؤال را حل کند. از طریق هرکدام از این رویهها فرزند پیامی متفاوت را درباره تواناییها و استعداد خود از والدینش دریافت میکند. تمام آنها هم تأثیری بلندمدت بر علایق و پیشرفت تحصیلی آنها خواهد داشت.
پدر و مادرها بدون آنکه بدانند، مدتها قبل از آنکه کودکانشان را راهی اولین روز مدرسه یا مهدکودک کنند، آنها را در فعالیتهایی وارد میکنند که سبب افزایش یادگیریشان در ریاضی، ادبیات و… میشود. همانطور که بسیاری از تحقیقات دریافتهاند، مقدار ورودیهای زبانی و شناختی که والدین فراهم میکنند (مانند صحبتکردن با فرزندان، توضیحدادن درباره مفاهیم عددی و فضایی، بازیکردن با اسباببازیها و دیگر بازیها و…) پیشرفت تحصیلی آینده فرزندان را پیشبینی میکند.
برای مثال، مقدار کلی صحبتهای والدین، غنیبودن واژگانی که به کار میبرند و پیچیدگی ساختار جملاتشان برای رشد زبانی کودک با اهمیت است. بنابراین والدین باید به یاد داشته باشند که در هر مرحله از رشد کودک، پیامهایی مهم درباره نگرشها و عقاید خودشان به کودک منتقل میکنند.
استفاده بیش از حد از رسانه ممنوع!
قرار گرفتن به مدت طولانی در معرض رسانهها باعث پرخاشگری کودکان میشود و این فرقی نمیکند که در معرض مستقیم یا غیر مستقیم رسانهها باشند. بر اساس تحقیقات، کودکانی که در معرض اخبار استرس آور رسانهها قرار گرفته بودند طی هفت هفته بعد دچار اختلال پس از استرس شده بودند.
اگرچه دور نگه داشتن کامل کودکان از اخبار ناراحت کننده واقع بینانه نیست، اما ایده خوبی است که دسترسی آنها به پوششهای رسانهای چه به صورت شبکههای مجازی و چه تلویزیون محدود شود. شما میتوانید با کودک خود صحبت و ذهن او را منحرف به موضوع دیگری کنید. به عنوان مثال، مثلاً یک بازی خانوادگی انجام دهید یا با همدیگر آشپزی کنید.
والدین باید در مواقع مختلف همچون تغییرات بیولوژیک کودکان و دیگر مسائل، حامی کودک باشند تا از استرس دور شود، در غیر این صورت این کودکان در محیطهای خوب و بد حساسیت زیاد از اندازه نشان خواهند داد. اگر آنها در محیطهای حمایتی رشد کنند، در این شرایط رفتار بهتری خواهند داشت. با این حال اگر همین کودک در مشکلات و آسیبها بزرگ شود؛ بیش از یک کودک عادی تحت تأثیر استرس شرایط قرار میگیرد.
اجازه تمسخر کودکتان را به هیچ فردی ندهید
برخی کودکان به ویژه در اوقات پرتنش یا نامطمئن بیش از دیگران به توجه و حمایت نیاز دارند. والدین در این شریط برای ایجاد انعطافپذیری و کاهش استرس کودک باید او را به گسترش مهارتهای خود مدیریتی و کنترل هیجان تشویق کنند.
والدین هنگام تمسخر فرزند از سوی بستگان چه نزدیک و درجه یک و چه اقوام دور و دوستان باید حامی فرزندانشان باشند. آنان نباید به آثار مخرب تمسخر کودک و نوجوان هنگام استفاده از جملاتی مانند «تو خنگی»، «تو احمقی»، «گیجی»، «دائماً اشتباه میکنی»، «نمیفهمی» و… بیتوجه باشند، در حالی که بیشتر مواقع بچههایی که دائماً مورد ریشخند اقوام قرار گرفتهاند آثار مخرب آن تا مدتها بر باورهای آنها اثر گذاشته و تا هنگام بزرگسالی نیز ادامه داشته است.
برقراری ارتباط صمیمی با کودک
فرزندانی که با والدینشان صمیمی هستند و از طرف آنها حمایت میشوند کمتر به آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد گرایش پیدا میکنند. نتایج پژوهشها نشان داده است داشتن ارتباط صمیمانه با والدین در دوران نوجوانی فرزندان اهمیت زیادی دارد.
با این حال، باید برای ارتباط صمیمانه با فرزندان حد و مرز تعریف کرد. اگر افراطی به فرزندتان نزدیک شوید و تمام رفتارها و اعمالش را کنترل کنید، اعتماد به نفسش پایین میآید.
«صمیمی و حامی» به معنای «آسانگیر و اهمالکار» نیست. فرزندانی که به وسیله والدینشان تحقیر و تنبیه بدنی شدهاند بسیار بیشتر از همسالانشان که چنین نبودهاند در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار دارند. طراحی و اجرای استراتژی فرزندپروری حمایت کننده، عبارت از ایجاد ارتباط صمیمانه، حفاظت کننده و تعیین و اجرای قوانین مشخص محدود کننده است تا فرزندان یاد بگیرند باید مسئولیت کارها و رفتارشان را بپذیرند.
برخی والدین در نقش حمایتگر، دانش کافی برای حل مسائل درسی فرزندان را ندارند، اشکالی ندارد، زیرا در عوض میتوانند اطمینان حاصل کنند که فعالیتهای خارج از مدرسه، تجارب یادگیری سازندهای را به کودکان ارائه میدهد یا اینکه میتوانند فرزندشان را به طریقی تشویق و ستایش کنند که ذهنیت رشد و انگیزه ذاتی آنها را بهبود بخشد یا اعمال و رفتارهایی داشته باشند که نشان دهنده اهمیت و ارزش یادگیری است، از جمله هنگامی که فرزند در حال حل مشکلی است، با او در یادگیری شریک شوند. به هر حال طوری رفتار کنید که کودک حس کند حامی او هستید و میتواند روی کمک شما حساب باز کند.