در پی اظهارات امامجمعه محترم رشت نسبت به بانوان ضعیف الحجاب؛ موجی از واکنش و انتقاد به این رفتار در رسانهها شکل گرفته است.
آنچه در ادامه میآید؛ نکاتی درباره رفتار امامجمعه رشت است.
یکم
جزئیات ماجرای رشت اصلاً دقیق و درست منعکس نشده است و اکنون روایت کاملی از ماجرا در دست نیست و این نوشتار نیز در پی طرح جزئیات نیست؛ اما اجمالاً ناگفته نماند که جلسه مربوط به تجلیل از شهدا و ایثارگران بوده است و آقای فلاحتی هم در همان جلسه سخنرانی کرده و…
به نظر میرسد جناب آقای فلاحتی برنامه و سناریوی مشخص برای حضور در این مراسم نداشتهاند و لذا با اتفاقات غیرقابلپیشبینی مواجه شدهاند و نتیجهاش شده یک واکنش غیرقابلپیشبینی!
دوم
برخوردهای فیالبداهه و در صحنه، حتی اگر خوب و پخته باشد، قابلتعمیم و توصیه نیست؛ زیرا محصول موقعیت است و ممکن است در جای دیگر بهتناسب اقتضائات، نتوان همان برخورد را تجویز کرد.
اما اگر برخورد یک روحانی و مدیر فرهنگی ناقص و نادرست هم باشد، نمیتوان و نباید آن را ملاک قضاوت صفر و صدی در مورد عملکرد فرد قرار داد. کارنامه افراد را باید ملاک قرار داد تا صرف یک اقدام، موجب نابودی فرد نشود.
ابتکار عمل و جرئت اقدام به هنگام نباید از مدیران گرفته شود.
قطعاً درست آن بود به جای بیزاری از بیحجابها، بیزاری از بیحجابی مطرح میشد.
سوم
رهاشدگی و ولنگاری فرهنگی و بیبرنامگی در مواجهه با پروژه حجاب ستیزی دشمن، آثارش را در این طور مواقع نشان میدهد!
فعلاً خاکریز عفاف و حجاب به درون سازمانها و نهادهای فرهنگی خودمان کشیده شده است!
اگر برای مدیریت خیابان برنامه ندارند، لااقل اقل نهادهای زیرمجموعه خودشان و جلسات رسمی خودشان را که باید مدیریت کنند.
چرا باید کار به جایی برسد که در یک مراسم رسمی، آنهم با حضور نماینده ولیفقیه، کشف حجاب مسئله شود؟!
آیا این قبیل بیتدبیریها و ولنگاریهای فرهنگی زمینهساز رسمیت بخشیدن به کشف حجاب در کشور نیست؟
اگر در مسئله حجاب کار از دست برود و به نقطه برگشتناپذیر برسد، همه آنها که مسئولیت دارند مقصرند و در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند.
چهارم
ائمه محترم جمعه، مسئول شورای فرهنگ عمومی استانها هستند و اداره امر فرهنگ مستقیماً به دست آنهاست لذا اگر وضع فرهنگی در یک منطقه وخیم شود، نخستین فردی که باید پاسخگو باشد ائمه جمعهاند!
پنجم
وقتی در موقع خودش، مسئولان عالی استانی (از امامجمعه و استاندار تا مسئولان ارشاد و تبلیغات و صداوسیما) به تکالیف خود به نحو بایسته و شایسته عمل نکنند، کار از دست در میرود و رویههای غلط شکل میگیرد و آنوقت است که جلوگیری از مواجهههای ناگهانی حساب نشده، چندان ممکن نیست.
ششم
مثل همیشه یک عده از اصحاب کار فرهنگی(!) بعضاً شدیدتر از رسانههای معاند به آقای فلاحتی هجوم بردهاند و دارند به آن بنده خدا درس اخلاق میدهند که چنین باید میگفتی و چنان باید میکردی!
آقای فلاحتی خودش نماد برخوردهای اخلاقی مواجهه نرم و رواداری حداکثری است و به همین خاطر همواره مورد نقد طیفی از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب در استان بودهاند؛ در ماههای اخیر هم نهایت احتیاط را در مدیریت فضا به کار برده است و شاید همین ملاحظهکاری حداکثری در اینکه کار به این نقطه برسد مؤثر بوده است.
لذا به منتقدان محترم که اغلب از عمق و عقبه وقایع رشت مطلع نیستند، توصیه میشود ماجرا را دقیقتر بررسی کنند و از موضعگیری تهاجمی و هیجانی پرهیز کنند؛ زیرا اولاً خود ایشان هم احتمالاً همه این تحلیلها و نقدها را قبول دارند؛ اما دچار چالش تصمیم در لحظه شده است. ثانیاً هجمه بدون پشتوانه تحلیلی به یک امامجمعه، مشکلی را حل نمیکند.
نقد اصلی آن است که در ماههای گذشته امر فرهنگ رها شده است و این مواجههها تنها یکی از نتایج تلخ آن است و بهاحتمال زیاد در شهرهای مختلف نیز ادامه خواهد یافت.
هفتم
بارها گفتهایم؛ اگر نهادهای فرهنگی در فهم مسئله و مواجهه هوشمندانه و به هنگام با آن، برنامه داشته باشند، از حجم برخوردهای سخت و حاشیهساز کم خواهد شد وگرنه با رهاکردن کار، دوقطبیسازی طبیعی است!
هشتم
مواجهه با نقشه دشمن در مسئله حجاب، امری “سهل و ممتنع” است؛ طبق تصریحات رهبری معظم، بیحجابی علاوه بر حرمت شرعی، حرام سیاسی است؛ لذا سنگر حجاب باید حفظ شود.
از سوی دیگر در این مقابله، باید طوری رفتار شود که آگاهی بیحجابان فریبخورده از نقشه دشمن را در پی داشته باشد و به دوقطبیسازی نیز منجر نشود.
برای این مهم، هم برنامه جامع حاکمیتی لازم است، هم اراده جمعی مسئولان، هم دانش و مهارت و پیوست رسانهای!