به گزارش صدای حوزه، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در طی بیاناتی که در یادواره شهدای گلستان شهر شاهرود در تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۴ که مصادف با ایام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بود، مطالبی را در رابطه با شهید و شهادت مطرح کردند که در ادامه مطالعه می نمایید:
مصیبت جانسوزشهادت امام حسن عسکری علیهالسلام، پدر بزرگوار حضرت بقیهالله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به محضر مقدس امام زمان ارواحنا فداه وهمه شیعیان و مسلمانان و شما حاضران گرامی تسلیت عرض میکنم.
بیتردید در چنین مجالسی درباره عظمت شهید، حقیقت شهادت، ارزش و آثار آن، هم در دنیا و هم در آخرت، چه برای خود شهید، چه برای خانوادههای ایشان و چه برای ملتی که شهید از دل آن برخاسته و با خون خویش به آن عزت بخشیده، گفتنیهای بیشماری هست. قرآن کریم، روایات اهلبیت علیهمالسلام، تاریخ جنگهای رسول خدا صلیالله علیه و آله، نبردهای امیرالمؤمنین علیهالسلام، و بالاتر از همه حادثه عظیم کربلا و عاشورا ـ که الگوی روشن شهدای ما بوده است ـ سرشار از درسها و معارف والاست، تا آنجا که انسان در حیرت میماند از کدام نکته آغاز کند.
اگر این انقلاب عظیمی که امام خمینی رضوانالله تعالی علیه پدید آورد، هیچ خدمتی جز زنده کردن حقیقت شهادت در میان ملت ایران نکرده بود، همین یک خدمت برای جاودانه ساختن نام او کافی بود. امام نسلی را پروراند که با تمام وجود در دفاع از اسلام، میهن و ارزشهای الهی ایستادند و جان خویش را تقدیم کردند. در این انقلاب جوانانی تربیت شدند که هر یک میتوانند سرمشق و الگوی اهل سلوک و عرفای بزرگ باشند. وصایای شهدا آنچنان سرشار از معرفت است که عارفان ما باید آنها را بخوانند و از آن درس بگیرند.
اگر امام راحل هیچ کاری جز زنده ساختن این حقیقت انجام نداده باشد، باز هم این، بزرگترین و یا یکی از بزرگترین دستاوردهای او به شمار میآید. چه تربیتی برتر از آنکه یک جوان در برابر تمام قدرتهای دنیا بایستد و هیچ هراسی به دل راه ندهد؟ اگر تمام علوم و تربیتها را در یک کفه ترازو نهیم، و در کفه دیگر این حقیقت را که انسانهایی تربیت شدند که دنیا و زندگی خویش را ناچیز شمردند و همه همّ و غمشان خدا، دین خدا، مبارزه با ظلم و ستیز با استکبار بود، بیتردید کفه دوم برتری خواهد داشت.
ما هیچ تربیتی را برتر از این تربیت و هیچ ارزشی را والاتر از این ارزش سراغ نداریم. بهراستی، در طول تاریخ چند هزار ساله ایران، امام خمینی رضوانالله تعالی علیه، این حق بزرگ را بر گردن نسل معاصر و نسلهای آینده دارد که با حرکت عظیم و فریاد بیدارگر خویش، انسانهایی را پرورش داد که امروز، با گذشت چند دهه از رحلت آن مرد الهی، هنوز پژواک فریادش در گوش جان ما طنینانداز است و در فضای جامعه زنده و جاری است. مردم همچنان در همان مسیر گام مینهند و این امر کوچک و ناچیزی نیست، بلکه نعمتی عظیم است که باید قدر آن دانسته شود.
