سیدحسن خمینی بعد از انصراف خود از کاندیداتوری که البته حرکتی پیش دستانه بود و عدم احرازش از جانب شورای نگهبان را به نوعی خنثی نمود در گفت و گویی با اعضای حزب اعتماد ملی نکات زیادی مطرح کرده که نوسانات بسیاری را در این به اصطلاح رهنمودها شاهد بودیم. از تعلق خاطر به نظام و حفظ جمهوری اسلامی تا نقد اقتدارگرایی و افراط و یکدستی در حاکمیت و از بی اهمیت بودن نظر شورای نگهبان تا لزوم حضور در میدان و کنشگری سیاسی مباحثی بودند که از جانب ایشان مطرح شد. سید حسن در بخشی از صحبت هایش به نهراسیدن از شکست های انتخاباتی اشاره می کند و می گوید: مرحوم هاشمی هم اگر سال ۸۴ از احمدی نژاد نمی باخت، در سال ۹۲ با پیروزی روحانی برنده نمی شد.
اینکه چگونه آن شکست علت این پیروزی است را یک پرش استدلالی حساب می کنیم و اینکه تلویحا به شکست اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو اشاره می کند، جای تامل دارد و تدقیق که کفگیر این حزب بعد از ۸سال و البته به تعبیر محمدهاشمی بعد ۳۲ سال بر مسند قدرت بودن به ته دیگ خورده است. سید جوان در بخشی از صحبت های خود می گوید که ادامه وضع موجود به توزیع فقر می انجامد و خود را منتقد وضع موجود نشان می هد ولی هیچ اشاره ای هم نمی کند که از حامیان گفتمان تکرار وضع موجود نیز بوده است. اما طبیعی است که دکترین انتخاباتی اصلاحطلبان اولا تفکیک خط خود از اعتدال و روحانی است و باید منتقدتر از جریان انقلاب و اصولگرایان وارد معرکه شده و همچون صادق خرازی که روحانی را در حد مدیریت نانوایی نیز قبول ندارد و جهانگیری را مدیر و مدبر ولی با دست های بسته خطاب می کند که اجازه ندادند به شکوفایی برسد یا برساند. یا پزشکیان که خود را کاندیدای اصلاح طلب می داند اما گفته که به هیچ تکراری گوش نخواهد داد و با محمدخاتمی و دیگران هم کاری ندارد.
در این میان برای اینکه رفتار انتخاباتی اصلاح طلبان شفاف شده و اصالت قدرت در دیدگاه این جریان روشن شود، به صحبت های محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی در صفحه اینستاگرامش ارجاع می دهیم که نکته جالب توجهی را یادآور میشود؛ اینکه سیاست ورزی اصلاحطلبان فقط در انتخابات خلاصه میشود و وقتی رأی میآورند، مردم را فراموش میکنند تا انتخابات بعد. قوچانی مینویسد: «سیاست فقط انتخابات نیست. وقتی جبهه اصلاحات، سیاست را در انتخابات خلاصه میکند و رابطهاش با ملت فقط هرچند سال یکبار برای انتخابات است و نه پاسخگویی و تلاش برای اقناع ایشان و پوزش از خطاهای خویش، به وضعیت رقت انگیز و تراژیک کنونی میرسیم که گروهی بر طبل تحریم میکوبند و گروهی دیگر از «رأی دادن در تاریکی» دفاع میکنند که هر دو راهبردهای ناکافی و نادرستی هستند. این حرفها را شب عید در سالنامه مجله «تجارت فردا» در میزگردی با آقای عباس عبدی گفتم تا این تصور را که از رأی دادن در تاریکی و به هر قیمتی دفاع میکنم به صراحت رد کنم. من از تقدم «اصلاح اصلاحات» بر انتخابات دفاع میکنم و با وجود نقد راهبرد تحریم از تبدیل اصلاح طلبی به «انتخابات گرایی» هم انتقاد دارم. انتخابات وسیله است، نه هدف.»
چنین وضعیت شناسی از اصلاح طلبان که کاندیدای پوششی چون جهانگیری یا اجاره ای همچون لاریجانی رو کنند یا از حامیان کلاسیک و سنتی جهت اعتبارزایی بر سبد انتخاباتی خود بهره ببرند، حکایت دارد که بایستی در کنشگری های کلان این روزهای دولتمردان و اصلاح طلبان در قالب مذاکرات وین، افتتاح پروژه ها یا دوقطبی سازی هایی از جنس فیلترینگ کلاب هاوس و واردات واکسن دقت بیشتری نمود. ضمنا جنگ های زرگری میان تاجزاده و کرباسچی را که بیشتر جنبه اعتباربخشی به کلاب هاوس داشته و به یک دورخیز انتخاباتی و تصفیه و تفکیک مواضع جریان اصلاحات شباهت دارد را نیز بایستی با نگاه موشکافانه تری رصد نمود تا خدای ناکرده، مشغول تبلیغ و تطهیر سعیدهایمان از صحنه واقعی انتخابات غافل نشویم.
لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=9767