به گزارش صدای حوزه، محسن مهدیان روزنامه نگار و فعال فضای مجازی در کانال خودش نوشت: مسئولین کم کاری می کنند؟ شبکه اجتماعی هم مصیبت شده است؟ میلیاردها دلار خرج می شود تا فرزندتان را از خودش و از شما بگیرند؟
همه اینها درست. اما نقش مادر، کلیدی است. سواد رسانه ای مادر کارگشا است. در روزگاری که همه خوابند هیچ کس مثل مادر هوشیار نیست و موثر.
این متن از جهت سواد رسانه ای به نقش مادرانه می پردازد؛ فقط از جهت سواد رسانه ای و نه بیشتر. شما می خواهید به فرزندتان کمک کنید. حالا فرض کنید سردبیر یک رسانه اید و او مخاطب . تغییر در مخاطب از طرق فرآیند اقناع انجام می شود. رسانه با اقناع بینش و گرایش و رفتار مخاطب را تغییر می دهد. با این مقدمه باید چه کرد؟
۱.نگران باشید نه مضطرب
گام اول خودتان اید. شما رسانه اید. اما #رسانه هیجانی وعصبانی هیچ وقت نمی تواند موثر باشد. پس بر خود مسلط باشد. نه خودتان احساس گناه کنید و نه به فرزند احساس گناه دهید. صبور باشید و همه چیز را تمام شده نپندارید.
۲.مقتدرانه عمل کنید نه مستبدانه.
مستبدانه تصمیم نگیرید و برخورد متصلبانه نکنید. با این حال مقتدر باشید. آدم مقتدر، قدرتش از اعتبارش است. هم قدرت دارد و هم مشروعیت. مادر به خودی خود اعتبار دارد. این اقتدار را نگه دارید که بسیار از آن کار بر میاید. اولین گام برای اقناع اعتبار منبع است که مادر در اوج آن قرار دارد.
۳.اهل مدارا باشید نه مسامحه.
فرق ظریفی ایندو دارند. با فرزندتان متناسب با شرایطی که دارد مدارا کنید. اما مسماحه نکنید. یعنی بی خیال نباشید. ادمی که مدارا می کند تلاش می کند متناسب با شناخت و ظرفیت فرزند او را گام به گام به مقصد هدایت کند. اما ادم اهل مسامحه فرزندش را رها می کند.
۴.نظارت کنید نه مچ گیری.
نرم افزارهای مختلفی برای نظارت بر فرزند وجود دارد؛ از آنها استفاده کنید. برای نظارت وقت بگذارید اما هر اطلاعی کسب کردید جار نزنید. مچ نگیرید تا حریم ها حفظ شود و فرزندان احساس نکند راه بازگشت وجود ندارد. فقط اطلاع کسب کنید تا متناسب با آگاهی تصمیم بگیرید.
۵.فعال باشید نه منفعل
مرحله بعدی شکستن مقاومت است و در اینجا شکستن تابو. ماجرا را عادی کنید تا حس کنجکاوی بر دیگر هیجان ها اضافه نشود. خیلی صادقانه و تا دیر نشده موضوعی که نگرانش هستید را با او در میان بگذارید. مثلا اگر اطمینان دارید که فرزندتان در معرض مواجه با کلیپ است خودتان زودتر او را مطلع کنید که ماجرا چیست وحس کنجکاوی را تعدیل کنید. بگذارید از شما بشنود تا دیگری.
۶.تذکر دهید نه تعلیم
مرحله بعد از شکستن مقاومت، ایجاد تردید است. برای ایجاد تردید استدلال کافی نیست. از عواطف استفاده کنید. از ابزارهایی که می تواند یک تلنگر برای فرزندان محسوب شود. آنچه فرزندتان می داند را در این مرحله تذکر دهید. مثلا توجه دادن به خودش؛ به بزرگیش و هویتش. یا تذکر دادن به عقوبت های دنیایی و غیردنیایی. یا حتا اینکه هر آدم عاقلی در هر جای دنیا نسبت به این موضوع نوعی نفرت دارد. این مرحله تذکر است نه تعلیم. بین ایندو تفاوت است. مثل تفاوت حکمت و موعظه. در تذکر، برخلاف تعلیم شخصیت متذکر و اعتبار منبع بسیار مهم است. مادر و مادری ازین جهت خیلی موثر است.
۷.تعلیم دهید نه تخدیر
حالا نوبت شناخت است. فرزنداتان را در مرحله دودلی رها نکنید. تحمیق یا تخدیر یعنی بی اعتنایی به آگاهی بخشی و رها کردن فرزند در جهل. با زبان همدلی و متکی به نقاطه مشترک با فرزند برای او استدلال کنید. استدلال درباره چی؟ سه چیز. اولا صاحب اثر کیست و چه ویژگی هایی دارد. دوم درباره خود اثر. اینکه چه مشخصاتی دارد. موسیقی و شعر و بازیگران و …. مرحله سوم نیز اینکه این کلیپ در شرایط امروز جامعه چه کارکردی دارد؟چه چیز را در مخاطب هدف گرفته است. چرا برایش تخریب این وجه در مخاطب اهمیت دارد؟
۸.تشویق کنید نه تادیب
واپسین مرحله در اقناع ترغیب است. یعنی ایجاد رفتار. این مرحله را با تشویق امتحان کنید تا تادیب. مثلا تشویقش کنید همین مسیر را برای کمک به دوستانش دنبال کند. تلاش کنید در این ایام بیشتر سمت کارهای دلپسند و دوست داشتنی برای خودش و خانواده برود. بیشتر سمت معنویت برود و کمتر در تنهایی و خلوتی شبکه های اجتماعی باشد.
۹.پیروزید نه شکست خورده
توجه کنید که در هر شرایطی پیروزید. زیبایی نزد فرزند شماست به امانت. بخواهد و نخواهد درونش خوبی ها را فریاد می کند. هم از درون به فضائل کشش دارد و هم از بیرون. هرکاری از دستتان ساخته است انجام دهید اما توجه کنید که هدایت اصلی دست من و شما نیست. دست اوست که حاضراست و ناظرست و باقی است. اوست که هادیست. به اسم رب ظاهر است و مربی است و تربیت با اوست. پس اول تلاش و بعد هم با حسن ظن و ایمان به پیروزی دعا کنید.