گاه انسان میخواهد در محاسبهای بنشیند و بپرسد: این انقلاب چه ثمراتی داشته است؟ برخی افراد سستعنصر، دنیاطلب و کمظرفیت که افق اندیشهشان فراتر از چهاردیواری خانه و اتاقشان نمیرود، در مقام داوری درباره این انقلاب، سخنانی میگویند که انسان را به شگفتی میافکند و حتی گاه به تردید میکشاند که آیا آنان از عقل سلیم بهرهای دارند یا خیر؟
امام خمینی چه کرد؟ او با توکل برخداو پشتوانه همین مردم، اسلام را زنده کرد. آیا این کار کوچکی بود؟ به دست همین شهیدان، به ملت ایران عزت، عظمت، قدرت و استقلال بخشید. آیا ارزشی فراتر از این میتوان یافت؟
دراین آیه ازسوره مبارکه توبه «ما کانَ لِأهلِ المدینهِ و مَن حولَهُم مِنَ الأعرابِ أن یتخلّفوا عن رسولِ الله…»Y خدای متعال میفرماید: شایسته نیست که اهل مدینه و مردم پیرامون آن از رسول خدا صلیالله علیه و آله تخلّف ورزند. این هشداری الهی بود تا مبادا مردم صدر اسلام پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را تنها بگذارند و نسبت به جان خود بیش از جان پیامبر رغبت نشان دهند.
حال اگر به ملت ایران بنگریم، خیل مردم فداکاری را می بینیم که به برکت انقلاب و خون شهیدان تربیت شده اند ودر صحنههای حساس ایثار و از خودگذشتگی چگونه می درخشند. شما در همین جنگ دوازده روزه دیدید که چگونه با تمام وجود به میدان آمده و آماده شدند تا هزاران شهید تقدیم کنند. بیآنکه خم به ابرو آورند با استواری در برابر دشمن ایستادند و رهبر خویش را تنها نگذاشتند. در همان ایام، رسانه ملی با مردم مصاحبه میکرد؛ پیر و جوان، زن و مرد، همه یکصدا به رهبری پیام میدادند: «آقا جان! ما هستیم؛ هر دستوری که شما بدهید، ما مطیع خواهیم بود.» این است عظمت این ملت.
امام راحل، ملتی را تربیت کرد که از بسیاری جهات برترازاصحاب رسول خدا هستند. شهدای والامقام ما ـ که یاد این محفل به نام آنان مزین است ـ نهتنها مایه افتخار و ارزش برای ما هستند، بلکه مسئولیت بزرگی نیز بر دوش ما میگذارند. آنان الگوی نسلهای آیندهاند. در همین جنگ دوازده روزه، این یاری و امداد الهی بود که حقیقت درونی مردم را آشکار ساخت. این حقیقت از پیش در وجود آنان نهفته بود و در پرتو این حادثه، به ظهور و تجلی رسید.
امام خمینی رضوانالله تعالی علیه، از ملت ایران ملتی ساخت که در پی ارزشها باشد، در جستجوی خدا باشد، و دلبسته دنیا نباشد. البته اسلام، دین دنیا و آخرت هر دو است؛ همانگونه که صریح آیات قرآن کریم بیان میکند، اسلام تنها دین آخرت نیست، بلکه دینی است که برای دنیای انسان نیز برنامه دارد. اکنون مجال نیست تا تفصیل این حقیقت را بازگو کنم؛ اما اگر آن حکومت اسلامی که امام به دنبال آن بود مجال تحقق مییافت ـ و اگر دشمنان این ملت، هر روز با توطئه، جنگ، قطعنامه، مانعتراشی و تحریمهای ظالمانه مانع نمی شدند آب خوش از گلوی مردم پایین برود ـ بیتردید این کشور از حیث دنیوی هم تاکنون به پیشرفتهای عظیم دست یافته بود.
چنانکه امام مجتبی علیهالسلام پس از شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد فرمود: «ای مردم! اگر پس از رحلت جدم رسول خدا صلیالله علیه و آله، حق پدرم را ادا کرده بودید و او را از حکومت ـ که حق مسلم او بود ـ محروم نمیساختید، خداوند برکات خود را از آسمان و زمین بر شما نازل میکرد.»؛ حقیقت این است که در سایه حکومت اسلامی، نعمتهای مادی در کنار نعمتهای معنوی به وفور جاری میشود.
