به گزارش صدای حوزه، آیتالله محمدرضا مدرسی، استاد درس خارج حوزه علمیه در درس خارج خود به بررسی موضوع «فقه استارتاپها و ارز مجازی» پرداخت که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد؛
برای فهم بیشتر پولهای رمزنگاری شده بهتر است سرنوشت پول در طول تاریخ و تحولات و تطورات آن خصوصا سیر پیدایش پولهای اعتباری را مرور کنیم و بعد ببینیم آیا ویژگیها و خصوصیاتی که برای مال و نیز پول بیان کردیم، در این پولهای رمزینه شده هم وجود دارد یا نه تا بتوانیم احکام شرعی و عقلایی این پولها را تشخیص دهیم.
پول اعتباری چگونه بوجود آمد؟
بشر بعد از دوره ای که در معاملات خود از روش پایاپای استفاده میکرد، متوجه شد برای این که مبادلات آسانتر شود میتواند بعضی از اشیایی که تقریبا مورد رغبت همه است را به عنوان وسیله مبادله قرار دهد.
پس از آن که بشر توانست فلزات از جمله طلا و نقره را کشف کند به خاطر خواصی که این دو فلز نسبت به سایر فلزات داشت، متوجه شد این دو فلز یکی از بهترین وسیلههایی هستند که میتواند غرض او را در مبادلات و نظایر آن محقق کند و کمکم به ذهنش رسید طلا و نقره را در قطعههای کوچکی ضرب کند و مسکوکات این دو فلز به سرعت توانست برای خود مقبولیت عامیرا در بیشتر جوامع انسانی پیدا نماید.
به مرور زمان بشر پول دیگری را ابتکار نمود که صرف نظر از حیثیت پولی آن، تقریبا هیچ ارزشی ذاتی نداشت خصوصا اگر روی آن چیزی نوشته شده بود که دیگر قابلیت دوباره نوشتن را نداشت و دوامیهم نداشت و در معرض نابودی بود. این پول همان اسکناس یا پول کاغذی است که منشأ پیدایش آن تقریبا صد و پنجاه تا دویست سال پیش است.
سیر پیدایش پول اعتباری محض این گونه بوده که بعد از این که مبادلات افزایش پیدا کرد و خصوصا بازرگانی بین نقاط از یک دیگر دور جغرافیایی رایج شد و فاصلهها زیاد شد.
پول ارزش ذاتی ندارد و حتماً باید پشتوانه داشته باشد
به هر حال سیر پیدایش پول اعتباری را گفتیم تا به این نکته برسیم که عدهای فکر نکنند که حتما پولهای کاغذی و پولهایی که ارزش ذاتی ندارد، حتما باید پشتوانهای داشته باشند و نمایندگی از طلا و نقره و یا نهایت مثل طلا و نقره کنند، بلکه پول به مرحلهای رسیده که کاملا رابطهاش با طلا و نقره و هر چیز دیگر میتواند قطع شود و تنها یک سیستم مرکزی(اعم از بانک دولتی یا خصوصی یا مؤسسه دیگری) در هر کشوری وجود دارد که مقدار پول در گردش جامعه را طبق مصالح خودش یا احیانا مصالح تجارت جهانی ـ به درست یا غلط ـ را کنترل میکند و از طرف دیگر چون تولیداتی که جواب گوی خرید توسط این پولها باشد نیز وجود داشت، لذا مردم به آن اعتماد کردند.
این پول به عنوان پول بدون پشتوانه شناخت شد. البته در حقیقت مقصود بدون پشتوانه طلا و نقره و نظیر آن است.
به هر حال بشر به اینجا رسید که میتواند یک اعتبار خلق کند بدون این که پشتوانه طلا یا نقره یا نظیر آن دو داشته باشد؛ نظیر اعتباری که در بعض چیزهای دیگر مثل مالکیت خلق کرد. در ابتدا حدس زده میشود که بشر مالکیت را برای افراد خلق کرد. به این نحو که در ابتدا طبق غریزه هر کسی هر چیزی که به دست میآورد تکوینا بر آن مسلط میشد و از آن استفاده میکرد و نمیگذاشت دیگران استفاده کند و از آن دفاع میکرد.
مفهوم مالکیت و شخصیت حقوقی
کمکم بشر به این فکر رسید که برای این تسلط تکوینی، یک مفهوم اعتباری جعل کند، لذا مفهوم مالکیت را برای افراد با یک سلسله التزاماتی تولید کرد و بعدا به این نتیجه رسید که میتواند مالکیت را برای غیر فرد و شخص هم تصور و جعل کند. بنابراین شخصیت حقوقی را بشر پذیرفته و کاملا هم اعتباری است.
پول نیز چنین است و از چیزهایی که ارزش ذاتی داشت و خیلی مورد نیاز بشر بود شروع شد تا رسید به فلزاتی که گرچه ارزش ذاتی دارند ولی به عمومیت ارزش و امثال آنها نبود. تا رسید به پولهایی که پشتوانه طلا و نقره داشتند و در حقیقت یک نوع حواله بود.
تا رسید به جایی که پشتوانه طلا و نقره القاء شد منتهی چون ارزش آن پول اعتباری از طرف دولتها تضمین شده بود به این معنا که آن را به رسمیت شناخته بودند، مردم هم قبول کردند که با آنها مبادله کنند.
حیثیت پشتوانه پول
در حالی که اسکناسهای کاغذی هیچ ارزش ذاتی صرف نظر از جهت پولی بودن نداشت، خصوصا با توجه به نقش و نگارهای روی آن که دیگر نمیشد حتی یادداشت هم روی آن کرد، منتها با آن اسکناس میتوانست در بازار کالا بخرد یا اگر دینی بر عهده دارد، اداء کند یا آن را ذخیره کند و سایر آثاری که بر آن مترتب است.
البته برخی از فقهای حتی قبل از این که دولتها این رابطه را حذف کنند، در بحثهای خود اثبات کرده بودند که پشتوانه طلا و نقره، حیثیت تعلیلیه برای ارزش پولی اعتباری است نه حیثیت تقییدیه. از جمله سید یزدی که بیش از صد سال قبل مسأله پولهای اعتباری را در ملحقات عروه مطرح کرده و فرموده است پول اعتباری بنفسه ارزشمند است و آن چه که به عنوان پشتوانه پول مطرح میشود فقط حیثیت تعلیله ارزش آن است، برخلاف برخی از فقهای دیگر که این پشتوانههای را حیثیت تقییدیه ارزش پول میدانستند.