خداوند متعال در همین آیه به مردم صدر اسلام میفرماید: «وَ لا یَرغَبوا بأنفُسِهِم عن نَفسِه»؛ مبادا خودتان را بر پیامبر مقدم بدارید. امروز ملت ما با افتخارمیگوید: «جان ما فدای رهبر ما؛ حاضریم جانمان را فدا کنیم اما وجود شریف او محفوظ بماند.» این همان ارزش بسیار بزرگی است که خداوند متعال میخواهد.
در ادامه آیه شریفه می فرماید: «ذلِکَ بأنَّهُم لا یُصیبُهُم ظمَأٌ و لا نصَبٌ و لا مَخمَصَهٌ فی سبیلِ الله…»؛ اگر کسی برای خدا رنج تشنگی وگرسنگی را تحمل کند، همه اینها در زمره جهاد در راه خداست. آری، جهاد همراه با سختی، رنج، تشنگی و گرسنگی است. حتی آن قدمی که در راه اعتلای اسلام برداشته شود وموجب خشم دشمنان گردد، در پیشگاه خداوند مأجور است. امروزهمین اجتماعات شما، همین جلسات یادواره شهدا، همین نمازهای جمعه و راهپیماییها و همین حمایتهای مردمی، دشمنان اسلام و کفار را در تنگنا و عجز قرار داده است. خداوند برای همه این مجاهدتها اجر عظیم مقرر کرده است.
پس بسیار مراقب باشیم. شما امشب در این محفل حضور یافتید؛ بسیاری از شما از خانوادههای معظم شهدا هستید. بدانید همین حضور، پاداشی فراوان نزد خداوند دارد. این خود احیای مکتب الهی، تحکیم دین اسلام و تثبیت حکومت اسلامی است. امروز به برکت انقلاب اسلامی، ملتهای بسیاری در جهان بیدار شدهاند. شما خود بهتر از من میدانید. این یکی از برکات حضور شما، یکی از ثمرات مجاهدت شما، و از آثار خون شهیدان عزیز شماست.
پرسش اینجاست: چه کسی باور میکرد روزی در کشورهای اروپایی، مردم علیه رژیم صهیونیستی به راهپیمایی برخیزند؟
امروز در سراسر جهان، اعتراضهای گسترده علیه رژیم غاصب صهیونیستی به چشم میخورد. اما سؤال اینجاست: چه زمانی در گذشته شاهد چنین موجی از مخالفتها و اعتراضها علیه این دشمن بودیم؟ اگر انقلاب اسلامی نبود و اگر خون پاک شهیدان نمیجوشید، امروز هیچ اثری از کشورهای اسلامی باقی نمانده و رژیم صهیونیستی طبق برنامهریزیهای خویش، همه را بلعیده بود و نامی از اسلام در نقشه سیاسی جهان برجای نمیگذاشت. این انقلاب، همچون سدّی عظیم، در برابر آن دشمن ایستاد و او را متوقف ساخت.
بنده بارها در پیشگاه خدا سجده شکر گزاردهام و عرض کردهام: خدایا! تو را شکر که ما را در این زمان آفریدی، در میان چنین ملتی قرار دادی و در سایه رهبری امام راحل و پس از او مقام معظم رهبری زندگی بخشیدی. اگر ما در دورانهای پیشین میزیستیم و میرفتیم، چه حقی بر دین خدا پیدا میکردیم؟ چه اثری از وجود خود در مسیر اسلام باقی میگذاشتیم؟ اما امروز ملت ایران، با تحمل اینهمه سختیها و مجاهدتها، حق بزرگی بر اسلام پیدا کرده است.
درست است که اسلام به ما عزت، هویت و حقیقت بخشیده، اما این ملت، با ایثار شهدا، صبر خانوادههای آنان، فداکاری جانبازان، رشادت رزمندگان، و مجاهدت مدافعان حرم و امنیت، خدمتی عظیم به اسلام کردهاند. آنان اسلام را به جهان معرفی نمودند. مرحوم والد ما ـ رضوانالله تعالی علیه ـ حدود سی سال پیش میفرمود: «اگر از من بپرسند بزرگترین دستاورد انقلاب چیست، میگویم این انقلاب، اهلبیت علیهمالسلام، امیرالمؤمنین و امام حسین علیهالسلام را به دنیا معرفی کرد».
راستی پیش از انقلاب، چه کسی در دنیا حسینبنعلی علیهالسلام را میشناخت؟ کجا راهپیمایی بیست میلیونی اربعین وجود داشت؟ شیعه همواره بوده است، اما این موج عاشقان حسینی که امروز به صورت سیل خروشان در مسیر اربعین حرکت میکنند، ثمره انقلاب اسلامی است. ملت ایران نه تنها بر اسلام، که بر همه ملتهای دنیا نیز حقی بزرگ یافته است. ملتها به برکت این انقلاب بیدار شدند و حقایق را شناختند.
با این همه، گاه مینشینند و میپرسند: «چهل و چند سال گذشت، نتیجه چه بود؟ چرا همچنان شعار مرگ بر آمریکا سر میدهیم؟» باید دانست که این شعار یک سخن سیاسی صرف نیست، بلکه عین حقیقت قرآنی است. قرآن بارها از لعن کفار، رویارویی با منافقین و دشمنان سخن گفته است. خداوند میفرماید: «الذین کَفَروا و صَدّوا عن سبیل الله أضلّ أعمالهم»؛ آنان که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند، خداوند اعمالشان را تباه ساخت. این، قانون الهی است. حتی اگر کافری هزار سال زندگی کند و هزار کار نیک انجام دهد، اعمالش همچون خاکستری است که بادی تند در روزی طوفانی آنرا پراکنده میکند.
اما در مقابل، خداوند وعده داده است که اعمال مؤمنان و صالحان هیچگاه تباه نمیشود. این همان حقیقتی است که انقلاب اسلامی و مجاهدتهای ملت ایران بر آن استوار است؛ یعنی بقا و جاودانگی در سایه ایمان و عمل صالح.
«وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.» کسانی که در راه خدا به شهادت رسیدهاند، اعمالشان هرگز تباه نخواهد شد. هر شهید، در هر زمان و مکان، هنگامی که در راه حق جان میسپارد، خون او اثری دارد؛ اثری که سرانجام، روزی در پهنهٔ جامعه آشکار خواهد شد؛ چه در زمان حال و چه در نسلهای آینده. خداوند اعمال آنان را تباه نمیسازد و تلاش و ایثار مؤمن هرگز به هدر نمیرود.
گاه افرادی ناآگاه میپرسند: «این همه شهید دادیم؛ حاصل کار چه شد؟» پاسخ در معنای عمیق معاملهای است که در آیهٔ دیگر یاد شده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» یعنی خداوند نفسها و اموال مؤمنان را به بهایی عظیم خریداری می کند؛ معامله ای که جزایش بهشت است. این معامله میان خدا و مؤمنانی که جان و مال خود را در راه او فدا میکنند؛ مسئلهای فراتر از داوریهای زمینی و انتقادهای کوتاهبینان است.
یادآور میشوم خاطرهای از مرحوم والدم راکه مربوط به همین معناست: هنگامی که خانوادههای شهدا خدمت ایشان میآمدند، این آیه را تلاوت میکرد و همواره بر درست فهمیدن معنای آن تأکید داشت. متأسفانه در برخی منابر و رسانهها، این آیه بهگونهای نادرست تفسیر میشود؛ می گویند خداوند بابت خون شهید او را به بهشت میبرد. پدرم این معنا را ناصواب میدانست و میفرمود معنای صحیح آیه چنین است که خدا با شهید معامله میکند: اگر کسی جان خود را در راه خدا فدا کند، خدا میگوید «إِنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» یعنی بهشت برای اوست و شهید نه تنها داخل بهشت میشود، بلکه او رامالک و صاحب اختیار بهشت می کند. آیا ممکن است کسی صاحبِ اختیارِ بهشت باشد اما نزدیکانش ــ پدر و مادر، همسر، فرزندان یا همرزمانش ــ از نعمتهای الهی او محروم بمانند؟ خداوند میفرماید کسانی که در این معامله شرکت دارند «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ آنان از آنچه خدا به فضل خود به ایشان اعطا کرده، سرشار از شادمانیاند. این همه، جلوهای از کرامت و فضیلت است که نصیب شهید میشود و نشان میدهد این معاملهٔ معنوی هرچند معاملهای فردی است اما در عین حال تأثیرگذار بر جمع است.
و از این روست که خداوند میگوید «فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ»؛ منِ خداوند، در همین دنیا نیز اجازه نمیدهم خون شهید پایمال شود. شاید تحقق و نمود اثر آن فوراً پدیدار نگردد، اما قطعاً در زمان خود بروز خواهد کرد.گروههایی در پی این خون برمی خیزند و در برابر ستمگران قیام کرده و از شریعت و عدالت پاسداری می نمایند. این، وعدهای است الهی که آرامش و امید را برای اهل ایمان به ارمغان میآورد.
ما باید قدر این نظام را بدانیم، قدر رهبری را بدانیم، قدر مردم را بدانیم، و همچنین قدردان مسئولانی باشیم که با نیتی خالص در خدمت این نظام و انقلاب هستند.
برادران و خواهران گرامی، ملت ایران از سال ۱۳۵۷ حرکتی بزرگ آغاز کرد که هم در عرصهٔ جهانی و هم در داخل کشور تحولات عظیمی پدید آورد؛ تحولاتی معنوی و روحی، و نیز پیشرفتهای چشمگیر علمی. ملت ایران حقی بزرگ بر اسلام، بر مردم جهان، و بر نسلهای آینده دارد و وظیفه ماست که این انقلاب را با همه وجود پاس بداریم.
هر یک از ما باید وظیفهٔ خود را بشناسیم؛ منِ طلبه باید ببینم وظیفهام چیست. هنگامی که یاد شهدا میافتم، لرزه بر اندامم میافتد؛ زیرا نمیدانم در قیامت در برابر قطرات خون آنان چه پاسخی خواهم داشت؟. اگر شهیدی از من بپرسد: «تو چه کردی؟» چه جوابی دارم بدهم؟ پس باید از خداوند طلب توفیق کنیم که در مسیر اسلام حرکت کنیم. حرکت در مسیر اسلام یعنی تکامل انسان، یعنی رشد انسان، یعنی آنکه انسان از ملائکه نیز بالاتر رود و به خداوند نزدیکتر شود. هدفی جز تکامل و رشد نداریم. ما میدانیم که جهانی دیگر ورای این جهان وجود دارد و حیات حقیقی ما آنجاست: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ.» آخرت جایگاه زندگی حقیقی است. دنیا تنها عرصهای موقتی است که ما را برای رسیدن به آن حیات اصلی آماده میسازد.
امروزاهداف شوم دشمن کاملاً روشن است. چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند، دشمن در پی آن است که عزت ما را نابود کند. با بیشرمی و گستاخی میگوید مردم ایران باید تسلیم شوند. او نه مردم ایران را میشناسد، نه تاریخ ایران، و نه حقیقت اسلام را. تسلیم شدن کار فرومایگان و دنیاطلبان و افراد ضعیفالایمان است. اما کسی که ایمان استوار دارد، هرگز به دنبال تسلیم نمیرود. خدا را شکر که مردم حقیقت دشمن را بهخوبی دریافتهاند. البته رسانههای دشمن سخت در تلاشاند که مردم ایران را مأیوس سازند و باایجاد دلهره از قطعنامهها و فشارهای سیاسی فضای یأس و ناامیدی در جامعه ایجاد کنند. اما باز هم مردم ایران را نشناختهاند و گمان میبرند چنین کاری شدنی است.
امیدواریم همانگونه که تا امروز این انقلاب به برکت خون شهدا استمرار یافته است، در آینده نیز به برکت خون شهدا، حضور مردم و خانوادههای معظم شهدا، عزت ایران پایدار بماند.